۱۳۸۹ فروردین ۹, دوشنبه

درد نوشته های مادر ابوالفضل عابدینی;فعال سیاسی که 11 اسفند برای چندمین بار بازداشت شد.

ابوالفضل عابدینی از اعضای حزب پان ایرانیست و مسوول سابق روابط عمومی مجموعه فعالان حقوق بشر در تاریخ 11 اسفند در یک یورش وحشیانه با ضرب و شتم شدید نیروهای سپاه بازداشت و از خوزستان روانه اوین شد .این دردنامه را سازمان جوانان حزب پان ایرانیست در سایت خود منتظر نموده است.
آن شب ابوالفضل در آغوشم غنوده بود.آن شب ابوالفضل به دامانم پناه آورده بود و من دلشاد بودم که می توانم تا سپیده ی صبح به چهره ی رنج کشیده اش خیره شوم تا گوشه ای از شکوه های نگفته اش را بخوانم.تا زخم های شلاق وتازیانه ی نابکاران را که از من می پوشاند تیمار کنم. می خواستم تا صبح به سینه ی سوزانم بفشارمش تا جبران شبهای فراقمان گردد
ناگاه در سکوت شب گرفتار شبیخون شدیم ،راهزنان وحشیانه به آشیانه مان حمله ور شدند.حاضر بودم همه ی ثروت نیاندوخته ام را پیشکش کنم تا خلوت مادر وفرزندی مان را برهم نریزند.تا دوباره بال وپر مرغ خوش خوانم را نسوزانند، تا روشنای خانه ام را ظلمتکده نسازند. تا خواب خوش فرزندم را نیاشوبند واز بستر آرام به حبسش نکشانند .تا باز مدهوش عطر نافه مشکین آهوی رمیده ام نگردم تا باز گل رویش را در رخت زندان پژمرده نیابم.
همه تن سپر شدم ،سپری پیر وناتوان در برابر سپاهی یاغی که برای به چنگ آوردن جگر گوشه ام تا بن دندان مسلح آمده بودند . در برابر یورش یک لشکر که هر چه سر راهشان بود درهم کوبیدند تا به جان جانانم دست یابند ، دستان لرزانم را حصار تنش کردم. خودم را پیش انداختم تا مرا جای او ببرند .زندان جای دلبند من نیست. زندان روزگار جوانی جوانکم را ربود.
گفتم از گیس سپیدم شرم مکن. مرا جای او دربند کن ، بگذار پسرکم دمی بیاساید.شرم نکرد،بر جان رنجورم تاخت.
کدام مادری است که واهمه کند از آنکه رنج پسر به جان خَرَد؟
صیاد شرم نکرد ،دام گستراند،پر پرواز کبوتر بچه ام را چید و در قفس افکندش .
ابوالفضل عابدینی قربانی تمام قد عشق به ایران است . در زمانه ای که تنها وتنها به جرم وطن پرستی ، جوانیِ جوانان وطن در سلول های تنگ و تاریک انفرادی ، به سرگردانی و انتقال از این زندان به آن بازداشتگاه ، از دادگاه انقلاب به دادستانی ، تحت انواع فشارها و شکنجه ها ، توهین ها و تهدیدها ، با اعمال محرومیت های مختلف ، احضارها و بازجویی های طولانی و مکرر سپری می گردد .
این منم ، مادر ابوالفضل عابدینی که انسانیت را به او آموختم و زندگی با شرافت را پیش از هر چیز از اوخواستم . آموزه های کودکی او وجودش را از عشق به همنوع مالامال کرد تا بدان جا که امروز دلیرانه برای دفاع از حقوق پایمال گشته کارگان وطنش ، معلمان سرزمینش و رانندگان شرکت واحد پیش قدم شود .
ابوالفضل عابدینی از خطه ی خوزستان و از دامان ایل بختیاری برخاسته ، از همین روست که ظلم و بیداد را تاب نمی آورد و در برابر اهریمن بی عدالتی خروشی جاودانه سر داده ، دلسوزی برای مام وطن و تلاش پیگیر برای سربلندی ایران از اوان نوجوانی در وجودش نهادینه گشته و تا به امروز که سربازی راستین برای آزادی ایران به شمار می آید .
سالهاست که فعالیت های میهن پرستانه ی ابوالفضل عابدینی خاری است در چشم تجزیه طلبان خوزستان .
برای جوان ۲۸ ساله ای که شیفته ی تاریخ و فرهنگ پربار ایران است ، که اتحاد کرد و ترک و بلوچ و بختیاری و ترکمن را فرا راه خویش قرار داده ، برای قلب پر مهری که به عشق ایران می تپد ، برای سر پر شوری که سودایی جز مالکیت قطعی ایران بر جزایر تنب کوچک و بزرگ و ابوموسا ندارد ، برای جوانی چنین معتقد که در جو فشار و خفقان کنونی ، ماندن و ساختن ملک ایران را به رفتن و آسودن به بهای همه ی سختی ها به جان خریده ، برای جوان غیرتمندی که گشاده دستی در واگذاری سهم ایران در دریای مازندران را به هیچ روی بر نمی تابد ، برای مبارزی که زبان گویای دردها و رنج های کارگران این سرزمین است ، زندان جایگاه مناسبی نیست

