۱۳۸۸ آذر ۸, یکشنبه

اخراجی های 3 با سرمایه گذاری شریفی نیا و تهیه کنندگی ده نمکی رقم خواهد خورد...فروش چشمگیر آن توهین به جنبش سبز خواهد بود

سایت خدمت از سایتها ی وابسته به کودتا در خبری چنین آورد:

جشن تجلیل از عوامل فیلم سینمایی "اخراجی‌ها ‏2‏" که پنج‌شنبه شب در تالار بزرگ وزارت کشور برگزار شد، با حاشیه هایی همراه بود.
این به اصطلاح جشن که به عبارتی اغلب خائنین و مزدوران به ملت درآن شرکت داشتند برای رونمایی از فیلمنامه اخراجی های 3 ترتیب داده شده بود .
ده‌نمکی گفت: برای انتخاب بهترین بازیگران اخراجی‌ها که در این جشن از آن‌ها تقدیر شد، از مردم نظرسنجی شده است.
وی با این حال آمار دقیقی از جامعه آماری این نظرسنجی ارایه نکرد. 

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ابتدای مراسم با نقل این ضرب‌المثل که "تا سه نشه بازی نشه" حمایت خود را از ساخت اخراجی‌ها ‏3‏ ابراز کرد. 

در این مراسم، محمد رضا شریفی‌نیا بازیگر سینما که در اخراجی‌ها علاوه بر ایفای نقش، وظیفه مجری طرح و انتخاب بازیگران را بر عهده داشت، گفت: در فیلم اخراجی‌ها به اجبار سرمایه‌گذاری کرده است. 

شریفی‌نیا گفت: یک فیلم معمولی حدود 250‏ میلیون تومان هزینه دارد اما هزینه کاری مثل اخراجی‌ها، 10‏ برابر بود. 

در پایان این مراسم، براساس آماری که ده‌نمکی از نظرسنجی ارایه داد، از شهره لرستانی به‌عنوان بهترین بازیگر زن و از اکبر عبدی به‌عنوان بهترین بازیگر مرد تقدیر شد. البته عبدی در این مراسم حضور نداشت. 

مهراوه شریفی‌نیا، شیلا خداداد و نگار فروزنده به ترتیب در جایگاه دوم، سوم و چهارم بهترین بازیگران زن قرار گرفتند. 

سید حسام نواب صفوی، امین حیایی، محمدرضا شریفی‌نیا، سیدجواد رضویان و ارژنگ امیرفضلی هم به ترتیب در رده‌های پس از عبدی قرار گرفتند. 

هدیه ویژه به این بازیگران سفر به مالزی اعلام شد که هزینه آن را یک شرکت گردشگری بر عهده گرفته است. ده‌نمکی هم گفت: این 10‏ نفر را به حج عمره می فرستد.  
فروش چشمگیر اخراجی های 3 بی شک توهین مستقیم 
به ملت ایران و جنبش سبز می باشد

۱۳۸۸ آذر ۷, شنبه

بیانیه جنبش سبزدانشجویی:در 16 آذر مقدمات حضور سبزو سراسری مردم در ایام محرم را فراهم خواهیم آورد

موج سبزآزادی :جنبش سبز دانشجویی که زنجیره سبز دانشجویان در تمام دانشگاه‌های آزاد و دولتی سراسر کشور است، در روز شانزده آذر امسال (روزدانشجو) بعدازظهر دعوت به برگزاری مراسم هم زمان می نماید. به گزارش خبرنگار رویداد "ستاد هماهنگی جنبش دانشجویی" اعلام نمود: "مراسم سخنرانی شخصیت های سیاسی در هر دانشگاه بزودی اعلام می شود. درصورت عدم امکان دعوت سخنران، دانشجویان سبز هردانشگاه با ابتکارخود مراسم را برگزار می کنند
در ادامه این بیانیه آمده است: "ازتمام مردم درهمه شهرها دعوت می شود که با پیوستن به فرزندان دانشجوی خود درمراسم امسال دردانشگاه ها، آنان را تنها نگذارند ودرصورتی که کودتاچیان از ورود آنان به محوطه دانشگاه ها ممانعت به عمل آوردند با تجمع اتومبیل دراطراف دانشگاه ها وایجاد ترافیک، تردد سرکوب گران را با اشکال مواجه سازند وبه این ترتیب دانشجویان را یاری دهند".

ستاد هماهنگی جنبش سبز دانشجویی با تاکید بر نفی هرگونه خشونت در اعتراضات مردمی اعلام نمود: "مراقبت ازانضباط مبارزات بی خشونت مجددا مورد تاکید قرارمی گیرد و دانشجویان مراقب هستند که به دام حکومت برای خشونت ورزی نیفتند. اما اگرمزدوران بخواهند به صحن دانشگاه وارد شده و حمله کنند، سد کردن راه آنان و یا بررسی راه های گریز و پخش شدن درسطح شهر از واجبات است.
اصل براین است که با حفظ انضباط مبارزات بی خشونت درشانزده آذرامسال کتک خورده و یا دستگیری نداشته باشیم. بررسی راه های بیرون رفتن ازدانشگاه و برگزاری تظاهرات پراکنده و سریع در مراکز شهری متعدد، توسط دانشجویان سبز هردانشگاه به عمل می آید."

در ادامه بیاینه ستاد هماهنگی آمده است: "جنبش سبز دانشجویی ازتمام دانش آموزان مدارس کشور نیزدعوت می نماید که با سردادن شعارهای جنبش سبزدرروزدانشجو، درمدارس و یا هنگام خروج ازآن ها همبستگی خود را با دانشجویان اعلام نمایند.
"اتحاد، مبارزه، پیروزی"(شعاردیرینه جنبش دانشجویی)، "برادرسپاهی چرا برادرکشی" و" ارتشی وسپاهی دولشکرالهی    یاورملت ما درجنگ با تباهی" به اضافه سایرشعارها، پیشنهاد جنبش سبزدانشجویی برای مراسم امسال است."

در پایان این بیانیه تایید شده است: "امسال دانشجویان غیرازبرگزاری مراسم درسطح کشور و دعوت ازاقشارگوناگون ملت به خصوص دانش آموزان برای پیوستن به آنان، اولین گام را نیزدردعوت ازنیروهای مسلح برای پیوستن به ملت برمی دارند. این امریکی ازمقدمات شرکت عموم مردم درمراسم سراسری محرم امسال خواهد بود."

اتحاد- مبارزه - پیروزی
جنبش سبزدانشجویی
هفتم آذرهشتاد وهشت

۱۳۸۸ آذر ۶, جمعه

.دولت کودتا به تنهایی توانست جامعه جهانی را بر ضد ایران بشوراند

هموطنان عزیز بر اساس اخباری که امروز بدستمان رسید متوجه شدیم که دولت مقتدر و معظم (4+6)با تمام تلاشهایی که در چند وقت اخیر به خرج داد و رایزنی ها و سفرهای گوناگون که رئیس مقتدر و کاریزما این دولت به کشورهای تاثیر گذار از قبلی گامبیا .ونزوئلا.و..انجام داد موجب شد که جامعه جهانی یکصدا در مقابل ایران بایستد .این امر بی شک بدون تلاشهای بی وقفه آقا دکتر میسر نبود ... ما تولید کنندگان و صنعتگران داخلی به نوبه خود نهایت تشکر و قدر دانی خود را از آقا دکتر ابراز می داریم و از آنجائیکه آقا دکتر گفته بودند که هر چقدر آنها(جامعه جهانی)بیشتر مقابل ما بایستند ما قوی تر می شویم بشدت خود را آماده قوی شدن می نماییم.
ضمنا ما به آقای متکی بعنوان وزیرک خارجه عرض می کنیم که چه گل کاشتید و چه کردید استاد...
چه کسی می توانست نفهمد که آقای متکی بر اساس طرحی که به دولت داده بودند در خواست کردند که دولتهای چین و روسیه در آزانس در مقابل ایران قرار بگیرند تا شائبه همکاری روسها با ایران از ذهن مردم پاک شود وگرنه همه ما می دانیم که روسیه قلبش به دولت کودتا پیوند دارد.کودتا
در ضمن این تقابل بی شک به ضرر آنها خواهد بود چون برای ما این قطعنامه ها تنها یک ورق پاره می باشد و بس .

ننگ بر دولت کودتایی که اینگونه عظمت یک ملت را خرد و
داشته های مردم را به باد می سپارد
 

