۱۳۸۹ آذر ۲۵, پنجشنبه

قدرت سبزها یکبار دیگر وحشت را در وجود کودتاچیان عریان ساخت

امروز عاشورای 89 بود ... روزی که با تبلیغات مختصر و چند روزه و تنها در محیط مجازی قرار حضور گذاشته شد.نه موسوی فراخوانی داد و نه کروبی دعوتی رسمی کرد... هیچ ارگان و نهادی نیز دعوت به حضور ننمود ... اما وحشت بی سابقه کودتاچیان از قدرت جنبش امروز نمودی بی نظیر داشت.از امام حسین تا آزادی قدم به قدم  انبوه نیروهای سرکوبگر را به عریان ترین شکل با سلاح های گرم  به وضوح می شد نگریست.این آرایش سنگین نیروها بی شک آدمی را به یاد روزهای اوج تظاهرات خیابانی می انداخت.آرایشی که به جرات شاید بتوان گفت کمتر کسی در تهران از آن بی خبر ماند.
اما به راستی امروز روز بزرگی بود .روزی که ما با کمترین تبلیغات  این خیل عظیم نیروها را به خیابان کشاندیم و بر دهان یاوه سرایانی که دم از پایان جنبش می زدند کوفتیم.آن مهمل بافانی که بر طبل رسواییشان می کوبیدند که آری جنبش سبز به تاریخ پیوست کجایند تا بنگرند که این حضور و این آرایش سنگین تنها از ترس همان جنبش سبز است و بس.
این آتش را خیال خاموشی نیست پس چه بهتر که کنار بایستید تا شعله های فروزانش دامانتان را نسوزاند.آن کسانی که از افول و کاهش قدرت جنبش دم می زدند درهای پستویشان را محکم ببندند که براستی امروز نمودی زیبا و عظمت طلب از قدرت جنبش سبز ملت بود .
فضای عاشورای 89 نشان داد که در ماهها ی آتی سخن پایانی و تمام کننده را بی شک جنبش سبز خواهد زد و طومار دولت کودتا را در هم خواهد پیچید...امروز را نباید زیاد برد ...

۱۳۸۹ آذر ۲۴, چهارشنبه

عاشورا همه خواهند آمد...مبادا ما نباشیم

عاشورا همه هستند...ندا با چشمان بازش در گوشه ای از خیابان آزادی و شاید روی پل عابر پیاده ای به نظاره نشسته است .سهراب نیز خواهد آمد .با شالی سبز بر دوش انداخته خواهد آمد تا از تداوم راهی سخن بگوید که پیشتر برایش به میدان رفته بود ... همه خواهند آمد ...از نوجوانی که در بهشت زهرایشان به خاک و خون کشیدند تا عزیزی که با خودروی ماموریتشان از رویش گذشتند... از دانشجویانی که در آن شب دهشتناک غریبانه زیر تیغ حرامیان تاریخ این مرز و بوم سلاخی شدند و صدایشان به هیچ جا نرسید تا عزیزان گمنامی که نه نامشان را می دانیم و نه حالشان را همه خواهند آمد ... همه آنانی که در آن شب تاریخی 26 خرداد 88 در خیابان گاندی تکه و پاره شدند تا آن عزیزانی که در میدان آزادی از پایگاه بسیج مورد اصابت گلوله قرار گرفتند نیز خواهند آمد ...همه آنهایی که در کهریزک و دهها پایگاه و جایگاه مخفی و غیر مخفی دیگر تحت شکنجه های وحشیانه جان به جان آفرین تسلیم کردند و همه آن حماسه آفرینانی که در عاشورای 88 نامشان را جاودانه کردند حضور خواهند یافت... یادم رفت بگویم که فردا ترانه نیز می آید ...می آید تا ترانه ی ملتش باشد گرچه با تنی سوخته میآید...فردا مادر شهیدان و اسیران در بندمان در صحنه خواهند بود ...آنانی که جگر گوشه هایشان را در سال گذشته در این راه از دست دادند ...خلاصه فردا بسیاری خواهند آمد و بسیاری در صحنه خواهند بود ...مبادا ما صحنه را خالی کنیم...فردا روز حضور است