۱۳۸۸ اسفند ۲۸, جمعه

سال 88 گذشت و برگی زرینی بر تاریخ ایران نگاشت.سالی که از بهار آن پیدا نبود

سال 88 بی شک در تاریخ معاصر ایران بی همتا بود سالی که از خرداد آن نگاه جهانیان به ایران دوخته شد .سالی که در گرمترین روزهای سالش یعنی خرداد ماه خون جوانانش بر آسفالت خیابان جاری شد و بغض فروخفته 30 ساله را برون داد .سالی که درد 30 سال کشتار و جنایت  و فقر و فحشاء و نابودی منافع ملی و هزاران هزار درد دیگر را در گلوی هر ایرانی به نفیر آزادیخواهی مبدل ساخت تا سرشت و بنیه ایرانیان را به جهانیان نشان دهد.
سالی که بدترین تحقیرها و تهمت ها به پاکترین فرزندان این مرزو بوم را در خود ثبت کرد و بارها و بارها خائنین به ملت ،ملت را به خس و خاشاک و بزعاله و آشغال و هزاران لقب ناشایست دیگر که چندین برابر آن لیاقت خودشان است را نثار ملت کردند .
سالی که فجایع آفریدند و کهریزکی را جهانی کردند و بر آفرینندگان این فجایع لوح و تقدیر و نشان سپاس روا داشتند .
آری سال 88 گذشت و ملت سرفراز شد .ایرانیان در این سال توانستند حساب پاک خویش را از حساب ناپاک دولت فاسد حاکم بر خود جدا نمایند .کاری کردند که نه تنها مشروعیت رای داده شده شان را پس گرفتند بلکه خیزشی عظیم برا ه انداختند تا بار دیگر ایران و ایرانی را سرفراز کنند.
سال 88 شخصی را به عرصه سیاست ایران بازگردانید که کمتر کسی از او انتظار چنین استقامتی را داشت .میر حسین موسوی
وی که تا قبل از انتخابات چهره ای نه چندان خاص و توانمند نمایش داده می شد پس از انتخابات و در جریان رخدادهای خونبار آن براستی ایستاد و این ایستادنش تحسین برانگیز است.وی ایستاد تا جنبشی را که از سبزی و طراوت ایرانیان نشات گرفته راهنمایی کند وبه سر منزل مقصود رساند چرا که همان دغدغه ی رای دهندگان را داشت و دارد .
این بود خلاصه ای از سالی بزرگ که تا ساعاتی دیگر به بایگانی تاریخ خواهیم سپردش و دفتری نو را آغاز خواهیم نمود دفتری بنام "صبر واستقامت"

۱۳۸۸ اسفند ۲۷, پنجشنبه

سبزها در آخرین روزهای 88 هم کودتا را به زانو درآوردند ...پنج شنبه پایانی سال بهشت زهرا مملو از نیروهای سرکوبگر شد.

وقتی از مترو پیاده شدم حضور نیروی های انتظامی را بصورت محسوس نظاره گر بودم و گفتم شاید مربوط به تامین امنیت پنجشنبه آخر سال است و ربطی به سبزها ندارد .به مسیرم ادامه دادم و و قتی به مزار ندا رسیدم انبوه نیروهای سرکوبگر را دیدم که نشان می داد کودتا با چه وحشتی این خیل عظیم نیروهایش را روانه کرده تا وفادارانی را که به دیدار عزیزان و شهدای در خاک خفته شان می روند را بترساند اما ایرانی و ترس ...حضور این نیروها در اغلب نقاط خاص بهشت زهرا به حدی زیاد بود که بسیاری از حاضرین بی اطلاع مدام از یکدیگر می پرسیدند که امروز چه خبر است...یک خانمی هم که قصد داشت ماشین خود را در آن حوالی پارک کند تا سر مزار برود با برخورد این نیروهای سرکوبگر مواجه شد اما شیرزنانه در مقابلشان ایستاد و آنان نیز با وحشی گیری پلاک خودروی وی را کندند .به هر روی این حرکت نیز ترس و لرز کودتا را از جنبش یکبار دیگر نمایان ساخت و یاوه سرایانی را که می گفتند جنبش تمام شده را بر جای خود نشاند .جنبش تمام شده بود چرا چهارشنبه سوری تمام ایران نظامی شده بود...چرا امروز که یک دیدار ساده در بهشت زهراست این چنین انبوه نیروها را گسیل داشته اند ... روزهای خوشی در انتظار جنبش سبز و ملت بزرگ ایران است ...پیشاپیش سال 89 سال صبرواستقامت را بر همه ایرانیان تبریک می گویم