۱۳۸۸ آذر ۴, چهارشنبه

بیانیه شماره ۱۵ میرحسین موسوی به مناسبت سی‌امین سالگرد تاسیس بسیج مستضعفان

به گزارش کلمه متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
پنجم آذرماه سالروز تاسیس بسیج مستضعفان از سوی امام خمینی و فرصتی است تا این نهاد موثر در تاریخ انقلاب اسلامی در معرض نگاهی دوباره قرار گیرد. بسیج چه بود و چه هست و چه باید باشد؟ بسیج را چه چیز ساخت و چه چیز نامدار کرد و قهرمان تمامی سلیقه‌ها و گرایش‌ها در دوره‌ای از تاریخ معاصر این سرزمین قرار داد؟ آن سابقه درخشان و دستاورد بزرگ که بسیج نامیده شد با بودجه‌های کلان و سلاح‌های گران به دست نیآمد. سازماندهی برتر نبود که از بسیج اسطوره ساخت و قدرت نظامی نبود که توانایی‌های بسیج را شکل داد، بلکه نیت‌هایی پاک و عمیق این بنای بلند را برافراشت و اسوه‌هایی را پرورش داد که هنوز هرگاه از آنان نام برده می‌شود گویندگان و شنوندگان، یاران پیامبر (ص) را به یاد می‌آورند.
علاوه بر این، بسیج در تاریخ انقلاب نماد و نهاد شجاعت و ایستادگی ملت ماست. سی سال پیش از این امام بسیج مستضعفان را در مقابله با احتمال حمله نظامی ابرقدرت ها به وجود آورد و این موثرترین اقدام ممکن برای پیشگیری از آن خطر بود. در این سه دهه هیچ سلاحی وجود نداشت که قدرت‌های بزرگ و کوچک مخرب‌تر از آن را در اختیار نداشته باشند و تنها چیزی که آنان را از گزند رساندن به این خاک منصرف و یا پشیمان می‌کرد ملاحظه شجاعت مردمی بود که از قدرت قدرتمندان نمی‌ترسیدند و در دفاع از آرمان‌ها و حقوق خود کوتاهی نمی‌ورزیدند. بسیج قابی بود که این چهره از ملت ما را به نمایش می‌گذاشت.
و بسیج جلوه‌گاهی بود برای ظهور یکپارچگی اقشار و سلیقه‌های گوناگون مردم ما. زمانی که پدر دلسوز ما این نهال را غرس می‌کرد گفت: «کشوری که بیست میلیون جوان دارد، باید بیست میلیون بسیجی داشته باشد». چنین هدفی چگونه می‌توانست تحقق بیابد اگر بسیج به یک سلیقه یا نحله یا فرقه یا قشر تعلق پیدا می‌کرد؟ بلکه مقصود او از ارتش بیست میلیونی ایجاد ‌آن ظرفی و رنگی بود که بتواند تمام، یا لااقل اکثریت عظیمی از رنگ‌های جامعه را در خود جمع کند؛ شبیه‌ترین چیز به پرچم‌های سالار شهیدان (ع) که هر ساله در کشور ما بلند می‌شود و همه اقشار مردم ما، حتی برخی از اقلیت های دینی را گرد خویش می‌آورد.
اگر بسیج به یکی از بزرگترین دستاوردهای تاریخی ملت ما تبدیل شد به خاطر توجه به چنین رمزهایی بود، والا از صرف یک نام چنین هنرهایی ساخته نیست؛ هنر تبدیل انسان‌هایی عادی به لشکر مخلص خدا، هنر پایدار ماندن و پیروز شدن با دستانی خالی و هنر محور و مایه وحدت و سربلندی یک ملت تاریخی و بزرگ قرار گرفتن.
اینک نیز داستان همین است. نوعی از نام‌ها و نشانه‌ها، نوعی از کلمات و ظواهر، نوعی از لحن‌ها و لهجه‌ها، نوعی از جملات و طلسم‌ها…. نیستند که مدرسه‌های عشق و انسان‌های بزرگ می‌سازند. تمامی بسیجیان نامدار و گمنامی که ایمان و ایران به آنان افتخار می‌کند به صرف ادای چند حرف در میادین سابقین قهرمان نشدند. آنان در بوته قرار گرفتند. و در این جهان کیست که در بوته‌های فتنه آزموده نشود؟
احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتنون.
آیا مردم گمان کردند همین که بگویند ایمان آوردیم به حال خود رها می‌شوند و در فتنه‌ها آزموده نخواهند شد؟
و لقد فتنا الذین من قبلهم و لیعلمن الله الذین صدقوا و لیعلمن الکاذبین
به تحقیق کسانی را که پیش از آنان بودند آزمودیم و خداوند خواهد دانست کسانی را که راست گفتند و خواهد دانست آنانی را که دروغ‌گویانند.
اینک نوبت به وارثان باقری‌ها و باکری‌ها رسیده است. نسل جدیدی که بسیجی نامیده می‌شود امروز در بوته تاریک‌ترین شبهه‌ها و فتنه‌ها قرار دارد. آیا این نسل جدید نیز شبیه به کسانی هستند که جنگ جمل را در رکاب امیرمومنان (ع) مبارزه کردند؟ یا این قیاس‌ها واهی است و کسانی که این‌گونه قیاس می‌کنند بسیج را ماشینی سرکوبگر می‌‌خواهند برای زدن و گرفتن و آزار و حتی قتل انسان‌هایی که تنها جرمشان دعوت به دادگری است؟ چه کسانی جواب این سوال را می‌دانند؟ هویت آن سازمانی که اینک بسیج مستضعفان نامیده می‌شود به راستی چیست؟ دستگاهی بی‌نیت که بفرموده چشمانش را می‌بندد و دست ‌و پای خواهران و برادرانش را می‌شکند، یا نهادی مجهز به عمیق‌ترین بصیرت‌ها که می‌تواند در ظلمانی‌‌ترین شب‌های فتنه راه‌ را از بیراهه‌ تشخیص دهد؟ شب فتنه روز کسانی است که در پاسخ به این پرسش‌ها مردد مانده‌اند.
اذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن. پاسخ پیامبر (ص) را به تمامی این تردیدها بشنوید که وقتی فتنه همچون پاره‌های شب تاریک شما را فرا گرفت باید به قرآن رو کنید. قرآن شفیعی است که اگر به سود کسی شفاعت ‌کند از او پذیرفته خواهد شد و چون به رغم کسی شهادت ‌دهد تصدیق می‌شود؛ کتابی که هرکس آن را پیشوا و پیشارو بگذارد به بهشت می‌رود و کسانی را که به آن پشت کنند به سوی دوزخ می‌راند؛ کتابی که به سوی بهترین راه‌ هدایت می‌کند؛ کتابی که به روشنی و صراحت ما را فرمان می‌دهد تا با راستگویان باشیم.
یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین
ای کسانی که ایمان آورده‌اید از خدا پروا کنید و با راستگویان باشید.
ولی اگر معلوم بود کدام گروه راستگو هستند که شب فتنه به پایان می‌رسید. در عین حال این قدر معلوم است که راستگویان دروغ نمی‌گویند. کسانی که در مبارزه سیاسی اصلی‌ترین شیوه‌شان دروغ گفتن است حتما راستگو نیستند؛ تقوا در همدستی‌ با آنان و ایمان سازگار با پیروی‌شان نیست. آیا در این چند ماهه هیچ دروغی نشنیده‌اید؟ ای جماعت مومنان! تقوا کنید و با راستگویان باشید.
بسیج چه بود و چه خواهد بود و چه باید باشد؟
بسیجی که امام می‌‌خواست در مقابل ملت قرار نمی‌گرفت، بلکه در کنار مردم و پشت‌سر آنان بود؛ بسیجی که فراتر از جناح‌ها عمل کند و بازوان بلندش همه اقشار را در بر بگیرد؛ بسیجی که از دوستی مردم لذت ببرد؛ بسیجی که به دنبال رفاقت و محبت و یگانگی مردم باشد؛ بسیجی که بدون توجه به اختلافات سلیقه‌ای خود با دیگران حافظ عرض و ناموس‌شان باشد، که آنان یا برادر او در دینند و یا نظیر او در آفرینش؛ بسیجی که حرمت حریم‌های خصوصی مردم راحفظ کند. امام بسیج را به عنوان ابزاری برای قدرت حاکمان نمی‌خواست، بلکه نهادی برای قدرت مردم می‌دید تا حاکمیت آنان بر سرنوشتشان تضمین نماید. قرار بود رفتار و اندیشه بسیجی در مردم اثر کند، نه آن که قدرت بسیج بر سر مردم فرود آید. قرار نبود بسیج جیره‌خوار دولت شود و به ازای دستگیر کردن مردم در اجتماعات پاداش سرانه بگیرد. افسوس بر بسیج اگر تا حد یک حزب سیاسی تنزل کند؛ این آن چیزی نیست که امام ما برای بسیجیان می‌خواست. قرار نبود بسیج به دستگاهی تبدیل شود که اختیار انتخاب و آزادی رای را از مردم بستاند.
برادران بسیجی من! کدام عیب و کاستی در آرزوهای امام برای بسیج وجود داشت که از آنها کناره گرفته ‌شود؟ و چرا باید چهره‌ای که با زحمات گذشتگان شما پدید آمد به کدورت‌ها آلوده گردد؟ شما خود با مردمید و از مردمید. مفاهیمی که فطرت مردم آنها را می‌پسندد چرا باید در نزد برخی از دوستان بسیجی ما نفرت ایجاد کند؟ کدام زشتی در نام‌هایی چون آزادی وجود دارد که وقتی بر زبان می‌آید قلب بعضی از آنان را مشمئز می‌کند، گویی که نام بزرگترین گناهان باشد؟ حال آن که هنوز بزرگترین میعادگاه‌ها در اکثر شهرهای ما به نام آزادی خوانده می‌شوند. مگر نمی‌گوییم عنوان‌هایی چون حقوق بشر، حقوق زنان، حقوق اقلیت‌ها، و امثالشان محمل‌هایی است تا قدرت‌ها ریاکارانه خویشتن را به آنها الصاق کنند و سیمایشان را زیبا جلوه دهند؟ چرا آنهایی که قاعدتا باید صاحبان اصلی و اصیل چنین آرمان‌هایی باشند از آنها فاصله می‌گیرند؟ مگر می‌خواهند مکتب‌شان کریه جلوه کند؟ چرا این مفاهیم را لعن می‌کنیم و ملاک بی‌دینی قرار می‌دهیم؟ دینی که چونان یک بوته گل دلخواه برای بشر ارمغان آورده شد، از بس که آموزه‌هایش ملایم و موافق با فطرت بود. مبادا آن را تبدیل به یک بوته خار کنیم تا هرکس با هر گوشه از آن تماس می‌گیرد زخمی شود؛ زخم‌هایی از نوع آنچه جوانان ما در خیابان‌ها می‌بینند.
بسیج نیز سی سال پیش از این همچون یک بوته گل و یک پارچه نور متولد شد. آیا اگر کسی رجعت به آن عهد نورانی و نخستین را بخواهد به انقلاب پشت کرده است و دست به براندازی نظام زده است؟ آیا اگر کسی بازگشت به نسخه اصیل انقلاب اسلامی را طلب کند، آیا اگر کسی خواستار آن اسلام ناب محمدی که امام منادی و معرف آن بود باشد و از خرافه‌پرستی‌ها و قشری‌گری‌هایی که با نام دین به مردم فروخته می‌شود بیزاری بجوید، آیا اگر کسی اجرای بدون‌تنازل قانون اساسی را دنبال کند، آیا اگر کسی از وفاداری به عهدهای ایمانی و انسانی بپرسد جز به دادگری فراخوانده است؟ آیا چنین کسانی باید در خیابان‌ها کتک بخورند، در زندان‌ها شکنجه ببینند و به حبس‌های طولانی‌مدت محکوم شوند؟ آیا اسلام و قرآن اجازه می‌دهد مردمی که با مسالمت حاکمانشان را به عدالت امر می‌کنند کشته شوند؟
و یقتلون الذین یامرون بالقسط من الناس فبشرهم بعذاب الیم
و مردمی را که به دادگری امر می‌کنند به قتل می‌رسانند، پس آنان را به عذابی دردناک بشارت ده.
بسیج چه بود و چه خواهد بود اگر به مسیری که پیش‌رویش گذاشته شده است ادامه دهد؟ آن نیرویی که یک زمان نماینده شجاعت ملت ما بود آیا اینک به کار گرفته شود تا ایرانیان را بترساند؟ کاملا پیداست که آخرین و تازه‌ترین راهبرد اقلیت اقتدارطلب ایجاد هراس در مردم است. آیا لباس‌های مخوف می‌پوشند و ‌در خیابان‌های شهر آرایش‌های نظامی به خود می‌گیرند تا هم‌وطنانشان را مرعوب کنند؟ یا مردم را می‌ترسانند چون خود می‌ترسند؟ یا فرزندان انقلاب را به هفت سال و ده سال و پانزده سال زندان محکوم می‌کنند تا به خود تسلی داده باشند؟ و فکر نمی‌کنند که با این رفتارهای کوته‌بینانه چگونه امنیت ملی کشور را در معرض خطر قرار می‌دهند.
کافی است مردم بترسند تا پای قدرت‌ها به مرزهای این بوم باز شود. کافی است سمعه شجاعت این ملت خدشه‌دار گردد و بیگانه در دلاوری و استواری آنان تردید کند تا خواب های سی ساله تعبیر شود. به دو کشور همسایه ما که اینک در اشغال خارجی قرار دارد نگاه کنید. در هر دو آنها نخست مردم ترسانده شدند و ترسیدند. ظاهرا قدرت‌ها با شعار آزادی‌بخشی به این دو کشور قدم گذاشتند، در عین‌حال که وقتی ابوغریب‌ها را به راه می‌انداختند طمع خویش را در چهره‌های وحشت‌زده مردم پنهان نکردند. آنها با صراحتی که بیشتر از آن ممکن نبود به مردم این دو کشور می‌گفتند شما همان‌هایی هستید که از صدام و طالبان وحشت داشتید، پس اینک حق آن است که از سلاح‌های رعب انگیزتر ما بیشتر بترسید. حتی تروریست‌های افراطی هنوز به آن امید که بتوانند همچون خونخواران پیش از خود بر هراس مردم این کشورها حکومت کنند آنان را بیرحمانه می‌کشند. قربانیان ددمنشی‌های صدام و طالبان هنوز دارند تاوان ترس خود را می‌پردازند، کما این که ملت ما هنوز امنیت و آرامش خویش را مرهون شجاعت و استحکامی است که در طول سی سال گذشته به نمایش گذاشت.
حال کسانی در داخل کشور می‌خواهند این سرمایه را از ما بگیرند. در مقابل نمایش‌های آنان مردم یا نمی‌ترسند، که نمی‌ترسند، و این آخرین حربه هم از آنان سلب می‌شود، و یا خدای ناکرده می‌ترسند. در آن صورت آیا اسباب‌بازی‌های جنگی از تمامیت این کشور حفاظت خواهدکرد؟
بسیج در تاریخ معاصر ما نه فقط یک نام، بلکه یک عملکرد بود که هرگز از آن بی‌نیاز نمی‌شویم؛ تا جایی که اگر معدودی از متصدیان این عملکرد ماموریت‌های خود را فراموش کنند لازم است ما مردم خود آنها را بر عهده بگیریم. ضرورتی، حتی به مراتب مهم‌تر از آرمان‌های جنبش سبز ما را مجبور می‌کند که اجازه ندهیم کسی در ترسیدن ما طمع کند.
و بدانیم که بالاتر از سیاهی رنگی نیست. ترساندن آخرین تیر ترکش است. مخالفانتان اشتباه کردند و در مقابل مسالمت و مقاومت شما آن را به کار بردند تا اگرکارگر نشود چاره‌ دیگری نداشته باشند. چاره راستین آنها هم خود شمایید، روزی که از مخالفان خود بپرسید آیا پرچم‌های رنگارنگ شما نیز به معنای اصرار بر اجرای بدون تنازل قانون اساسی است، و اگر آری گفتند آنها را بپذیرید. آن روز وقتی است که همه با هم سبز می‌شویم.
میر حسین موسوی
۱۳۸۸/۰۹/۰۴

بازداشت 60 دانشجو در یک ماه

شبکه جنبش راه سبز(جرس):طی ماه آبان در سراسر ایران، حداقل 60 دانشجوی تنها در ماه آبان بازداشت شدند.
با نزدیک شدن به 16 آذر، روز دانشجو نیز فشارها بر دانشجویان شدت گرفته و با احتمال برگزاری تجمعات و اعتراضات دانشجویی تمرکز نیروهای امنیتی بر بازداشت فعالان دانشجویی نیز در حال اوج گرفتن است.
سایت دانشجویان دانشگاه پلی تکنیک تهران،خبرنامه امیرکبیر،طی گزارشی از بازداشت گسترده دانشجویان در آبان ماه به ویژه روز 13 ابان و پس از آن خبر داد و افزود که  در ماه های نخست سال 88 به رغم بازداشت های گسترده، بازداشت ها بوی دانشجویی نمی دادند و پرشمار دانشجویان بازداشت شده خرداد و تابستان 88 هم در جریان بازداشت سبزها قرار می گرفتند.
این سایت اضافه کرد که شاید اگر یک سال پیش چنین گزارشی نوشته می شد باورش برای همگان سخت بود و عده ای نمی پذیرفتند که بازداشت ها به این حد گسترده و پرتعداد باشد. اما 22 خرداد همه چیز را تغییر داده است و امروز حاکمیت دستپاچه و سراسیمه به نیروهای امنیتی خود مجوز هر اقدامی را داده است. مجوزی که جز معنای برخورد و سرکوب و بازداشت و شکنجه ندارد.