۱۳۸۹ آذر ۲۰, شنبه

عاشورا آغازی است بر حضور دگر باره ... فرصتی که باید غنیمت شمردش

این روزها فضای دلگیر و غمناکی بر کشور سایه افکنده ، فضایی که جز مرگ و نیستی ،جز فنا و تباهی ،جر دروغ و فساد و نیرنگ و ریا و دغل کاری چیزی نمی داند .فضایی که آمده تا با آمدنش تمام داشته ها و نداشته های ملتی را به یغما برد .نیازی به پنهان کاری نیست که در ایران امروز نفس کشیدن هم امری است به غایت مشکل و دردناک.
انتظار بابت بهبود اوضاع امری است خیالی و توهمی است از روی تاچاری و بی شک هرگز علاجی در آن یافت نخواهد شد.
اما عاشورا روزیست که زایش را بر باور تک تک مان نشاند .عاشورا قدرتمان و توانمان را عینیت بخشید و نشان داد که گر خواهی بی شک توانی .
امروز در آستانه این نقطه عطف تاریخی میهنمان هستیم و عاشورا را می توان آغازگر حرکتی نوین دانست . توان کشاندن نیروهای سرکوبگر و حضورشان در مسیر عاشورای 88 حداقل پیروزی و به رخ کشاندن قدرت ماست.عاشورا روزی است دگر و فرصتی است خاص.
این غبار بر تن نشسته را ز تن بپالاییم و نمایی دگر از خود نمایان سازیم .دور از ذهن و دور از توانمان نیست آفرینش حرکتی نوین.
حضور گسترده نیروهای سرکوبگر در مسیر سال پیش خود تزریق کننده روحیه ای به جنبش خواهد بود تا در روزهای آتی حرکتهای جدی تر را سامان دهیم .یکبار هم شده این حصار پوشالی و این غبار غمزده را از اطرافمان بدریم و پروانه ای شویم و از پیله برون آییم .زمان زمان پوست انداختن است و حضوری دگر باره.

۱۳۸۹ آبان ۲۸, جمعه

آیا مهندس فردا بر آتش زیر خاکستر خواهد دمید تا شعله هایش در ۱۶ آذر و عاشورا نمایان شود

امروز سایت کلمه خبر داد که مهندس موسوی فردا اطلاعیه ای به مناسبت روز دانشجو خطاب به دانشجویان منتشر خواهد کرد.از سویی دیگر فراخوان هایی برای تجمعات دانشجویی روز 16 آذر در حال انتشار است . روند چند ماهه اخیر و موضع گیری ویژه مهندس موسوی در ماههای سپری شده سال 89 نشان از تاکتیک خاصی است که با سکوت، نزاع را به میان اصولگرایان به ظاهر متحد کشانیده و در آستانه اجرای هدفمند کردن یارانه ها که بارها و بارها به دلایل خاصی به تعویق افتاده سردرگمی و آشفتگی را بصورت کاملا عریانی در میان کودتاچیان به نمایش گذاشته است.
آیا با این اطلاعیه این سکوت و این تاکتیک تغییر خواهد کرد؟ و همگام با اجرای احتمالی هدفمند کردن یارانه ها و نزدیکی روز دانشجو و عاشورای به انتظار نشسته آیا می توان این آتش زیر خاکستر را دمیدنی دگر انتظار داشت؟
از آنجائیکه وضعیت اقتصادی فروپاشیده دولت کودتا توان ادامه راه بدون بهره بردن از پولهای بادآورده ملت از طریق هدفمند کردن یارانه ها را ندارد و ظاهرا مجلسیان تطمیع شده نیز مهر تاییدی بر برنامه پنجساله خواهند زد و بر اختیارات دولت خواهند افزود باید انتظار داشت که دولت کودتا بیش از این نتواند اجرای این طرح را که همانا منبع درآمد هنگفت کودتاچیان خواهد بود به تعویق بیاندازد و شاید همگامی این رخ دادها با یکدیگر  لزوم هشیاری فزاینده سبزها را نیازمند باشد.
نزدیکی 16 آذر و عاشورا دو مناسبتی که با برنامه ریزی صحیح و بدلیل وجود پتانسیل فراوان می توانند زمینه ساز حضوری دگر باره گردند .حضوری که اینبار شاید تداخلی نیز با اعتراضات اقتصادی ناشی از هدفمند کردن بیابد و هدایت صحیح این مجموعه چه بسا ملت را به سوی نیازی یکصد ساله سوق دهد ...باید ماند و دید مهندس فردا چه خواهد کرد...