۱۳۸۸ اسفند ۲۵, سه‌شنبه

پيروز يي ديگر براي جنبش د رچهارشنبه سوري...رشد جنبش سبز در اغلب شهرستانها و جنوب تهران

در حاليكه بسياري از سران كودتا به انحاءمختلف تهديد و ارعاب خود را براي مراسم چهارشنبه سوري در دستور كار قرار داده بودند و با تمام توان از فتوا گرفته تا صدور بيانيه و اعلاميه و خط نشان كشيدن براي عدم حضور به صحنه آمدند اما شب گذشتهخ شاهد بوديم كه نه تنها تهران بلكه بسياري از شهرهاي ديگر مبدل به آتش اعتراضات گرديد كه اين امر نشانگر رشد جنبش سبز در ميان شهرستانيها مي باشد .تظاهراتي كه در رشت با شعار مرگ بر ديكتاتور برگزرا گرديد تنها نمونه اي از اين شب اعتراضي بزرگ است كه فيلم آن پخش شده است.
از سويي ديگر در قبال حركتهاي ابلهانه كودتا جنوب تهران نيز به اين اعتراضات پيوست به شكلي كه محله هاي همچون رودكي جنوبي و ناز ي آباد و جواديه و ري كه جزءبخش جنوبي تهران تلقي مي شوند نيز در اين شب با آتش اعتراضي خود به درگيري با نيروهاي يگان وي‍ه پرداختند .امري كه شايد خيلي درو از ذهن بود.
چهارشنبه سوري گذشت و شادابي و نشاط و گسترش جنبش براي ما سبزها باقي ماند و تحقير و شكست و خستگي براي كودتاچيان ...زنده باد جنبش سبز ملت ايران

دقایقی پیش میدان انقلاب نظامی شد...وحشت در چهره نیروهای سرکوبگر موج می زند

حدود ساعت 15:30 میدان انقلاب چهره نظامی به خود گرفت.استقرار نیروهای سرکوبگر در دو ضلع جنوب غربی و شمال غربی میدان نگاه بسیاری ازعابران را متوجه خود می کرد.این نیروها که اغلب موتورو سوار بوده و حدود یکصد تن می شوند در دو گروه در اطراف میدان مستقر شده ند .از نکات قابل توجه این بود که تمامی این نیروها نیروهای سپاه و بسیج می باشند و نیروی انتظامی در بین آنان نیست .در حالی که چند ساعتی به آغاز مراسم سبز و با شکوه چهارنشبه سوری مانده وحشت از دیدگان سرکوبگران می بارد ...زنده باد جنبش قدرتمند سبز ملت ایران 

۱۳۸۸ اسفند ۲۳, یکشنبه

وحشت کودتاچیان از چهارشنبه سوری نمایان شد...تشکیل قرارگاه مشترك ناجا، سپاه و بسيج برای چهارشنبه سوری

در حالیکه سبزها ی سراسر کشور خود را برای حضور پر رنگ و متفاوت در جشن چهارشنبه سوری آماده می کنند سایت کودتاچی جهان نیوز خبر داد که  کودتا قرارگاه مشترکی از سپاه و بسیج و نیروی انتظامی برای مقابله با مردم در این شب تشکیل داده که نحوه استقرار نیروها در آین شب را تعیین کند . سابقه همکاری این نیروهای سرکوبگر را در روز عاشورا بسیاری از حاضرین در گوشه و کنار شهر دیدند و اوج بی برنامگی را در میانشان در یافتند .اینبار نیز با گذاشتن 4 جلسه سعی کرده اند تا این بی نظمی را حل کنند اما کودتاچی کودتاچیست و بی نظمی در وجودش .وحشت این شب برای کودتاچیان به حدی بالاست که خامنه ای نیز نتوانست آرام بنشیند و با صدور فتوایی مضحک به جنگ آتش آمد. اما ما فرزندان ایران را چه باک .ما سبزها آتشمان پاک است و زداینده ناپاکی و جشنمان مقدس است و دور کننده پلیدی .پیش بسوی چهارشنبه سوری سبز