به گزارش خبرنامه امیرکبیر با نزدیک شدن به 16 آذر، روز دانشجو، فشارها بر دانشجویان شدت یافته و با احتمال برگزاری تجمعات و اعتراضات دانشجویی پیش بینی می شود که تا روزهایی پس از 16 آذر نیز این بازداشت ها ادامه یابد. اما در سال 88 به رغم بازداشت های گسترده، بازداشت ها بوی دانشجویی نمی دادند و پرشمار دانشجویان بازداشت شده خرداد و تابستان 88 هم در جریان بازداشت سبزها قرار می گرفتند.

13 آبان کم کم به شدت تاثیر دانشجویان در روند اعتراضات گسترده علیه حاکمیت افزود و نزدیکی به 16 آذر نیروهای سرکوب را بر آن داشت تا نگاهی جدی تر به دانشگاه ها داشته باشند. بازداشت ها از چند روز قبل از 13 آبان در دانشگاه های مختلف شروع شد. از ابتدای مهرماه با موج گسترده احضاهای کمیته انضباطی و حراست و حتی وزارت اطلاعات، دانشجویان به سکوت فراخوانده شده بودند و تعلیق و اخراج نیز اتفاقی عادی در بسیاری دانشگاه ها شده بود تا دانشگاه ها را به محیطی آرام برای دانشجویان تبدیل نماید. به جز بازداشت ها و احضارهای پراکنده در 2 هفته اول آبانماه باید بازداشت های دانشجویی را از 13 آبان پی بگیریم. بازداشت هایی که در هفته گذشته شدت گرفته و آینده اش نیز روشن نیست.

در دانشگاه خواجه نصير، علی پرويز و سهيل محمدی یک روز قبل از 13 آبان بازداشت شدند. اين دو فعال دانشجويی پس از حضور صفار هرندی در دانشگاه و اعتراضات دانشجويان دانشگاه خواجه نصير به سخنان هتاکانه وی با يورش ماموران امنيتی به منازلشان بازداشت شدند و ادامه بازداشت آنان همچنان هر روز اعتراضات دانشجویی را در این دانشگاه در پی داشته است. اعتراض های دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر و این بازداشت ها در حالی صورت گرفته است که رسانه‌های حاکمیت اظهار داشتند که صفارهرندی بدون هیچ گونه مشکلی در دانشگاه سخنرانی کرده است.

در دانشگاه مازندران، 5 دانشجوی این دانشگاه با شکل گیری تجمع 12 آبان در دانشگاه بازداشت شدند. اشكان ذهابيان برای هشدار 10 آبان ماه و سياوش رضاييان 11 آبان بازداشت شدند. رضائیان يك روز بعد آزاد و براي بار دوم در 15 آبان بازداشت شد. بهنام فرازمند، زاوش گرايلي و مهدی داودیان بعد از تجمع بازداشت شدند.

در اصفهان علی مشمولی در جریان اعتراضات مردمی 13 آبان با یورش نیروهای امنیتی به منزلش بازداشت شد. علی مشمولی طی هفته جاری آزاد شد. امین وطانی دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف نیز دوشنبه شب 11 آبان با یورش نیروهای امنیتی بازداشت شده و به مکان نامعلومی انتقال داده شده بود. وی هفته گذشته از زندان آزاد شد.

یاشار دارالشفا دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تهران و دبیر سابق تشکل اصلاح طلب دانشگاه قزوین نیز طی ماه آبان بازداشت و آزاد شد. مرتضی اسدی دانشجوی دانشگاه علامه نیز در 16 آبان بازداشت شد و از وضعیت وی اطلاعی در دست نیست.

پلی تکنیکی ها هم بازداشتی داشتند اما اینبار از تفرش شروع شد. 7 دانشجوی پلی تکنیک واحد تفرش با اعلام برگزاری تجمعی در روز 13 آبان در روز 11 آبان بازداشت شدند. به گزارش خبرنامه امیرکبیر، حمید عظیمی، محمد اسعدی، سعید قاسمی، امین عربی، علی مطلبی، کورش یکان و محسن ادبی پور توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند و چند روز بعد نیز با بازداشت محسن پریزاد، سیاوش بیگ مدیان، ایزد جابری و مسعود مرادی شمار تفرشی های پلی تکنیک به 11 رسید. پویا شریفی دانشجوی کارشناسی ارشد پلی تکنیک و دانشجوی کارشناسی دانشگاه علم و صنعت نیز که در ستاد میرحسین در جریان انتخابات فعال بود صبح 13 آبان در منزلش بازداشت شد. وی چهارشنبه شب 27 آبانماه از زندان آزاد شد.

محمد هاشمی عضو دفتر تحکیم وحدت نیز در ظهر روز 13 آبان بازداشت و پس از ساعاتی آزاد شد. ماموران وزارت اطلاعات در شب قبل از آن به منزل وی مراجعه کرده و خانه وی را تفتیش کرده بودند. در آستانه روز 13 آبان به اعضای سازمان ادوار تحکیم وحدت نیز مجدداً حمله شد. در این روز حسن اسدی زیدآبادی و محمد صادقی 2 تن از اعضای سازمان دانش آموختگان بازداشت شدند.

فرزاد اسلامی از دانشجویان دانشگاه آزاد نیز بازداشت شد تا برای اولین بار نیروهای امنیتی نشان دهند که دیگر از اعتراضات هفتگی و گسترده دانشجویان آزاد به تنگ آمده اند. ماموران وزارت اطلاعات برای بازداشت سلمان سیما نیز به منزل وی یورش بردند اما وی در منزل نبود تا 10 روز بعد او نیز برای بار دوم به زندان برود. گرچه فرزاد اسلامی با صدور وثیقه آزاد شد اما سلمان سیما همچنان در زندان و در وضعیت نگران کننده ای به سر می برد.

در کاشان 3 دانشجوی این شهر امیرحسین چیت ساززاده، امین حیدری و مجید شهرابی پس از سه روز بازداشت در زندان کاشان به زندان مرکزی اصفهان منتقل شدند. این سه دانشجو در تاریخ نهم آبان ماه در بیرون از دانشگاه توسط مامورین وزارت اطلاعات ربوده شدند.

اما بخش زیادی از بازداشت ها در شیراز و پس از اعتراضات دانشجویی در روز 13 آبان صورت گرفت. بازداشت دانشجویان دانشگاه شیراز در برخی موارد همراه با ضرب و شتم توسط نیروهای لباس شخصی و با کمک نیروی انتظامی صورت گرفت.

گرچه بازداشت ها از تجمع 13 آبان شروع شد اما تاکنون حتی نام برخی از بازداشت شدگان منتشر نشده است. به گزارش خبرنامه امیرکبیر خبرها از بازداشت بیش از 20 دانشجو در مقابل دانشگاه شیراز حکایت دارد. بنایی، جلالی، سعید رضایی، زاهدی، ظهوریان، عارف، پورفتحی، طاهری، صفرپور و پورسلطان از جمله دانشجویانی هستند که در زندان عادل آباد در شیراز همچنان در بازداشت هستند. به همراه این دانشجویان دکتر مسیح الله حقیقت جو نیز در زندان به سر می برد.

علی صالح پور، کاظم رضایی، یحیی طاووسی، ندا اسکندری، خدیجه قهرمانی، نظری، شیروانی و باقری از دیگر دانشجویان دانشگاه شیراز نیز در زندان اطلاعات شیراز (پلاک 100) در بازداشت به سر می برند.

با وجود تمامی این بازداشت ها، همچنان هم فضای امنیتی سنگینی بر دانشگاه شیراز حاکم است و بازداشت ها نیز همچنان ادامه دارد. در آخرین مورد، بعد از ظهر روز سه شنبه 26 آبان ماه ندا اسکندری و خدیجه قهرمانی دو دانشجوی دختر دانشگاه شیراز بازداشت شدند.

پنجشنبه ۲۸ آبان، نیز موج جدیدی از بازداشت ها شروع شد. عباس حکیم زاده دبیر سیاسی دفتر تحکیم صبح در منزلش بازداشت شد. حکیم زاده در حالی که 134 روز از آخرین آزادی اش با وثیقه می گذشت برای سومین بار بازداشت شد.

در عصر همان روز نیز حمید قهوه چیان، احمد میرطاهری، علیرضا زرگر، امیرکاظم پور و یاسر معصومی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی بازداشت شدند.

شب همان روز نیز نیروهای امنیتی با هجوم از قبل برنامه‌ریزی شده، دست کم هفت عضو دانشجویان و دانش‌ آموختگان لیبرال دانشگاههای ایران را بازداشت کردند. مهرداد بزرگ، سورنا هاشمی، علیرضا موسوی، فرزان رئوفی، احسان دولتشاه، سینا شکوهی و البرز زاهدی دانشجویانی بودند که در جلسه این دانشجویان در آستانه آذرماه بازداشت شدند.

پنج شنبه شب هم دو تن از فعالین دانشجویی دانشگاه آزاد تبریز به نام‌های رسول عالی نژاد و بهروز فریدی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. بدین ترتیب تنها در روز پنج‌شنبه ۲۸ آبان حداقل 15 دانشجوی در نقاط مختلف ایران بازداشت شدند.

با احتساب تمامی دانشجویان بازداشت شده طی ماه آبان در سراسر ایران، حداقل 60 دانشجوی تنها در ماه آبان بازداشت شدند.

لازم به ذکر است در 2 روز اول آذر ماه نیز حداقل 7 دانشجو در نقاط مختلف کشور بازداشت شدند. آرش خاندل و مراد باصره از فعالین دانشجویی دانشگاه ایلام به همراه تعدادی از اعضای انجمن اسلامی این دانشگه و همچنین پيام حيدر قزوينی، فرهاد فتحی و سعيد سكاكيان دانشجویان دانشگاه قزوین بازداشت شدند.
عطا علیزاده (عضو هیئت موسس انجمن اسلامی دانشجویان دانششگاه آزاد تبریز) و بهنام نیک زاد (دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد تبریز) نیز روز 13 آبان بازداشت و در روز 24 آبان با قرار وثیقه آزاد شدند
بی‌شک این حجم بازداشت دانشجویان نشان از ضعف و نگرانی حکومتی است که پایگاه خود در بین مردم از دست داده و مرتبا مورد اعتراض دانشجویان قرار می گیرد.

