جوان فردا - فضای ملتهب پس از انتخابات ریاست جمهوری چنان صورت بندی رادیكال ، مبهم و پر تخاصمی از مناسبات سیاسی كشور را موجب گردید كه بسیای از ناظران را به ابراز تعجب از این همه بی تدبیری نخبگان،وا داشته بود. ایام به كام رادیكالها بود و در هیاهوی این همه بی خردی ، گویی این "نوستالژی هیاهو" بود كه از مشتاقان رادیكالیسم دلبری می كرد.
حل و فصل خیابانی اختلافات صرفا" نشان از عجز و ناتوانی نخبگان در مدیریت منازعات از طریق گفتگو های سازنده در بستر سیاست ورزی عقلانی دارد و مسدود نمودن مسیر سیاست ورزی از سوی هر فرد و جناحی كه باشد بی تردید محكوم است.
چند هفته پس از انتخابات ،آيت الله هاشمی رفسنجانی در آخرین نماز جمعه ای كه به امامت ایشان اقامه گردید ، راهكارهایش برای عبور از بحران را ارائه نمود. راهكارهایی كه اصولگرایان اساسا با نفی وجود بحران در كشور به آن بی اعتنایی نمودند و اصلاح طلبان نیز متاسفانه آنرا مبنای كنش معطوف به حل مشكلات پیش آمده قرار ندادند. هاشمی همه را به نشستن بر سر میز شطرنج سیاست ورزی فراخوانده بود اما رادیكال ها حضور در رینگ بوكس را ترجيح می دادند چرا كه ناك اوت كردن رقیب بنیان تفكر رادیكال است.
اما گویی گذر زمان لازم بود تا تحولات چند ماه گذشته همگان را به مفاهیمی نزدیك سازد كه هاشمی در آغاز بر آنها پای فشرده بود. نگاهی به تحولات یك هفته اخیر نشان از این واقعیت دارد. این روزها هم عموم اصولگرایان میانه در حال نزدیك شدن به مواضع هاشمی هستند و هم رهبران جبهه اصلاحات در حال گذار به این موقعیت می باشند. از سویی میرحسین موسوی از آغاز سیاست ورزی سخن می گوید و پیشنهادات پنچ گانه اش برای عبور از بحران ، روایتی اصلاح طلبانه از پیشنهادات هاشمی است و از سوی دیگر اصولگرایانی چون محسن رضایی و علی مطهری بر درستی این مسیر صحه می گذارند. از یك طرف جبهه مشاركت حمایت قاطعش از پیشنهادات موسوی را اعلام می كند و از طرف دیگر سلیمی نمین و عسگر اولادی بر ضرورت تفكیك میان آشوبگران ضد انقلاب با اصلاح طلبان معترض سخن می گویند.
این روزها اصلاح طلبان و اصوگرایان ریشه دار و اصیل در حال اسباب كشی به منزل "میانه روی" هستند ، منزلی كه هاشمی همیشه در آن ساكن بوده است. اما به نظر می رسد رادیكالها می خواهند مانع این اسباب كشی شوند چون در آن صورت خودشان می باید برای همیشه از نظام اسباب كشی كنند!
حل و فصل خیابانی اختلافات صرفا" نشان از عجز و ناتوانی نخبگان در مدیریت منازعات از طریق گفتگو های سازنده در بستر سیاست ورزی عقلانی دارد و مسدود نمودن مسیر سیاست ورزی از سوی هر فرد و جناحی كه باشد بی تردید محكوم است.
چند هفته پس از انتخابات ،آيت الله هاشمی رفسنجانی در آخرین نماز جمعه ای كه به امامت ایشان اقامه گردید ، راهكارهایش برای عبور از بحران را ارائه نمود. راهكارهایی كه اصولگرایان اساسا با نفی وجود بحران در كشور به آن بی اعتنایی نمودند و اصلاح طلبان نیز متاسفانه آنرا مبنای كنش معطوف به حل مشكلات پیش آمده قرار ندادند. هاشمی همه را به نشستن بر سر میز شطرنج سیاست ورزی فراخوانده بود اما رادیكال ها حضور در رینگ بوكس را ترجيح می دادند چرا كه ناك اوت كردن رقیب بنیان تفكر رادیكال است.
اما گویی گذر زمان لازم بود تا تحولات چند ماه گذشته همگان را به مفاهیمی نزدیك سازد كه هاشمی در آغاز بر آنها پای فشرده بود. نگاهی به تحولات یك هفته اخیر نشان از این واقعیت دارد. این روزها هم عموم اصولگرایان میانه در حال نزدیك شدن به مواضع هاشمی هستند و هم رهبران جبهه اصلاحات در حال گذار به این موقعیت می باشند. از سویی میرحسین موسوی از آغاز سیاست ورزی سخن می گوید و پیشنهادات پنچ گانه اش برای عبور از بحران ، روایتی اصلاح طلبانه از پیشنهادات هاشمی است و از سوی دیگر اصولگرایانی چون محسن رضایی و علی مطهری بر درستی این مسیر صحه می گذارند. از یك طرف جبهه مشاركت حمایت قاطعش از پیشنهادات موسوی را اعلام می كند و از طرف دیگر سلیمی نمین و عسگر اولادی بر ضرورت تفكیك میان آشوبگران ضد انقلاب با اصلاح طلبان معترض سخن می گویند.
این روزها اصلاح طلبان و اصوگرایان ریشه دار و اصیل در حال اسباب كشی به منزل "میانه روی" هستند ، منزلی كه هاشمی همیشه در آن ساكن بوده است. اما به نظر می رسد رادیكالها می خواهند مانع این اسباب كشی شوند چون در آن صورت خودشان می باید برای همیشه از نظام اسباب كشی كنند!
0 نظرات:
ارسال یک نظر