خامنه ای هیزم آتش چهارشنبه سوری مان را با سخنان سخیف خود فراهم ساختی

گویند سخیفان برخی اوقات سخنانی بر زبان رانند که عاقلان در عجب آن سخنان مانند.
حال حکایت این خامنه ای و مردم نیز این چنین گشته .در حالی که در آستانه چهارشنبه سوری سبز بسر می بریم سخنانی از این دست که چهارشنبه سوری مبنای عقلی و دینی ندارد از سوی وی نشان از دستپاچگی و عدم درایت وی در برخورد با تحولات است .بر کسی پوشیده نیست که ترس محرز از چهارشنبه سوری که بسیاری را نگران کرده موجب بیان چنین مطالبی گشته چرا که این سخنان به این شکل چرا در سالیان پیش بیان نمی شده است . به گونه ای که بر همگان روشن است بیان این مطالب می تواند آتش اعتراض  را شعله ورتر و میزان حضور را پر رنگ تر سازد.از این رو این سخنان به منزله پدید آوردن هیزم  این آتش بزرگ است که پاکی این آتش دامان بسیاری از آلودگان را خواهد گرفت و به باور ما ایرانیان پاک تر از آتش چیست که بتواند این همه ننگی و ناپاکی را بزداید .

۱۳۸۸ اسفند ۲۲, شنبه

دولت عدالت محور و مستضعف پرور حقوق کارگران را اعلام کرد ...آیا این حقوق کفاف تنها اجاره خانه ها را می دهد ؟

کارگران و حقوق بگیران این کشور با 303 هزار تومان آیا توانایی پرداخت اجاره خانه خود را خواهند داشت؟دولت عدالت محور امروز میزان پایه حقوق را 303 هزار تومان تعیین نمود .میزان افزایش تورم و قیمت کالاهای اساسی و مصرفی چه نسبتی با این میزان افزایش حقوق دارد؟با این افزایش حقوق کارمندان و کارگران ساده آیا حق نخواهند داشت اعتصاب و اعتراض کنند ؟آقای احمدی نژاد ریس دولت عدالت محور پشتیبان فقرا و مستضعفین آماده باش که سال 89 سال به گل نشستنت است .دولت عدالت محور منتظر اعتراضات گسترده ی اقتصادی باشد .اعتراضاتی که شاید دودمان بسیاری را به باد دهد

۱۳۸۸ اسفند ۱۹, چهارشنبه

آقایان خامنه ای ،جنتی،خاتمی،احمدی نژاد چهارشنبه سوری سبز می شوم تا بفهمید و بدانید که سبز شدنم هوس نبود بلکه نیاز کشورم بود


چهارشنبه سوری سبز خواهم شد تا همگان بدانند که نه از روی هوس و تفریح  و نه از روی لج بازی بلکه با تعقل و تفکر سبز شدم چرا که کشورم نیازمند سبز شدن تک تک فرزندانش بود.ما سبز شدیم تا میهن را از خرافه و دورغ و تزویر نجات دهیم .سبز شدیم تا بگوییم که زندگی نه این است که این روزها مردم میهنمان آن را سپری می کنند زندگی زنده بودن نيست. زنده بودن زندگی می خواهد، زندگی بندگی نیست.ما سبز شدیم تا به جهانیان بفهمانیم که ایران را شایسته نمایندگانی این چنین بی خرد نمی دانیم و خواستار حضور افرادی در عرصه بین المللی هستیم که مقبولیت و مشروعیت ملی و مردمی داشته باشند.ما سبز شدیم تا نشان دهیم که حساب ملت ایران از دولت ایران جداست و ملت بزرگ ایران هیچگاه چنین خواری دولت خویش را بر نمی تابد.
آری ما سبز شدیم و بازهم سبز خواهیم شد تا این کاروان را به منزل مقصود برسانیم و منزل مقصودمان تشکیل دولتی ملی در راستای نیازهای ملی و منافع ملی است.
پیش بسوی چهارشنبه سوری سبز سبز سبز