۱۳۸۸ آذر ۳, سه‌شنبه

ادبیات و گفتار شرم آور یک رئیس دولت کودتا










احمد ی نژاد:گرمسار خیلی جای مهمیست ,منی که میبینید من کوچک مردم گرمسار تازه بچه یکی از دهات گرمسارم
 

۱۳۸۸ آبان ۳۰, شنبه

میرحسین موسوی:مردم اطلاعی از اینکه ۳۰۰ میلیارد دلار در آمد نفت در ۴ سال دولت نهم چطور و کجا هزینه شد و نتایج آن چه بود ندارند

دومین مصاحبه ویدیویی میرحسین موسوی:

"کشوری که به نام اسلام اداره می‌شود نباید با ترساندن مردم مسیر را طی کند"

بعد از انتخابات روزهای تاریخی نماد جدید پیدا کرده و دوباره باز تعریف و باز تفسیر شده‌اند / 13 آبان نشان داد که چه خوفی از اجتماع مردم دارند و جنبش سبز چه عظمتی در خود دارد / کشوری که به نام اسلام اداره می‌شود نباید با ترساندن مردم مسیر را طی کند / به دلیل اختلافات سیاسی و سلیقه‌ای مردم را با مشکلات بسیار مواجه کرده‌اند / حکومت حالت بی‌طرف و نگاه جامع به منافع کلی کشور ندارد / میر‌حسین موسوی در دومین مصاحبه ویدیوئی‌ اینترنتی خود درباره اتفاقات رخ داده در ۱۳ آبان امسال، شرایط کشور، لایحه هدفمند‌سازی یارانه‌ها و نگرانی‌های کارشناسان در مورد تبعات اجرای این طرح سخن گفته است. فایل ویدیویی این مصاحبه تا دقایقی دیگر بر روی سایت قرار خواهد گرفت. متن این گفت‌و‌گو به شرح زیر است:

*۱۳آبان امسال مردم با برخورد‌های خشن و بی‌سابقه نیروهای نظامی و انتظامی مواجه شدند و حجم نیروهایی که برای مقابله با تظاهرات مردم به کار گرفته شد بسیار عظیم بود. به نظر شما چه نتیجه‌ای را از این اقدام می‌خواستند بگیرند؟ آیا به آن نتیجه رسیدند؟ کلا ۱۳ آبان امسال را چطور ارزیابی می‌کنید و چه نتایجی حاصل شد؟
۱۳آبان امسال با نحوه شرکت مردم درخیابان‌ها وحضور در صحنه به یک خاطره بزرگ برای مردم ما تبدیل شد. در اوایل انقلاب مراسم و روزهای گوناگونی داشتیم، به تدریج به دلیل تکرار زیاد ‏‎ٌعدم نوآوری دور شدن از مبدا و منبع چه‌بسا انگیزه‌هایی که برای آن روزها و مراسم بود دور شدیم و فراموش کردیم چه فضایی در کشور حاکم بوده و ارزش‌های بنیادی که منجر به این مراسم و اتفاقات می‌شد را از یاد بردیم.
بعد از انتخابات روزهای تاریخی انقلاب باز تعریف و باز تفسیر شدند
جریانات رخ داده در انتخابات و پس از آن منجر یه این شد که تک تک این روزها چه آن‌ها که تاریخی هستند و چه آن‌ها که متعلق به تاریخ انقلاب‌اسلامی هستند نماد جدید پیدا کرده دوباره باز تعریف و باز تفسیر شوند که بسیار مهم است. ۱۳ آبان یاد آور سه حادثه بود که در بیانیه گفته شد. مهمترین آن اشغال لانه جاسوسی و گرفتن سفارت خانه آمریکا توسط دانشجویان خط امام بود. دلایل آن هم روشن است.
مساله کودتای ۲۸ مرداد و نوع فعالیت‌های آمریکا در حمایت از رژیم شاه سرکوب و کشتن مردم و غارت اقتصادی کشور که در یک نمونه آن خرید وسیع اسلحه در آن زمان بود؛ موضوع دیگر حضور چند ده هزار مستشار آمریکایی در کشورما که به ایران به‌عنوان بخشی از خاک آمریکا نگاه می‌کردند و هر کار که می‌خواستند انجام می‌دادند.
مردم ما مخالف دخالت بیگانگان در سرنوشتشان هستند
من به ذهنم می‌آید اگر به جای آمریکا انگلیس یا روسیه بود هم این اتفاق بر ضد روسیه و انگلیس رخ می‌داد. مردم ما مخالف دخالت بیگانگان در سرنوشتشان هستند. تسخیر سفارت آمریکا واکنشی نسبت به این مساله بود. به‌خصوص بعد از بردن شاه به آمریکا و پس از آن جنایاتی که مرتکب شده بود. مردم احساس عصبانیت و نارضایتی کرده و سفارت را گرفتند.ت وجه به ریشه‌های تاریخی این روز(۱۳ آبان) در طول سالیان گذشته کمی تضعیف گردید.
من برداشتم این است که درست است در این مدت با آمریکا قطع رابطه داشتیم و شاید دیگر فعالیت آمریکا جلوی چشم و ذهن جوانان نبود اما مردم ما همچنان به بنیاد‌ها توجه دارند. دوست دارند که کشورشان مستقل باشد و بیگانگان حضور نداشته باشند. برای همین وجه مشترک و ذهنیت همه مردم که در ۱۳ آبان به خیابان آمدند به این مساله بر می‌گشت.
۱۳ آبان در خیابان علیه مردم لشکر‌کشی کردند
متاسفانه دخالت‌هایی در این قضبه (راهپیمایی ۱۳ آبان) صورت گرفت. جدا کردن مردم از یکدیگر و اعمال محدودیت برای راه سبز و جنبش سبز وضعیت تازه‌ای را به وجود آورد. در درجه اول آنچه که در خیابان‌ها دیده‌شد یک لشکر‌کشی عظیم علیه مردم بود. من در طول تاریخ انقلاب چنین صحنه‌ای را ندیده بودم که این همه نیرو در جاهای حساس چیده باشند.
صبح ۱۳ آبان که از خانه به سمت فرهنگستان بیرون آمدم شاهد یک آرابش نیروی بسیار متراکم روبروی دانشگاه تهران و همه خیابان‌های منتهی به خیابان آیت‌الله طالقانی و نقاط مرکزی شهر بودم. همان لحظه که مردم هنوز جمع نشده بودند وآن اتفاقات نیفتاده بود به ذهنم رسید که اگر امروز یک نفر هم به خیابان نیاید این یک پیروزی برای راه سبز امید است.(آوردن آن همه نیرو) نشان می‌دهد چه خوفی از آن دارند و جنبش سبز چه عظمتی در خود دارد.
کشوری که به نام اسلام اداره می‌شود نباید با ترساندن مردم مسیر را طی کند
اگر واقع بینانه نگاه کنیم نباید نظام از این مساله بترسد. مسیردر کشوری که به نام اسلام اداره می‌شود ویک انقلاب بزرگ را از سر گذرانده نباید از این راه باشد که با ترساندن مردم کشور را اداره کند. انقلاب‌اسلامی اتفاق افتاد که به مردم شهامت بدهد. مردم در انقلاب‌اسلامی از زمین سربرداشتند وچشم در چشم جهانیان دوختند. در خودشان شهامت را کشف کردند. این شهامت بود که به ما قدرت داد در ۸ سال دفاع مقدس مقابل همه نیروها بایستیم و با دادن شهدای بسیار یک میلیمتر از خاک کشور را واگذار نکنیم. در طول انقلاب سرمایه بزرگتر از این نداریم.
اولین برداشت از آن آرایش نیرو در ۱۳ آبان این است که مفهومی جز ایجاد ترس نمی‌تواند داشته باشد و سرمایه بزرگ (شهامت مردم) مورد تهدید و هدف قرار دادند. درحالی‌که اگر بخواهیم یک ملت و کشور سرفراز و پیشرفته داشته باشیم باید بر این مساله (شهامت)تاکید کنیم و بایستیم. ا‌ین همان چیزی است که در ۱۳ آبان مورد هدف قرار گرفت. اما اگر بپرسیم آیا این هدف برای آن‌ها حاصل شد؟ به نظر من حاصل نشد.
عصبانیت موجب فراتر رفتن بعضی ها از شعار اصولی می‌شود
حضور گسترده نیروها و بعد آن ضرب و شتم‌ها که در تصاویر و سایت‌ها منتشر شد و شاهد‌های بی‌شمار داشت مردم را اذیت کرد. به مردم خسارت وارد کردند اما مردم نترسیدند. شما اگر صحنه خیابان‌ها را ببینید مردم را کتک می‌زنند اما مردم فرار نمی‌کنند، بلکه می‌روند آن طرف خیابان شعار خود را می‌دهند.
نتیجه بعدی این نوع برخوردها (برخورد خشن) این است که عصبانیت موجب فراتر رفتن بعضی‌ها از شعار اصولی می‌شود که راه سبز بر آن تاکید داشته است. پایبندی بر قانون‌اساسی و اجرای همه اصول قانون‌اساسی بدون دخالت واعمال سلیقه در کشور است که باید به آن توجه داشت.

برای ما حفظ عقلانیت و خونسردی و حفظ و پایبندی به اصول و شجاعت در جامعه ضروری است
اگر بخواهیم اجماع قابل توجهی برای تغییر مطلوب در کشور به سمت اهداف خوبی که تعریف شده را بین خود حفظ کنیم و پایبندی خود را به این مساله نشان دهیم باید این حداقل(‌‌پایبندی به قانون‌اساسی‌) را حفظ کنیم و بسیار ضروری است که بگوییم ما پایبند به قانون‌اساسی هستیم. مردم توجه کنند که هرچه در مقابل آن‌ها خشونت کنند آن‌ها نباید اسیر خشونت و احساسات شوند. برای ما حفظ عقلانیت و خونسردی و حفظ و پایبندی به اصول و شجاعت ابراز عقاید در جامعه ضروری است.

انقلاب شده که شجاعت داشته باشیم و آزادی را بخواهیم
انقلاب شده که ما به اصول پایبندی داشته باشیم. انقلاب شده که ما شجاعت داشته باشیم و آزادی را به عنوان یک اصل و خواسته فطری انسان دائم بخواهیم. ما نمی‌توانیم از این اصول برگردیم و هر هزینه‌ای که لازم باشد تن می‌دهیم و تحمل می‌کنیم.
خواست همه مردم کشور است که راه(جنبش سبز) مسالمت‌آمیز و از مسیر غیر خشونت‌آمیز باشد
از نظر روش هم با مردم به اجماع رسیده‌ایم و این خواست همه مردم کشور است که راه(جنبش سبز) مسالمت‌آمیز و از مسیر غیر خشونت‌آمیز باشد. باید این اجماع را حفظ کنیم و در این راه خداوند کمک خواهد کرد.
* طرح هدفمند کردن یارانه ها اکنون در کشور مطرح است و بحث مخالفت و موافقت‌ها زیاد بوده است، نگرانی‌هایی هم بین کارشناسان وجود دارد. با توجه به تجربیات اجرایی که شما داشته‌اید نظرتان در مورد نتایج این طرح چیست؟
طرح هدفمندسازی یارانه‌ها اسم مثبتی دارد. در این اصطلاحی که به کار می‌برند تایید می‌کنند که پرداخت یارانه‌ها اجتناب‌ناپذیر است و از سوی دیگر می‌گویند که می‌خواهیم یارانه‌ها را هدفمند کنیم. اما در برخی استدلال‌ها که برای یارانه شده و ما را به بی‌راهه می‌برد این است که برخی به گونه‌ای حرف می‌زنند که گویی یارانه مضر و زشت است در حالی‌که این‌گونه نیست.
در همه اقتصادهای جهان یارانه پرداخت می‌شود. اصل اما این است که چگونه یارانه داده شود که بهترین حاصل را برای کشور داشته باشد. برخی از کشورهای پیشرفته پرداخت یارانه را به شکل وسیع در اقتصاد خود دارند. ما هم از این مساله جدا نیستیم. باید به کسانی‌که استدلال می‌کنند یارانه کلا بد است و باید حذف شود گفت که اشتباه می‌کنند.

هدفمند‌کردن یارانه‌ها بیش از آنکه حذف یارانه‌ها باشد افزایش قیمت برخی از کالاهای مورد نیاز مردم است
مشکل هدفمند کردن یارانه‌ها در محتوای خود لایحه‌ای است که به مجلس داده شد. این لایحه درواقع بیش از آنکه حذف یارانه‌ها باشد افزایش قیمت برخی از کالاهای مورد نیاز مردم است. زمانی‌که ما نفت فراوان داریم و به خاطر آن امتیازات نسبی در کشور به دست می‌آوریم (در اینجا بحث قیمت و فروش ارزان و گران آن مطرح نیست) به دلیل آنکه نفتی که دولت می‌فروشد با قیمت بین‌المللی متفاوت است نباید به این اختلاف قیمت به چشم یارانه نگاه کند. این دید اشتباه است. این اختلاف قیمت در کالاهای داخلی هم وجود دارد.
اگر با این منطق به مساله هدفمند کردن یارانه‌ها نگاه کنیم باید به این سمت میل کنیم که پیوند ارگانیک بین اقتصاد داخلی و اقتصاد جهانی ایجاد کنیم. در چنین حالتی انتظار است اگر قیمت حامل‌های انرژی برخی کالاها و خدمات را افزایش دهیم آیا بقیه بخش‌های اقتصاد خود را متاثر از اقتصاد بین‌الملل و قیمت جهانی می‌کنیم؟ آیا حاضر هستیم حقوق کارگران را بر اساس قیمت بین‌المللی پرداخت کنیم؟
می‌توان این سوال را مطرح کرد که آیا حاضر هستیم اتومبیل تولید داخل را به قیمت خارج بفروشیم یا حقوق کارگران را بر اساس قیمت بین‌المللی پرداخت کنیم و میانگین قیمت‌های داخل را بر این اساس تنظیم کنیم. نمی‌توان از یک طرف اقتصاد کشور را متاثر از قیمت بین‌المللی و قیمت نفت خلیج‌‌فارس کنیم و از طرف دیگر این فاصله در بخش‌های دیگر را حفظ کنیم. به طور مثال تورم ۲۵ درصدی در سال گذشته به معنای از‌دست‌دادن یک چهارم قدرت خرید مردم بود. خوب ببینیم میانگین تورم در جهان و کشورهایی که از نظر اقتصادی موفق بودند چگونه بوده است؟
دولت می‌تواند از این زاویه به مسایل نگاه کند که بیشتر خدمات و کالاهایی که به مردم ارائه می‌دهد یا حقوقی که به مردم داده می‌شود و تنظیم کالای اقتصادی مردم هیچ تناسبی با وضعیت بیرون از کشور ندارد. به همین دلیل بالا بردن یکباره قیمت‌ها و حدف یارانه در مقابل پرداخت ۱۰ یا ۲۰ هزار تومان برای هر فرد اشتباه بزرگی است که انجام می‌دهیم‌.

با اجرای لایحه هدقمند‌سازی یارانه‌ها ذائقه مردم تلخ خواهد شد
یقینا این اقدام اثرش را بر زندگی مردم خواهد گذاشت و ذائقه مردم تلخ خواهد شد و ممکن است شاهد مشکلات اساسی امنیتی اجتماعی و اقتصادی در کشور در سطح روستاها مردم مستضعف جامعه و در سطح تولید باشیم. در همین رابطه من به یاد دارم که در اوایل انقلاب زمانیکه بحث قیمت پایین نفت در داخل کشور مطرح می شد معتقد بودیم از این اختیار نسبی برای ایجاد رقابت قوی در سطح جهان و اقتصاد خود استفاده کنیم.
نمی خواهم بگویم هیچ نوع سیاست تعدیل یا سیاست در جهت تنظیم یارانه ها و اقتصاد نداشته باشیم اما همه این ها می تواند به صورت یک بسته سیاستی و از هم جدا نباشد. زمانی‌که قیمت حامل انرژی در کشور را بالا ببریم اثرش را در زندگی و سفره‌های عادی مردم خواهد گذاشت که باید تاثیر آن بر آموزش هزینه بهداشت و درمان و... را ارزیابی کرد.
اکنون باید دید آیا مقدمات لازم برای اینکه از این سیاست‌ها تاثیر کمتر ببینیم تدارک دیده‌ایم؟ یا صرفا با پخش پول و در‌آمد ناشی از این سیاست‌ها چشم دوخته‌ایم. در این صورت نمی‌توان بر مشکلات غلبه کرد. نرخ تورم بالا فایده این برنامه‌ها را از بین می‌برد و ما را با وضعیت خطرناکی مواجه می‌کند.

دولت حالت بی‌طرف و نگاه جامع به منافع کلی کشور ندارد
آنچه که بنده را نگران می‌کند نبود یک برنامه جامع همراه با نظارت دقیق مجلس است. دولت تلاش بسیار کرده که در‌‌آمد ناشی از بالا بردن قیمت حامل‌های انرژی را (من این اسم را به جای هدفمند‌سازی یارانه به کار می‌برم) به صورت کلی و در یک سر فصل کلی در اختیار بگیرد. احساس می‌کنم این مساله منجر به آشفتگی و فساد گسترده در جامعه خواهد شد.
به دلیل اختلافات سیاسی و سلیقه‌ای مردم را با مشکلات بسیار مواجه کرده‌اند
در حال حاضر مشاهده می‌کنیم دولت و کسانی‌که در اجرا هستند حالت بی‌طرف و نگاه جامع به منافع کلی کشور ندارند. گاهی اختلاف مجری با یک دستگاه دیگر که نظر دولت را ندارد منجر به انجام ندادن کار می‌شود. نمونه آن مترو است. مترو جز، ضرورت‌های اصلی برای رفت و آمد است. با افزایش قیمت بنزین وسایل رفت و آمد عمومی مانند مترو را تقویت کند اما به دلیل اختلافات سیاسی و اختلافات سلیقه‌ای شاهد هستیم چند سال را از دست داده‌ایم و مردم را با مشکلات بسیار مواجه کرده‌اند. برای اجرای طرح هدفمند سازی یارانه‌ها کافی است دولت با یک بخش خوب و با یک بخش بد باشد. به یک قسمت پول می‌دهد و به قسمت دیگر نمی‌دهد.
ضرورت برنامه‌ریزی در کشور این است که سلایق شخصی افراد را که گاهی به صورت اقرار‌آمیز و ملایم وجود دارد کنترل شود. از اولین ضروریت‌ها و وظابف برای تشکیل مجالس در دوران مشروطیت تا به امروز این بوده که کنترل و ضابطه‌مند کردن هزینه و در‌‌آمد دولت را نظارت کند. در جمهوری‌اسلامی و قانون‌اساسی نیز بیش از گدشته به این نقش مجلس توجه شد. اکنون اگر این بودجه (در آمد حاصل از حذف یارانه‌ها و افزایش قیمت حامل‌‌های انرژی‌) از نظارت دقیق مجلس خارج بماند نتیجه حاکم شدن سلیقه شخصی و ریخته و پاش فراوان است.
مردم اطلاعی از اینکه ۳۰۰ میلیارد دلار در آمد نفت در ۴ سال دولت نهم چطور و کجا هزینه شد و نتایج آن چه بود ندارند
هنوز مردم در جریان حساب ذخیره ارزی و نحوه خرج کرد آن نیستند. اینکه چطور از حساب ذخیره هزینه شده شفاف نبوده و مردم اطلاعی از اینکه ۳۰۰ میلیارد دلار در آمد نفت در ۴ سال دولت نهم چطور و کجا هزینه شد و نتایج آن چه بود ندارند. این مسایل هنوز برای مردم جای سوال است و یا اینکه دولت موظف بوده طبق برتامه چهارم قیمت‌ها را در هر سال به صورت متوازن افزایش دهد و تمهیداتی بیندیشد که افزایش قیمت‌ها بر زندگی مردم اثر‌گذار نباشد. این اقدامات انجام نشده و یک باره این طرح را به میان کشیده‌اند.

به لایحه هدفمند‌سازی یارانه‌ها بد بین هستم
بنده کلا به این لایحه بد‌بین هستم. البته برای کمتر شدن هزینه‌های مردم فکر می‌کنم مجلس با مقاومت باید حداقل نظارت خود بر هزینه‌ها را تثبیت کند تا اینکه از این بودجه برای عامه‌پروری یا تزریق پول در یک بخش ویژه مواجه نشویم. این مساله مهمی است که مردم و دست اندرکاران که در مجلس هستند یاید نسبت به آن حساس باشند که این مساله کوچکی نیست.
برگرفته از: کلمه

"روز دوشنبه در مقابل دادستانی کل کشور، تجمع اعتراضی برگزار خواهیم کرد"

به گزارش کلمه متن این بیانیه به شرح زیر است:

بسم رب المظلومین
بیانیه شماره ۱۶ خانواده زندانیان سیاسی
یا زینب یا زینب
در آغازین روزهای ماه ذی الحجه امسال، صد و شصتمین روز هجران عزیزانمان، آزادگان سرفراز محبوس دربند ظلم را نیز سپری کردیم. صدوشصت روزی که برای هر ساعت و دقیقه و ثانیه اش شکوه ها با خدایمان، خدای ابراهیم و هاجر و اسماعیل داریم و تا گرفتن داد خود و عزیزانمان از بیدادگران، حق اعتراض و فریاد و دادخواهی را برای خود محفوظ خواهیم داشت.
همانگونه که تا امروز هم با سکوت خود بر اعمال خلاف و بی قانونی ها و زشتی هایی که به نام اسلام و با سوءاستفاده از قدرت و قانون توسط مقام های مسئول و غیرمسئول می شود، صحه نگذاشته ایم. ما خانواده زندانیان سیاسی، آزادی فوری عزیزانمان را طلب می کنیم که صرفاً به دلیل افزون خواهی گروهی قدرت طلب که با استفاده از ابزار خشونت، سلطه دو روزه دنیا را با حسن عاقبت خویش تاخت زده اند، گوهر عمرشان را از دست می دهند.
ما خانواده های زندانیان سیاسی برای انحرافاتی که در مسیر انقلاب شکوهمند اسلامیمان پیش آمد افسوس می خوریم و برای همه بی تدبیری هایی که در برخورد با دلسوزان انقلاب و نظام می شود، تأسف می خوریم. و دغدغه امروز و فردای کشورمان و فرزندانمان، فرزندان این دیار پاک را داریم اما اینک همه دل مشغولی هایمان را در یک جمله خلاصه می کنیم و فریاد می زنیم "زندانی سیاسی آزاد باید گردد" چرا که داشتن «زندان سیاسی» و زندانی سیاسی برازنده نظام جمهوری اسلامی نیست و به بند کشیدن آزادگان، تنها سندی دال بر به رسمیت نشناختن آزادی توسط مرتکبین این عمل شنیع است.
ما خانواده های زندانیان سیاسی معتقدیم هر یک روز که از محبوس بودن عزیزانمان می گذرد، هرچند بر علو روح آنان که مشق بندگی در مدرسه یوسف می کنند، خواهند افزود و افتخارات ما که توفیق همدمی و معاشرت و مصاحبت با آنان را داشته ایم، بیشتر خواهد کرد، اما به همان نسبت از اعتبار جهانی نظامی که همه ما برای استقرارش، نقش هایی هرچند کوچک ایفا کرده ایم و به آن دل داده ایم، خواهد کاست و این مسئله به نفع هیچ کس نیست مگر آنان که با تدارک این سناریوی مخملی اغواگر، در پس پرده دست در دست دشمنان این آب و خاک و فرزندان افتخارآفرین آن دارند.
ما خانواده های فعالان سیاسی و اجتماعی و روزنامه نگاران و زنان و مردان و جوانان اصلاح طلب دربند معتقدیم که با برگزاری دادگاه های صالح به طور علنی، برائت عزیزانمان را از اتهامات وارده که برای اهل صدق و راستی مبرهن است، حتی برای اغواشدگان توسط تریبون های دروغ و منادیان فریب و آنان که به هر دلیل دچار سوء تفاهم شده اند نیز آشکار خواهد کرد و حالا که به هر بهانه ای قرار نیست دستگاه قضایی به سمت شفاف سازی و رفع شبهات درمیان جامعه پیش رود، سوال می کنیم به واقع چه دلیلی برای عدم تبدیل زندان به قرارهای ممکن وجود دارد و چرا باید همسران، فرزندان، پدران، مادران و عزیزان ما در حبس و بعضاً سلول انفرادی که مصداق بارز شکنجه است، بمانند و خانواده ها همچنان تاوان بی تدبیری، سوء مدیریت ها و کلافگی و سردرگمی عاملان و مباشران و مشاوران این اعمال غیر حقوقی و غیر قانونی را بپردازند.
تجمع سوم خانواده ها که در مقابل قوق قضائیه برگزار شد، با این شرط پایان یافت که وقت ملاقاتی توسط ریاست این قوه برای خانواده ها در نظر گرفته شود که این درخواست به وعده ملاقات با دادستان کل کشور تقلیل یافت و متأسفانه در کمال تعجب شاهد آن بودیم که آقای دادستان براین حداقل خواسته خانواده های مظلوم زندانیان بی گناه نیز چشم بسته و نامه را به بایگانی سپرده اند، غافل از آن که آرشیو تاریخ سترگ کشورمان نگاهبان خوبی برای حفظ این اسناد برای آیندگان است که فارغ از بده و بستان های صاحبان قدرت و شرایط غیر شفاف موجود، به قضاوت اعمال امروز ما خواهند نشست.
اینک روی سخن ما با دادستان کل کشور است که دستگاه قضایی، ایشان را موظف به پاسخگویی دانسته اند و استنکاف ورزیده اند. روز دوشنبه همین هفته، دوم آذرماه مطابق با پنجم ذی الحجه، با شناخت راه حقمان، احرام بسته، دعوت الهی را لبیک می گوییم و برای اجابت فرمان عدم سکوت در برابر ظلم، این بار با حضور اعضای خانواده های فعالان سیاسی و مدیران و خدمتگزاران و روزنامه نگاران اصلاح طلب و اسرای کمیل سبز و سایر عزیزانی که بر اساس سناریوی بدفرجام بددلان بی اخلاق، هم اینک از کانون گرم خانواده جدا شده در زندان به سر می برند، تجمع اعتراض آمیز خود را مقابل دادستانی کل کشور، برگزار خواهیم کرد. و امیدواریم با توجه مسئولین و هشدارهای به موقع دلسوزان نظام و کشورمان، از اقدامات بعدی بی نیاز شویم.
لبیک اللهم لبیک. لبیک لا شریک لک لبیک. ان الحمد و النعمه لک والملک. لا شریک لک لبیک

۱۳۸۸ آبان ۲۹, جمعه

فیلم منتشر نشده ای از تظاهرات دانشجویان دانشگاه آزاد اهواز در 13 آبان


این مجموعه فیلم و عکس و متن رو یکی از دانشجویان دانشگاه آزاد اهواز برایمان ارسال کرده است.متن ارسالی و عکسها و فیلمها را که مربوط به روز 13 آبان است بدون تغییر منتشر می کنیم.