۱۳۸۸ اسفند ۱۸, سه‌شنبه

هفته ای پرکار پیش روی سبزها ...چهارشنبه سوری سبز و پنج شنبه پایان سال سبز

هفته آینده هفته ای مهم و حیاتی برای سبزها تلقی می شود .چهارشنبه سوری سبز و پس از آن نیز دیدار با شهدای سبز در پنج شنبه پایانی سال .رسم بجایی که ایرانیان سالیان سال آن را بجا می آورند.
در چهارشنبه سوری امسال یاد ندا و سهرابمان را نگه خواهیم داشت فردایش برایشان خواهیم گفت که ماندیم و از راهشان که همان راهمان بود دفاع کردیم.خواهیم گفت که ندا جان اگرچه نیستی اما بدان کسانی که همچون تو در 30 خرداد در شهر جنگ زده تهران با دستان خالی با اهریمنان زمان می جنگیدند لحظه ای از آرمانشان که همانا عظمت میهنشان است کوتاه نیامدند.
سهراب عزیز تو رفتی اما حماسه ای بنام 25 خرداد را دیدی امروز که آخرین پنجشنبه سال است آمده ام تا بگویم که رفتی و یادت برای همیشه در ذهن ایرانیان نقش بست .بی شک جوانان این مرزوبوم تا بدست آوردن خواسته های بر حق خود بی شک لحظه ای آرام نخواهند نشست.

غیرت سبزمان ننگ سیاهی شان را در چهارشنبه سوری از دامان ایرانمان خواهد زدود

چهارشنبه سوری در راه است .روزی که ایرانیان به پاکی آتش سوگند می خورند .روزی که اهالی این سرزمین باستانی با آتش مقدسشان گرد هم می آیند تا سیاهی ها و پلیدی ها را از دامانشان بزدایند. اینک نیز که میهن غرق در تاریکی و ظلمت گشته ،اینک که فرزندان این مرز و بوم به بهانه های گوناگون رهسپار زندان های اهریمنان می شوند، اینک که جوانان میهن دچار اعتیادی گسترده شده اند ،اینک که دختران ایران را به فحشاء کشانده اند وبنیان مقدس خانواده ها را از هم ‍پاشانیده اند ،اینک که کارگران و زحمتکشان این مرزو بوم را مورد بدترین بی حرمتی ها قرار داده و حقوق مسلمشان را پرداخت نمی کنند و آنان نیز گرفتار نان شب خویش گشته اند ملت سبز ایران در روز مقدس چهارشنبه سوری نشان خواهد داد که حرکتی را که هشت ماه پیش همه با هم سوگند خوردیم و اغاز کردیم اگرچه بسیاری را در طول این مدت از دست داده ایم اما مقتدرانه راهشان را ادامه خواهیم داد تا ایرانمان را از لوث وجود اهریمنان بزداییم

۱۳۸۸ اسفند ۱۳, پنجشنبه

هموطن آماده باش تا در جشنواره سبز علیه سیاهی ، رنگ زندگیمان را بر پیکره زشتی و پلیدی کودتا فرود آوریم

سبزها هر روز برایشان فرصتی است تا حق بودن خویش را به منصه ظهور برسانند و فرصتی به بزرگی جشن ملی چهارشنبه سوری نیز موقعیتی مناسب است.
نماد سبز ما بیانگر زندگی و روشنی است به گفته میر حسین عزیز چهارشنبه سوری جشنواره نور علیه تاریکی است.رنگ سبزمان را در این روز بزرگ بر نماد کودتاچیان که همواره سیاهی و پلیدی است غالب خواهیم کرد .چهارشنبه سوری روز جشن ملی است .روز حضور در انواع گوناگونش .هر که را به طریقی .با جشن و پایکوبی ..با آتش روشن کردن و سبز کردن آن ..با دیوار نویسی و اسکناس نویس و ...
این روز روز سبزهاست چرا که سبزها پیام آور دوستی و نور و زندگی هستند و نابود کننده پلیدی و زشتی و تباهی ...سبزها هستند که نماد زندگی را بر بلندای تاریخ فریاد خواهند زد و همه مطمئن و مصمم هستند که بی شک پیروزند

۱۳۸۸ اسفند ۱۱, سه‌شنبه

ابوالفضل عابدینی از اعضای مجموعه فعالان حقوق بشرشب گذشته در منزل خود مجددا بازداشت شد