متاسفانه تو تظاهرات 13 آبان از اعتراضات دانشجویان دانشگاه آزاد اهواز اسمی برده نشد فقط به خاطر کلیپ های فرستاده شده اشاره کوچیکی به دانشگاه چمران داشتند این هم از کم کاری سبزهای خوزستانیه،چون فیلم وعکس واسه رسانه ها نمیدن و بقیه خیال میکنن اینجا هیچ خبری نیست.شما که آدمای میهن پرستی هستید لطف کنید این فیلم و عکسها را واسه دیگران هم بفرستید که
بدونن ما هم اینجا ساکت نیستیم.13 آبان دانشگاه آزاد خیلی شلوغ بود و از ساعت 12.30 به بعد روبروی دانشکده اقتصاد و توی محوطه چمن پشت دانشکده مامایی همه جمع شدن.مامورای اطلاعاتی هم تو بچه ها بودن و آمار میگرفتن و چند نفر را به آرامي جوري كه ديگران نبينند و تحريك نشن گرفتن اما دانشجویا هیچ ترسی نداشتن و مرتب شعار میدادن یک فیلم چند دقیقه ای هست میتونین ببینین.الان هم جو دانشگاه آماده 16 آذر هست و همه جا از دیوار نویسی پر شده اما زود همه را پاک میکنن.
16 آذر ضربه ای دیگه به دیکتاتور
زنده باد جنبش سبز
زنده باد آزادی
زنده باد ایران


 

 






۱۳۸۸ آبان ۲۸, پنجشنبه

در آستانه سفر رئیس دولت کودتا به تبریز بنا به اخبار رسیده شهر دچارالتهاب و حالت آماده باش محسوسی شده است


در آستانه سفر رئیس دولت کودتا به تبریز بنا به اخبار رسیده شهر دچارالتهاب و حالت آماده باش محسوسی شده است.نصب تعداد بیشماری بیل بوردهای تبلیغاتی که به گفته برخی شاهدان عینی در کمتر خیابان اصلی می توان آنها را مشاهده ننمود وضعیت تبریز را به شدت ملتهب کرده است.از سویی دیگر پس از خبر درگذشت مشکوک دکتر رامین پوراندرزجانی پزشک بازداشتگاه مخوف کهریزک که وی نیز تبریزی بوده احساسات و خشم وافرتری از دولت کودتا را آماده بروز کرده است.مسولین دفتر رئیس کودتا برای جمع آوری مردم از تمامی اهرم ها و حربه های کثیف پیشین خود بهره می برند و با وعده پرداخت مبالغی گوناگون و اجبار کارمندان و دانش آموزان و سایر اقشار سعی در حضور گسترده مردم دارند.
اما بی شک تبریز و مردم غیورش این بار نیز خدعه های این کودتاچیان را بر هم خواهند زد و غریو مرگ بر دیکتاتور را دگر باره تا گوش فلک خواهند رساند و نشان خواهند داد که فرزند ستارخان و باقرخان با این قبیل امور فریب نمی خورند.

۱۳۸۸ آبان ۲۲, جمعه

جنبش سبز بی شک روزی به تجاوزها و خیانت های بی شمار روسیه در حق ملت ایران پاسخی قاطع خواهد داد.

وقتی تاریخ 200 سال پیش ایران را ورق می زنیم به کرات نام روسیه به چشم می خورد.اما این نام همواره یادآور روزهای تلخ میهن است :
*تجزیه بخشهایی از سرزمین  قفقاز توسط روسیه(قرارداد گلستان - 2 آبان 1192 خورشیدی برابر با 24اکتبر 1813 میلادی )
  *تجزیه بخشهایی دیگر از سرزمین  قفقاز توسط روسیه(قرارداد ترکمانچای- اول اسفند 1206 خورشیدی برابر با 21 فوریه 1828 میلادی)
  *تجزیه سرزمین های خوارزم و فرارود از سوی روسیه (قرارداد آخال- 23 آذر 1260 خورشیدی برابر با 14 دسامبر 1881 میلادی)
  *کوشش نافرجام برای تجزیه ی ایران به سه حوزه نفوذ توسط روسیه و انگلیس (قرارداد 1907 -9 شهریور 1286 برابر با 31 اوت 1907 میلادی)
  *تلاش نافرجام برای تجزیه آذربایجان از سوی روسیه (21 آذر 1324 تا 21 آذر 1325)
  *تضییع حقوق ایران در دریای مازندران و کاهش سهم ایران از 50 درصد به حدود 11/3 درصد (در دوران دولت کودتایی 1386-1388)
  مواردی که در بالا بر شمردم تنها موارد مستند و ثبت شده ای ( که در واقع بصورت قراردادهایی تنظیم گشته) از خیانت ها و ضربه هایی است که دولت روسیه به پیکره ی
ملت ایران وارد ساخته .ضرباتی که شاید اگر بخواهیم بصورت تفضیلی آن را برشماریم از عهده نه تنها یک مقاله بلکه در چندین جلد کتب خارج باشد.
روسها نهایت پلیدی و زور گویی را در حق ملت ایران روا داشته اند .بی شک همگان تاریخ پر افتخار ملت ایران در مشروطه را مطالعه کرده اند و آگاه هستند که در آن دوران که بسیار شباهت به اوضاع کنونی ایران داشته نقش پررنگ روسها غیر قابل انکار است.حضور سربازان روسی در تمامی امور و مسائل داخلی ایران به حدی گسترده و قابل حس بود که نوعی نفرت از آنان را در میان مردم پدید آورد و موجب گشت تا غیرت بسیاری از جوانمردان و وطن پرستان به جوش آید تا جان بر کف بنهند و پرچم کشورشان را از بیگانه پس بگیرند.
هیچ گاه جمله معروف شیرمرد مشروطه ستارخان کبیر از ذهنم برون نمی رود که در پاسخ به ژنرال روسی که گفته بود جهت تامین امنیت پرچم روسیه را بر فراز درب خانه اش بیاویزد چه گفت.
این شیر مرد ایرانی که نفرت و انزجاری بی حد از رفتارهای دولت روسیه در قبال ایران داشت با وقار همیشگی و صلابت آذری خویش گفت:(من میخواهم که هفت کشور زیر بیرق ایران قرار گیرد آنگاه چگونه خود زیر بیرق روس روم)
روسها که از تجاوز به مال و ناموس ایرانی و غارت وچپاول اموال ملی و خصوصی ملت دست بردار نبودند با یافتن مهره ای کوته فکر بنام محمد علی میرزا آینده ی خویش را در ایران تامین شده یافتند.

پس از به قدرت رسیدن این عامل دولت انزجار آور روسیه به واقع ایران در چنگال روسیه قرارگرفت .مجلسش توسط مزدوران روسی به توپ بسته شد و آزادیخواهانش به دار آویخته و یا تبعید گشتند و یا در زندان های مستبدانه محمد علی میرزا زیر شکنجه های وحشیانه عمال روسی قرار گرفتند.
مگر حافظه ملت ایران می تواند فراموش کند که چه بر سر جوانان ایرانی آمد که در دوران مشورطه بر علیه دولت روسی حاکم بر ایران جان به جان آفرین تسلیم کردند و خون سرخ خودرا در راه آبیاری درخت سبز میهن ریختند.
مگر می توان از ستارخان و باقرخان خیابانی و ... که چه جانانه ایستادندو حماسه ساز شدند تا دست متجاوز روسها را از میهنشان پاک گردانند از یاد برد.
مگر می توان رفتار وحشیانه لیاخوف روسی را از اذهان پاک کرد که چه گستاخانه با جان و مال و ناموس مردم باز ی میکرد.
مگر می توان این همه قراردادهای ننگینی که در حضور بی صفتان وطن فروش متجاوزین روس به مام میهن تحمیل کردند و عظمت ایران را (اگر چه به ذهن خود)تقلیل دادند فراموش کرد.
مگر میتوان تاراج و چپاول بقعه شیخ صفی اردبیلی را در اردبیل و به یغما بردن هزاران نسخه خطی گرانبها را در ذهن نسپرد .
مگر می توان دست پلید و اهریمنی روسیه را در تحولات 21آذر نادیده گرفت .دستی که چه وحشی گریها و ددمنشی هایی به خرج داد وتا آنجا که توان داشت مردم اردبیل و تبریز را غارت نمود و انواع بی صفتی ها را در حق آنان روا کرد.
مگر می توان چپاول و دریافت میلیاردها دلار از سرمایه ملی را که برای راه اندازی نیروگاه بوشهر هزینه شده (و به باور اغلب کارشناسان چه بسا امکان بهر برداری هم هیچگاه نیابد)را فراموش کرد.


مگر می توان بازی با نام ایران در عرصه جهانی را از اذهان پاک کرد.
مگر می توان از خون ندا و سهراب و دهها شهید دیگر جنبش مقدس و پاک سبز ملت ایران که در تقابل دلیرانه و هوشمندانه با عوامل کودتایی را فراموش کرد و غافل شد از حمایت های علنی و غیر علنی روسیه در وقایع اخیر از دولت کودتا.
خیر اینها مواردی نیستند که حافظه تاریخی ملت ایران آنها رااز یاد ببرد .اینها شناسنامه و تارخ ملت من است .ملتی که می خواهد این خرس وحشی و غیر متدن را این بار ادب کند.ملتی که دست به زانوان خویش نهاد و به پا خواست تا نشان دهد که آرزوی پطر نه چندان کبیر توهمی بیش نخواهد بود این ایران است که در راستای عظمت خویش یکبار دیگر با هم فرهنگیان فقفقاز ی خود روابطی نزدیک خواهد داشت و پوتین را در جاکفشی تاریخی خود برای همیشه به موزه خواهد سپرد.
  

۱۳۸۸ آبان ۱۹, سه‌شنبه

دیوار نویسی از جوانان تبریزی ایرانزمین بیر السون ...کودتا نابود السون (ایرانزمین متحدباد ... کودتا نابود باد . )













وبلاگ جنبش سبز تبریز تصاویری از دیوار نویسی جوانان غیور آذری منتشر کرده که نشان میدهد تبریز پس از 13 آبان حضور دیگری در عرصه تحولات ایران دارد.و شعاری که بینهایت مرا به ذوق آورد شعار ایرانزمین بیر السون کودتا نابود السون بود که به معنی ایرانزمین متحدباد ... کودتا نابود باد . .                                                                          منبع :وبلاگ جنبش سبز تبریز
   
جوانان سبز تبریزی در اقدامی شجاعانه در بسیاری از نقاط شهر تبریز اقدام به شعار نویسی کردند.شعارهایی چون " ایران زمین بیر اولسون  کودتا نابود اولسون" ( ایران زمین متحد باد  کودتا نابود باد)  و نیز " هر ایرانی یک ستارخان" و " مرگ بر دیکتاتور " در سطح شهر دیده می شود.در روزهای آینده تصاویر دیگری از شعارها را در همین وبلاگ قرار خواهیم داد.