طبق خبر سایت سازمان جوانان حزب پان ایرانیست ابوالفضل عابدینی از فعالان حقوق بشر شب گذشته توسط نیروهای امنیتی سپاه بازداشت شد .ابوالفضل عابدینی مسول روابط عمومی مجموعه فعالان حقوق بشر است که برای چندمین بار بازداشت می گردد.این فعال سیاسی و مدنی که در حزب پان ایرانیست هم عضویت دارد بارها بدلیل پرونده های کارگری و حقوق بشری و مصاحبه هایش بازداشت شده و بر اساس اخبار آخرین بار 4 آبان ماه با قرار وثیقه از زندان آزاد شده بود که شب گذشته با ضرب و شتم شدید مجددا بازداشت شد
در بیانیه مجموعه فعالان حقوق بشر آمده است:

ابوالفضل عابدينی مسئول سابق روابط عمومی مجموعه که به تازگی از زندان آزاد شده بود با يورش بی سابقه مامورين اطلاعاتی که کاملا مسلح بودند دستگير شد. آنها با مقاومت خانواده ايشان مواجه شدند و به همين دليل اقدام
به شکستن شيشه های منزل مسکونی ايشان نمودند و پس از چند ساعت درگيری
همراه با ايجاد رعب و وحشت از سوی مامورين و مقاومت ...افراد خانواده سرانجام
با کندن درب منزل با ميله های فولادی وارد حياط شده و پس از شکستن تمام
شيشه ها و تخريب در و پنجره، ايشان را با ضرب و شتم شديد در ساعت ۵ صبح
دستگير کردند.

حضور ماموران امنیتی در منزل جعفر پناهی

رهانا: تعداد زیادی از ماموران امنیتی با حضور در منزل جعفر پناهی، کارگردان ایرانی، در حال تفتیش منزل وی هستند و اقدام به فیلم‌برداری از منزل وی نیز کرده اند.
به گزارش خبرنگار رهانا، این در حالی است که تلفن همراه وی خاموش است و ارتباط تلفنی تا این لحظه (ساعت ۲:۴۵ بامداد) با وی امکان پذیر نبوده است.
وی چندی پیش و درست زمانی که برای حضور در جشنواره‌ی برلین در حال خروج از کشور بود، ممنوع‌الخروج شد و نتوانست در این جشنواره‌ی سینمایی شرکت کند.
هم‌چنین وی در تاریخ ۸ مرداد ماه به همراه مهناز محمدی و رخساره قائم مقامی در حالی‌که برای گذاشتن گل بر مزار کشته شدگان حوادث پس از انتخابات به بهشت زهرا رفته بودند، بازداشت شدند و پس از چندی آزاد شدند.

حکم اعدام یکی از اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه دامغان تایید شد

حکم اعدام محمدامین ولیان عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه دامغان تأیید شد. خبرنگار ندای سبز آزادی مطلع شده است که در پرونده این دانشجوی ۲۰ ساله محکوم به اعدام به سخنان آیت‌الله مکارم شیرازی در خصوص محارب بودن حرمت‌شکنان روز عاشورا استناد شده است و این سخنان به عنوان یک فتوای شرعی تلقی گشته و بر اساس آن حکم اعدام صادر گشته است و در دادگاه تجدید نظر تایید شده و هر لحظه امکان اجرای آن وجود دارد. گفتنی است که این حکم هنوز به خانواده ولیان و وکیل او ابلاغ نشده و همین مساله بر ابهام ماجرا افزوده است.
روز گذشته دادستانی انقلاب طی اطلاعیه‌ای تأیید حکم اعدام این جوان ۲۰ ساله در دادگاه تجدید نظر را اعلام کرد. محمدامین ولیان، عضو فعال انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه دامغان و ستاد انتخاباتی دانشجویی میرحسین موسوی در این شهر، برآمده از خانواده‌ای مذهبی و انقلابی است، همواره مواضعی در چارچوب قانون اتخاذ کرده است و هیچ‌گونه وابستگی فکری و تشکیلاتی به گروه‌های معاند نظام جمهوری اسلامی و تشکل‌های غیرقانونی ندارد و تنها با اتهام در دست داشتن سنگ در روز عاشورا بازداشت شده است.
ولیان فردی مذهبی، متدین و با مواضع اصلاح‌طلبانه است و صدور حکم اعدام برای او با استناد به یک عکس موجی از بهت و حیرت و نگرانی را در میان خانواده مذهبی و دوستان و آشنایان این دانشجوی خوش‌خلق و نجیب ایجاد کرده است.
ندای سبز آزادی در دهمین طرح هم‌صدایی از کلیه همراهان جنبش سبز و ایرانیان عدالت‌طلب دعوت می‌کند برای جلوگیری از اجرای حکم اعدام محمدامین ولیان و تسریع در آزادی او در حد توان خود بکوشند و از طرق ممکن قانونی و مسالمت‌آمیز احتمال اجرای این حکم را کاهش دهند. از میان اقدامات متعددی که امکان اجرای آن وجود دارد به طور خاص موارد زیر در اولویت است:
۱- عکس پروفایل خود در سایت فیس‌بوک و دیگر شبکه‌های اجتماعی مجازی را موقتاً به عکس محمدامین ولیان که در ابتدای این متن آمده است تغییر دهید.
۲- اگر صاحب رسانه یا وبلاگ هستید در پوشش خبری این فراخوان ما را یاری کنید و در اعتراض به اجرای حکم اعدام او بنویسید.
۳- اگر به آیت الله مکارم شیرازی و بیت ایشان دسترسی دارید وی را در جریان این فاجعه انسانی-اسلامیدر شرف وقوع قرار دهید و از ایشان و دیگر مراجع عظام تقلید بخواهید تا با اعلام موضع قاطع و به موقع از ریخته شدن خون جوانی بی‌گناه و متدین جلوگیری کنند تا آبروی مرجعیت شیعه افزون شود و خون این جوان نجیب به گردن ایشان و دستگاه قضایی نیافتد.
۴- اگر به هر یک از مقامات عالی قضایی و مسئولان عالی‌رتبه جمهوری اسلامی دسترسی دارید،‌ صدای دادخواهی خانواده ولیان و اعتراض به حق سبزها به اعدام این جوان بی‌گناه را به گوش آن‌ها برسانید و از آن‌ها بخواهید بکوشند این حکم ناعادلانه تغییر کند و محمدامین ولیان زودتر آزاد شود.