۱۳۸۸ آبان ۱۸, دوشنبه

در یک پیام ویدیویی : گزارش مهدی کروبی از 13 آبان و تحلیل شرایط کشور

به گزارش تغییر، مهدی کروبی که برای همراهی ملت ایران قصد شرکت در مراسم ۱۳آبان را داشت با توهین فیزیکی به خود و همراهانش مواجه شد. ایشان در این پیام ماوقع اتفاقات ۱۳آبان را شرح داد. او از برخورد تند و زننده با مردمی که برای شرکت در مراسم ۱۳آبان آمده بودند بشدت انتقاد کرد. وی همچنین ضمن اشاره تاریخی به تسخیر سفارت آمریکا در مورد عدم اطمینان مردم نسبت به رفتار دوگانه و فریبانه دولتمردان در قبال سیاست دوگانه با آمریکا هشدار داد. مهدی کروبی اضافه کرد: جای سوال دارد که سیاست دولت مردان فعلی با یک هیئت ۵۰ نفره آمریکایی دیدار می‌کنند اما با این حال در داخل کشور شعارهای ضدآمریکایی سر می‌دهند. وی افزود اگر در دولت‌های قبلی حتی یک دهم این روابط هم با آمریکا وجود داشت و صحبت کوچکی هم انجام می‌شد، کفن پوشان در شهرهای مختلف قیام می کردند و حالا چه شده است که این همه روابط نزدیک شده است و حتی این‌ها پیام می‌فرستند و آن‌ها جواب نمی‌دهند، هیچ کس لب به اعتراض نمی‌گشاید.



گزارشی از اولین و دومین روز اعتصاب غذای دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر

دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر در دومین روز پیاپی دست به اعتصاب غذا در سلف دانشگاه زدند. این اعتصاب غذا در اعتراض به دستگیری دو تن از دانشجویان این دانشگاه علی پرویز و سهیل محمدی، این بار در دانشکده علوم برگزار شد. دانشجویان برای آزادی دو تن از دوستانشان، علی پرویز و سهیل محمدی، که پس از برنامه حضور صفار هرندی در دانشکده برق دانشگاه خواجه‌نصیر توسط حراست دانشگاه به پلیس امنیت معرفی شدند و نیمه شب قبل از 13 آبان از خانه‌ی خود توسط نیروهای اطلاعات و پلیس امنیت ربوده شدند، دست به اعتصاب غذا زدند. در دانشکده برق نیز کلاسها تعطیل شد و دانشجویان شعارهایی در مذمت حراست دانشگاه سر دادند؛‌ جهت مشاهده ویدئو این اعتصاب به اینجا بروید

 

شکستن سنگ قبر برخى جانباختگان حوادث انتخابات


کلمه:تعدادى از خانواده‌هاى جانباختگان حوادث پس از انتخابات نسبت به آنچه تعرض به عزیز از دست رفته خود یاد کردند، به شکستن سنگ قبر مزار عزیز خود اعتراض دارند. خانواده «سعید عباسی» که در حوادث پس از انتخابات جان خود را از دست داده در اعتراض در تماس با دفتر روزنامه حیات نو خواستار انعکاس بى‌احترامى به مزار این جوان که در حوادث پس از انتخابات جان خود را از دست داده است، شدند و با ارسال عکس مزار او قبل و بعد از شکستن سنگ، نسبت به این حرکت اعتراض کردند. گویا دلیل این اتفاق ذکر عنوان شهید بر روى سنگ مزار برخى از آنان عنوان شده است.

۱۳۸۸ آبان ۱۷, یکشنبه

لطفا این رو تو بالاترین بذارید این پوستر امروز واسه چاپ به چاپخونه ما اومد . و در تیراژ وسیع قراره چاپ بشه

چند روز پیش نظری در وبلاگ برایم ارسال شد بدین مضمون که عین نظر را میآورم:
با سلام لطفا این تو بالاترین بذارید این پوستر امروز واسه چاپ به چاپخونه ما اومد . و در تیراژ وسیع قراره چاپ بشه. لطفا مردم رو از این خبر آگاه کنید . من از محل کارم این فایل رو واسه شما فرستادم.
(http://www.freeimagehosting.net/image.php?fec8f14541.jpg)
وقتی لینک رو باز کردم و دیدم از سویی حس نفرت بیشتری بهم دست داد و از سویی خوشحال شدم .حس نفرت از این جهت که این بی خدایان نمی خواهند دست از کشتار بردارند و همگام با برنامه سبز ما اینان نیز برنامه های وحشیانه خود را ادامه خواهند داد .اما خرسندی از این رو که این دوست سبزمان با چه احساس مسولیتی این خبر را رسانده و دغدغه داشته که به گونه ای اطلاع رسانی شود .

۱۳۸۸ آبان ۱۵, جمعه

وقت تنگ است و دختران و زنانمان در خطر ... با اطلاع رسانی ها ی وسیع خورین یا همان کهریزک نوین را افشا کنیم

بر اساس اخبار منتشره بسیاری از بازداشتی ها ی اخیر به زندانی به نام خورین در ورامین منتقل شده اند.این مجموعه که بنا بر خبرها زیر نظر نقدی فرمانده بسیج اداره می شود بیشک می تواند موجبات ایجاد فاجعه ای دگر را در بر داشته باشد.
سکوت نکنیم و از هر طریقی که می توانیم به افشا گری بپردازیم .با نوشتن مطلب در وبلاگ ها و سایتها ... ارسال نظر برای مراجع ... میل برای سازمانهای حقوق بشری و هر کاری که به ذهنمان می رسد به سرعت به افشاگری بپردازیم .هر لحظه سکوت می تواند مسبب ایجاد فاجعه ای باشد .به سرعت بکوشیم و فضای اینترنت را آکنده از نام خورین کنیم .وقت تنگ است و دختران و زنانمان در خطر 
سایت پیک نت نیز اخباری بدین شکل منتشر کرده است :
بازداشتی های 13 آبان را به اینجا برده اند
زندان "خورین"
جانشین بازداشتگاه کهریزک شد
خانواده دهها زن و دختری که در تظاهرات 13 آبان دستگیر شده اند، شب گذشته اعلام کردند که پس از مراجعات مکرر به وزارت کشور و نیروی انتظامی برای یافتن خبری از ناپدیدشدگان خود، این دو نهاد از خود سلب مسئولیت کردند و تلویحا گفتند که سرنوشت دستگیر شدگان در دست فرمانده بسیج، یعنی سردار محمدرضا نقدی است. همین خانواده ها توانستند اطلاع پیدا کنند که بدستور نقدی، زندان "خورین" در نزدیکی ورامین به بازداشتی های 13 آبان اختصاص داده شده و خود وی مسئولیت مستقیم این زندان را برعهده گرفته است. زندان یا بازداشتگاه "خورین" در طرح باصطلاح امنیت اجتماعی جهت مقابله با اراذل و اوباش برپا شد و اکنون مشخص شده که اساسا آن طرح، تمرینی بوده برای سرکوب مردم و نه مقابله با اوباش، چرا که اوباش خود اکنون در کنار نیروی انتظامی و لباس شخصی ها علیه مردم وارد عمل شده اند.

درحالیکه سیمای جمهوری اسلامی در پخش خبر تحریف شده و سراپا مونتاژ شده تظاهرات مردمی 13 آبان، این تظاهرات را کار عده معدودی از فریب خوردگان و دست نشاندگان خارجی معرفی کرد، اکنون خبر می رسد که تنها در تهران بیش از 400 تن بازداشت شده اند. این عدد خود نشان دهنده وسعت حضور مردم در خیابان ها، با استفاده از فرصت 13 آبان برای ادامه مخالفت با کودتای 22 خرداد است. امری که تمام خبرگزاری های جهان آن را با توجه به تظاهرات گسترده در بسیاری از شهرهای ایران تائید کرده اند.

بموجب آخرین اطلاعاتی که خانواده ها بدست آورده اند تاکنون 80 زن و دختر که روز 13 آبان درتهران دستگیر شده اند شناسائی شده اند که گفته می شود آنها را به "خورین" برده اند. پس از مراجعه خانواده ها به این زندان، به آنها گفته اند که بازداشتی ها را به اوین برده اند.

۱۳۸۸ آبان ۱۲, سه‌شنبه

13آبان با سبزی حضور خویش در سپیدی و روشنایی روز سرخی خون شهیدانمان را فریاد خواهیم زد تا درفش مقدس میهن را به تصویر بکشیم

مگر می توان بی تفاوت بود.13 آبان فرا می رسد .13 آبان یک روز نیست یک نشانه است.نشانه ای که بیان می دارد معصومیت چهره سهراب و مظلومیت نگاه ندا از اذهانمان پاک نشده ,13 آبان نشانه ایست که بیان میدارد یک ملت به صحنه آمده تا بگوید که در راه عظمت خویش چه رنجها کشیده و آماده است با تمام توان تا انتهای مسیر بپوید و مستانه ندای عظمت ایران را سر دهد.
ما خواهیم آمد تا به همگان بگوییم که تا تحقق خواسته ها و مطالبات مان لحظه ای از حرکت باز نخواهیم ایستاد و این حرکت توفنده ملت ایران همچنان در صحنه خواهد ماند.
13 آبان به کودتاچیان خواهد فهماند سبزها تا نیل به اهداف و خواسته هایشان همچنان در صحنه خواهند ماند و علیرغم تمام فشارها قدرتمندانه در مناسبت ها حضور خواهند یافت.
13 آبان به حامیان کودتا خواهیم فهماند که هر کسی که در این شرایط به همراهی از دولت کودتا بپردازد در آینده ایران بی شک باید پاسخگو باشد و ملت ایران این همراهی را هرگز فراموش نخواهند کرد.
پس ما 13 آبان با سبزی حضور خویش در سپیدی و روشنایی روز سرخی خون شهیدانمان را فریاد خواهیم زد تا با ادغام آنها درفش مقدس میهن را به تصویر بکشیم

۱۳۸۸ آبان ۱۱, دوشنبه

وعده دیدار همه سبز اندیشان روز چهارشنبه 13 آبان ساعت 10:30 میدان هفت تیر

درآستانه 13 آبان روز سبز شدن دگر باره ایران مهدی کروبی با اعلام مسیر حرکت خود به مانند روز قدس یکبار دیگر فراخوانی مبنی بر متشکل شدن معترضین صادر کرد و اعلام نمود که روز 13 آبان ساعت 10:30 از میدان هفت تیر حرکت خود را آغاز خواهد کرد.
با درود بر این شیخ شجاع لشگر سبزها روز چهارشنبه ساعت 10:30 در هفت تیر حاضر خواهد شد و پشت سر شیخ سبز خود صدای اعتراض خود را به گوش کودتاچیان خواهد رساند.
سبزها خواهند آمد اگر چه سپاه به مانند روز قدس بیانیه صادر کندو تهدید و فشار های خود را فزونی بخشد .سبزها خواهند آمد اگر چه دولت کودتا و مزدور پست طینتش (رادان)خط و نشان بکشد که چه میکنیم و چه ها نمیکنیم.سبزها خواهند آمد و به این یاوه سرایی ها ذره ای اهمیت نخواهند داد.
وعده دیدار همه سبز اندیشان روز چهارشنبه 13 آبان 
ساعت 10:30 میدان هفت تیر

54000 دسته بیل روز 25 خرداد از طریق امارات جهت استفاده در سرکوب مردم وارد کشور شد

به گزارش ایلنا روز 25 خرداد ماه سال جاری تعداد 54000 دسته بیل طی یک محموله از بندر شهید رجایی وارد کشور شد .این محموله که از امارات به ایران وارد شده بود دقیقا همزمان با رشد اعتراضات انتخاباتی در تهران و دیگر شهرهای ایران مواجه بود .این محموله که بی شک جهت استفاده در تظاهرات خیابانی مردم وارد شده بود مورد استفاده جدی در روز 30 خرداد قرار گرفت .به گونه ای که بر اساس مشاهدات فراوان اغلب معترضین در روز 30 خرداد بدلیل کمبود باتون بسیاری از نیروهای سرکوبگر کودتا از دسته بیل های کوتاه شده استفاده می کردند.
براستی از جیب و مالیات و پول نفت ملت دسته بیل خریداری شده و بر سر و تن ملت کوبیده می شود .ننگ بر کودتاچیان  مزدور که از تمامی روشهای وحشیانه و ابلهانه خویش جهت سرکوب اعتراضات بهره می برند.
اصل خبر ایلنا :
ايلنا: مجوز ثبت و سفارش براي واردات 54 هزار دسته بيل نشان مي‌دهد كه اين ميزان دسته بيل از كشور امارات وارد كشور شده است.
به گزارش ايلنا، در برگه ثبت و سفارش متقاضي واردات اين كالا كه در وزارت بازرگاني ثبت شده است، بندر شهيد رجايي به عنوان گمرك مقصد و كشور توليدكننده كالا كشور اندونزي عنوان شده است. اين تعداد دسته بيل در تاريخ 25 خردادماه سال جاري مجوز ورود به كشور را از وزارت بازرگاي دريافت كرده است.
اين 54 هزار دسته بيل چوبي با كارت بازرگاني وارد شده و نوع ارز نيز درهم امارات بوده است. در مجوز ثبت و سفارش كالا بانك گشايش كننده اين اعتبار بانك صادرات ايران معرفي شده است. ضمن اينكه نوع ثبت سفارش، اعتبارات اسنادي و نوع معامله، ارز آزاد عنوان شده است. لینک خبر ایلنا