مظلومیت ولیان و عذاب وجدان دانشجوی بسیجی
گفتنی است چند روز پیش از بازداشت محمدامین ولیان شبنامه‌ای مبنی بر شركت او در تظاهرات اعتراض‌آمیز روز عاشورا در تهران توسط طیفی از دانشجویان افراطی وابسته به بسیج دانشجویی در دانشگاه پخش شد كه طی آن خواهان برخورد جدی نیروهای امنیتی و مسئولین دانشگاه با وی شده بودند. پس از انتشار این شبنامه محمدامین ولیان بازداشت و به تهران منتقل شد و در دادگاه متهمان روز عاشورا به محاربه و افساد فی‌الارض متهم گشت.
جالب اینجاست که مظلومیت او چنان آشکار بوده‌است که پس از محکومیت او به اعدام همان دانشجوی بسیجی که مطالب شبنامه را تنظیم و او را معرفی کرده دچار عذاب وجدان شده و برای درخواست لغو حکم اعدام او اقدام به گردآوری امضا از دانشجویان دانشگاه خود کرده است. ریاست دادگاه نمایشی محمدامین ولیان را قاضی صلواتی برعهده داشت و او را به محاربه، افساد في‌الارض، اجتماع و تبانی جهت انجام جرائم علیه امنیت كشور، فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و توهین به مقامات ارشد نظام متهم کرد.
 بنا به گزارش خبرگزاری ایسنا محمدامین ولیان در جلسه دادگاه خود گفت: «من وقتی در زندان بودم در تلویزیون دیدم كه سران بزرگ اصلاحات در این دادگاه ایستاده‌اند.» مطلبی که حاکی از تحت فشار قرار دادن وی و دادن اخبار دروغ و کذب توسط بازجویان به او است. گفتنی است در این دادگاه امین ولیان هیچ یک از اتهامات را نپذیرفت و حتی نماینده دادستان در پاسخ به ولیان و وکیل تسخیری وی که اتهام محاربه و افساد فی‌الارض را رد کردند، به طور غیرمستقیم از ایراد این اتهام به این فعال دانشجویی دانشگاه دامغان عقب‌نشینی کرد و گفت: «در باب محاربه اختلاف نظر زیادی وجود دارد كه این موضوع جای بررسی دارد و تصمیم با ریاست دادگاه است».
همچنین گفتنی است در این دادگاه در مورد بیانیه‌های انجمن اسلامی دانشگاه دامغان و دفتر تحکیم وحدت و همچنین برگزاری مناظره انتخاباتی بین مصطفی تاج‌زاده و اسماعیل گرامی مقدم به وی اتهاماتی وارد شد. ولیان در جریان دادگاه فقط پذیرفت که در تظاهرات برای دفاع از خود و به دلیل عصبانی ناشی از اقدامات وحشیانه نیروهای نظامی و لباس شخصی در سه مرحله سنگ پرتاب کرده است، اما این سنگ‌ها به کسی آسیب نزده است و از دادگاه خواست که بررسی کنند که چرا احساسات و نارضایتی او به این شکل بروز کرده است.
او همچنین اعلام کرد که در راهپیمایی‌ها شعار "مرگ بر دیکتاتور" سر داده است. محمدامین ولیان از روز بازداشتش تاکنون هیچ‌گونه ملاقاتی با خانواده و امکان انتخاب وکیل تعیینی و ملاقات با وی نداشته است و مستقیما از سلول انفرادی در بازداشتگاه‌های نامعلوم اطلاعات سپاه به دادگاه منتقل شده است. چندی پیش ارون رودز - سخنگوی کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران - در مورد محاکمه ولیان گفت: «قوه قضائیه با یک چنین محکومیت کاملا بی‌ربطی، زندگی و حیات سرشار از امید و آینده این جوان دانشجو را بی‌ارزش کرده است». ارون تاکید کرد: «حتی مهم‌تر از آن این است که این محاکمه معیارهای نظام قضایی در ایران را به خواری کشاند.
کدام محاربه؟
نظام قضایی در ایران باید مثل هر نظام قضایی دیگری از زندگی و حیات انسان‌ها حفاظت کند نه این‌که آن را به حراج بگذارد». عبدالفتاح سلطانی، وکیل برجسته حقوق بشر در تهران درباره شرایط اصلی ورود اتهام محاربه به یک فرد به کمپین بین‌المللی حقوق بشر گفت که شرط محاربه این است که فرد متهم باید حتما درگیر فعالیت مسلحانه باشد و کار مسلحانه انجام داده باشد. آقای سلطانی چنین توضیح داد که "در همه کتب فقهی این مطلب تصریح شده است. در مواد 86 و 89 قانون مجازات اسلامی ایران هم چند شرط برای آن گذاشته شده است از جمله این شروط تصریح شده آن است که گروهی تشکیل شده باشد که کار آن مبارزه مسلحانه باشد - یعنی خط مشی آن مسلحانه باشد- و در نهایت اگر کسی عضو این گروه مسلح یا هوادار آن باشد و اگر اقدام موثری در راستای اهداف آن گروه مسلح کند، به او محاربه می‌گویند. یعنی خودش حتما اقدام مسلحانه باید کرده باشد یا باید هوادار و یا عضو یک گروه مسلح باشد و در جهت آن گروه مسلح، حتما اقدامات موثری انجام داده باشد.
اگر این شروط محقق نشود، محاربه معنا ندارد." آقای سلطانی در باره این‌که آیا پرتاب سنگ در خیابان می‌تواند اتهام و حکم محاربه را به خود بگیرد، گفت: "قطعا نه. اگر فرد دستگیر شده هوادار و یا عضو یک گروه مسلح باشد یا در راستای آن گروه مسلح این کارها را بکند، می‌توانند در قالب محارب با او برخورد کنند. اگر یک فرد عادی باشد که به هر دلیل از جمله این‌که عصبانی شده یا تندروی کرده باشد و در حد این‌که شیشه شکانده باشد و یا تخریب کرده باشد و کسی را زخمی کرده باشد، می‌توان با او برخورد قانونی کرد، اما عمل او حکم محاربه ندارد". کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران از رئیس قوه قضائیه درخواست کرده بود که در این مورد مداخله و ولیان را آزاد کند. همچنین این کمپین توصیه کرده بود که فورا گروهی مرکب از متخصصین مستقل حقوقی این پرونده را مورد بررسی قرار دهند؛ اما متاسفانه با تایید حکم اعدام وی به نظر می‌رسد که این درخواست‌ها اجرا نشده است.
ندای سبز آزادی امیدوار است با همراهی همراهان جنبش سبز با دهمین طرح هم‌صدایی سبز و اقدامات مسالمت‌آمیز و قانونی سبزها در اعتراض به صدور این حکم و شنیده شدن این درخواست‌ها توسط مقامات عالی قضایی این حکم غیرعادلانه، غیراسلامی و غیرقانونی تغییر کند و جان این جوان اخلاقی و پایبند به قانون حفظ شود. در صورت تحقق چنین هدف انسان‌دوستانه،‌ اخلاقی و خداپسندانه‌ای، یکایک ایرانیانی که ما را در اجرای این طرح همراهی کرده‌اند در نجات جان محمدامین ولیان که هر لحظه امکان اجرای حکم اعدامش وجود دارد شریک‌ خواهند بود

Newer Posts Older Posts