۱۳۸۸ آبان ۱۰, یکشنبه

تجمع خانواده های زندانیان سیاسی در مقابل مجلس(دومین تجمع)

نوروز:خانواده های زندانیان سیاسی با صدور چهاردهمین بیانیه خود اعلام کردند که روز دوشنبه در بهارستان تجمع خواهند کرد. به
گزارش نوروز، در بیانیه خانواده های زندانیان سیاسی تصریح شده است: روز (دوشنبه) خانواده های زندانیان سیاسی مقابل بهارستان گرد هم می آیند و بی صدا فریاد می کنند: گرمی را در آغاز این فصل سرد به خانه هایمان بازگردانید.
متن کامل بیانیه شماره 14 خانوادهای زندانیان سیاسی بدین شرح است:
بسم رب المظلومین
یازینب یازینب
ما خانواده های زندانیان سیاسی روزهای سختی را می گذرانیم. روزهای بلاتکلیفی و پریشانی. روزهای بیماری خودمان، فرزندانمان و آسیب پذیری های ناشی از آلام روحی فراوانی که طی این حدود چهارماه و نیم هجوم و بی خبری و داغ شدن بازار شایعات و سهل انگاریها در سامان دادن به بی قانونی ها و یا اصرار بر دامان زدن به این التهابات و بی توجهی به درخواست های حقوقی ما و عزیزانمان، برایمان فراهم شده است. ما هم پای عزیزان دربندمان از همه این بی عدالتی ها رنج می کشیم و منتظر بیداری و اقدامات فوری مدعیان حقوق بشر اسلامی هستیم تا عذر خطاها را بخواهند و جبران مافات کنند. و تا آن زمان برای استقامت و پایداری خودمان و عزیزانمان از درگاه حضرت حق استعانت می جوییم و از مردم مومن و آگاهمان همچون گذشته، طلب دعای خیر داریم.
درد و رنج خانواده زندانی سیاسی را تنها کسانی به واقع درک می کنند که خود شرایط مشابه را تجربه کرده باشند و در میان مسئولین فعلی این عده کم شمار نیستند. هرچند انتظار ما این بوده و هست که لااقل شاهد ابراز هم دردی آنان باشیم اما انگار جز عده محدودی اهل مروت و وفا الباقی مصلحت ندیشی پیشه کرده اند. اما هم دلی و همراهی هم وطنان عزیز و مهربان و مراجع بزرگواری که مستقیم و غیرمستقیم پیام های مهرآمیزشان موجب قوت قلب ما بوده و هست و بزرگان و اندیشمندان و آزادگان همراه دراحزاب و گروه ها و اصناف گوناگون که هم دردی هایشان پشتیبانمان بوده است، ما را در راه حقمان استوارتر کرده است.
اینک که هنوز همه وکلای تعیینی موفق به دیدار با موکلینشان و قرائت پرونده های آنان نشده اند و نوعی بازدارندگی مرموز و غیرشفاف این حق قانونی و ابزار حقوقی را از بی گناهان دربند سلب نموده است و تأخیر در وعده آزادی عزیزانی که پیش تر ها خانواده هایشان منتظر رهایی شان بوده اند و این خلف وعده های مکرر موجب دست یازیدن به شیوه های نامتعارف چون اعتصاب غذا توسط آنان شده است، بر خود واجب می دانیم که بار دیگر با تجمعی آرام و این بار در مقابل خانه خودمان، خانه ملت که بیش از یکصد سال پیش پدران و مادرانمان برای مقابله با ظلم زورمداران، تمنای آن کردند و با پیروزی نهضت مشروطیت بدان دست یافتند، صدای اعتراضمان را به وضعیت موجود به نمایندگان مردم می رسانیم. با این امید که استقلال قوا بهانه ای برای عدم پاسخگویی مسئولین قوه قضائیه به سوالات پی در پی ما نباشد.
ما آزادی فرزندانمان را می خواهیم. آزادی همسرانمان را. آزادی پدران و مادرانمان را. یک روز جدایی از آن ها حقی است که مسئولین نظام اسلامی از ما سلب کرده اند و ما این حق مسلم خود را تنها موکول به آخرت نمی کنیم که دین اسلام، دین خاتم، پاسخ گوی حق و نیاز امروز است و ما نیاز امروزمان را همین امروز مطالبه می کنیم. فردا ( دوشنبه) خانواده های زندانیان سیاسی مقابل بهارستان گرد هم می آیند و بی صدا فریاد می کنند که : گرمی را در آغاز این فصل سرد به خانه هایمان بازگردانید

سخنرانی ناتمام صفارهرندی در دانشگاه خواجه نصیر و ضرب و شتم دانشجویان توسط محافظان وی



بامدادخبر: برنامه بسیج دانشگاه صنعتی خواجه نصیر الدین طوسی که با حضور صفارهرندی در آمفی تئاتر دانشکده برق این دانشگاه برگزار می گردید با حضور گسترده ی دانشجویان معترض همراه شد.
به گزارش بامدادخبر، در ابتدای این برنامه دانشجویانی که نمادهای جنبش سبز و عکس هایی از میرحسین موسوی و مهدی کروبی و سایر زندانیان سیاسی در دست داشتند همزمان با حضور صفارهرندی در جایگاه سخنران با سر دادن شعار "صلی علی محمد، قاتل فرهنگ آمد" و "ننگ ما، ننگ ما، وزیر فرهنگ ما" و "مرگ بر دیکتاتور" به استقبال وی رفتند. صفار هرندی که سعی می کرد خود را خونسرد نشان دهد موافقت خود را با این شعار بیان نمود و آن را مناسب آقای مهاجرانی، وزیر فرهنگ دولت خاتمی دانست و از دانشجویان خواست اجازه دهند او سخنرانی خود را شروع کند.

ادامه شعار "دروغگو، دروغگو، 63 درصدت کو" تمامی سالن را پر کرد که صفارهرندی در پاسخ به این شعار دروغگو را کسانی دانست که لیست کشتگان را منتشر کرده اند و از اعلام کرد: " 73 نفر کشته ی شما کو؟"
شعارهای ممتد دانشجویان در اعتراض به دولت کودتا و انتخابات اخیر مانع از آن می‌شد که صفارهرندی بتواند سخنرانی خود را پیرامون 13 آبان آغاز نماید و در حالی که تنها صدای اعتراض دانشجویان به گوش میرسید وی شروع به سخنرانی در ارتباط با تسخیر لانه ی جاسوسی توسط دانشجویان خط امام نمود. این سخنان وی با شعار "مرگ بر روسیه" و "دانشجوی خط امام آزاد باید گردد" همراه گردید و دانشجویان عکس هایی از محسن میردامادی، عبدالله رمضان زاده، مصطفی تاجزاده، احمد زیدآبادی و عبدالله مومنی را بالا بردند.
پس از مشاهده اعتراضات گسترده دانشجویان به سخنان صفارهرندی، حراست دانشگاه شروع به فیلم برداری از چهری دانشجویان معترض نمود که این اقدام حراست با واکنش شدید دانشجویان همراه گردید و آنان با بلند شدن از جای خود و پشت کردن به تریبون فریاد "دوربینت رو خاموش کن" سر دادند. این حرکت دانشجویان تا پایان سخنرانی ادامه داشت و در حالی سخنان خود را ادامه داد که اکثریت افراد حاضر در سالن پشت به تریبون ایستاده و شعار می‌دادند.
همچنین هنگامی که صفارهرندی با سخنانی توهین آمیز دانشجویان را "بی سواد" و "دیکتاتور" می‌خواند، دانشجویان کفش‌های خود را به نشانه‌ی اعتراض بالا بردند که صفار هرندی با اشاره به کفش ها، دانشجویان را "بی ادب" خطاب کرده و به آنان گفت: "به من از قبل خبر داده بودند که یک گونی کفش از خارج به دانشکده وارد شده و شما حتی شجاعت "منتظر الزیدی" را هم ندارید که کفش هایتان را پرتاب کنید." در پاسخ دانشجویان شعار دادند: "برای یک دروغگو، کفش من هم زیاده". جالب آنکه در حرکتی نمایشی از سوی دانشجویان بسیجی به سوی تریبون یک لنگه کفش پرتاب گردید تا با سواستفاده از این حرکت نمادین دانشجویان، از صفارهرندی قهرمان سازی شود.
در همین حال دانشجویان با خواندن سرود یاردبستانی و سر دادن شعار " یا حسین، میرحسین" و " کروبی دستگیر بشه، ایران قیامت می شه" به اعتراضات خود ادامه دادند، که این شعارها مانع از ادامه‌ی سخنرانی صفارهرندی گردید و وی مجبور شد به ناگاه سخنان خود را پایان داده و توسط محافظانش از در پشتی آمفی تئاتر خارج شود. دانشجویان نیز با هجوم به درب خروجی سعی نمودند به صفارهرندی نزدیک شده تا صحبت های خود را به گوش وی برسانند، اما در محوطه ی دانشگاه توسط محافظان وی مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و وی با عجله سوار خودروی خود شده و دانشگاه را ترک نمود. دانشجویان که از اقدام خشونت‌آمیز محافظان وی شوکه شده بودند با تجمع در مقابل سالن شعار "صفار مگه چی دیده، که این همه ترسیده" و " مزدور برو گمشو" را تکرار کرده و منتظر حضور محافظ ضارب وی در جمع دانشجویان و عذرخواهی شدند. در این حال محافظ صفارهرندی که دانشجویان را مورد ضرب و شتم قرار داده بود، از ترس مواجهه با دانشجویان نزدیک به یک ساعت در محوطه پشت آمفی تئاتر مخفی شده و حراست دانشگاه از نزدیک شدن دانشجویان به وی جلوگیری به عمل می آورد.
سپس دانشجویان با حضور در مقابل سردر دانشگاه صنعتی خواجه نصیر، شعارهای "ایران شده فلسطین، مردم چرا نشستید"، "نه شرقی، نه غربی، دولت سبز ملی"، "دیکتاتور، دیکتاتور، این آخرین پیام است، جنبش سبز ایران آماده‌ی قیام است" و... را سر دادند.

هنگامه شهیدی پس از آزادی به بیمارستان منتقل شد


نوروز:هنگامه شهیدی روزنامه نگار و فعال حقوق بشر دقایقی پیش پس از 124 روز حبس از زندان اوین آزاد شد. به گزارش نوروز، این روزنامه نگار در بند که در هشتمین روز از اعتصاب غذا و دارو بود، با قید وثیقه از زندان آزاد شد. خانواده شهیدی گفتند از آنجا که وضعیت جسمی این روزنامه نگار اصلا مناسب نیست، او را مستقیم از زندان در بیمارستان بستری خواهند کرد. هنگامه شهیدی به دلیل بیماری قلبی و فشارهای شدید روحی و روانی که در زندان بر او وارد شده بود، تا پیش از اعتصاب غذا و دارو، روزی 28 عدد قرص مصرف می کرد.
دادستان تهران صبح امروز با هنگامه شهیدی، روزنامه نگار دربند که در هشتمین روز اعتصاب غذا و دارو است، در زندان اوین
دیدار کرد.
به گزارش موج سبز آزادی، جعفری دولت آبادی از شهیدی خواست تا اعتصاب خود را بشکند. هنگامه شهیدی از روز سوم آبان در اعتراض به وضعیت بلاتکلیف خود دست به اعتصاب غذا و دارو زده است.
از سوی دیگر هنگامه شهیدی امروز در شعبه 26 دادگاه انقلاب حضور یافت اما به دلیل ضعف ناشی از اعتصاب غذا از حال رفت و به اورژانس و از آنجا به بهداری زندان اوین منتقل شد.
شهیدی در حال حاضر در بهداری زندان و تحت سرم درمانی است.
این روزنامه نگار که در مدت بازداشت خود تحت فشارهای شدید روحی و روانی بوده است، از بیماری قلبی رنج می برد و ادامه اعتصاب او در حالی که روزی 28 عدد قرص مصرف می کرده است، بسیار خطرناک است.
هنگامه شهیدی از تاریخ نهم تیرماه در بازداشت به سر میبرد.

Newer Posts Older Posts