علم الهدی بدان که امیر کبیر نامی است به وسعت تاریخ ایران

علم الهدی ،این موجود ناشناخته که نسبتش به آدمی توهین به آدمی است چندی پیش زبان در دهان چرخاند و نظری از دهان نامبارکش برون داد.از بزرگ مردی سخن گفت که شاید بزرگیش در تاریخ کشور کم نظیر باشد.از امیری سخن بر زبان راند که تاثیر رفتار و کردار کوتاه مدتش سالیان متمادی بر تاریخ این مرزوبروم تاثیر گذاشت .این موجود که نقش خطیب جمعه را در مشهد ایفا می کند اظهار داشت که:
"
همين موضوع باعث شد اميركبير در زمان تاسيس دارالفنون تدريس و آموزش‌هاي ديني را منع كند و به عنوان يك اصل قرار دهد زيرا بر اين باور بود كه آموزش‌هاي ديني باعث رشد نكردن فناوري مي‌شود. بر همين اساس اميركبير دو نفر ضد خدا و مخالف دين را در راس دارالفنون قرار داد تا از نفوذ دين در آن‌جا جلوگيري کند و به همين دليل سكولارسازي در جامعه سياسي و فرهنگي نفوذ كرد."
شاید نیازی نباشد که از کرده ها و تلاشها و دستاوردهای بزرگ این امیر بزرگ ایرانی در این چند سطر یادی کنم اما نیاز است که به این خشکه مغزان بگویم که تاریخ ایران آمیخته شده با نام بزرگانی چون امیر کبیر.چندان نیازی نمی بینم که پیرامون سخنان این خرافه پرست توضیح یدهم اما به نظرم لازم است در مورد مواضعی که پیرامون این اظهار نظر بیان گشته سخنانی گفته شود .نام امیر کبیر طلایه دار پیشرفت و عظمت ایران است و در این میان نگاه  امیر بی شک نگاهی فرا مذهبی به مسائل بوده است.امیر از ریشه های عمیق روحانیت در میان مردم به نیکی آگاه بود و عمیقا می دانست که این روحانیت فاسد با تمام توان در مقابل پیشرفت و تعالی کشور سدی بپا خواهد کرد .پس شاید بتوان از تقابلی که امیر درحدود دو قرن پیش با رشد خرافه داشت وی را طلایه دار حرکتی از این دست دانست .
اما در این میان برخی بر رفتار امیر با بابیان خرده می گیرند و آن را عملی ناپسند جلوه می دهند .این امر نیز خود تحریفی بزرگ است.همان گونه که پیشتر اشاره کردم امیر نگاهی مذهبی به رخدادها نداشت و چه بسا بر این باور بود که چنانجه مذهبی بتواند در مقابل روحانیت فاسد آن دوران بایستد از آن نیز حمایت می کرد اما برخورد و موضع گیری امیر زمانی شکل گرفت که سه تن از پیروان باب علم مبارزه برافراشتند. ملا حسین بشرویه ای که نخست شیخی بود که باب الباب لقب داشت دیگر ملا محمد علی بارفروشی معروف به قدوس و سومی ملا محمد علی زنجانی ملقب به حجت بود.
در چنین اوضاعی دیگر بحث مذهب و شریعت نبود بلکه یک مبارزه سیاسی با نام مذهب در حال شکل گیری بود که امیر با درایت و جسارت بی بدیلش پاسخی قاطع به این رفتار داد.
یادش گرامی و نامش همچون لقبش بزرگ و جاودان باد

۱۳۸۹ آبان ۲۰, پنجشنبه

خانم اوتادی ندا برای ملتش نقش بر زمین شد شما برای چه نقش بر زمین می شوید؟

ندای ملت در ۳۰ خرداد نقش بر سنگفرش های خیابان بست تا فریادی یکصدساله را این بار از گلوی دخترکی جوان به گوش جهانیان برساند .ندای ملتمان چهره ش گرمای آفتاب سوزان خرداد را تجربه کرد تا با فریادی رسا بگوید که برای ملتی به صحنه آمد و جان شیرینش را تقدیم نمود که بدان باور داشت.آری این ندای ایرانیان بود که نقش بر زمین بست تا تک تک ما یادمان نرود که از برای آزادی دست خود را زجان شستنی باید.
اما حکایت حکایتی دگر است.حکایتی که شاید بیانش دردناک و باورش سخت باشد که فردی هنرمند رفتاری از خود به نمایش بگذارد که ضرر آن تنها بر خود وی رسد .
خانم اوتادی ایفای نقش شما در این فیلم به هیچ کس آسیبی نمی زند بجز خودتان.یادتان نرود که ندا یک فرد نیست و القاء نسبت دادن دروغی از جنس دروغهای کودتاچیان بر وی رفتاریست جبران ناپذیر.
خانم اوتادی بد نیست در خلوت خود به نگاه ندا چشم بدوزید و یاد زجه های دردآور مادرش بیافتید.بد نیست یاد تمام عزیزانی که گمنام در کهریزک جانشان را تقدیم درخت آزادی ملت کردند بنمایید.بد نیست به تحولات سال 88 مروری بکنید .بد نیست .بد نیست....
خانم اوتادی بکوشید با ملت باشید تا رشد و پیشرفتتان چشمگیر تر باشد.بد نیست به وضعیت آقایان مدیری و عطاران و سایر هنرمندانی که دل در گرو ملتشان سپردند بیافکنید و مقایسه ای اجمالی با وضعیت جیره خوارانی از جنس شریفی نیا بکنید.کاری نکنید که پرونده فعالیت بازیگریتان به زودی بسته شود و به خاطر یک مشت دلار به قهقرا سقوط کنید.بسنجید در این ایفای نقشتان چه بدست می آورید و چه زکف می دهید.

۱۳۸۹ آبان ۷, جمعه

درآستانه هدفمند کردن یارانه ها خیابانهای تهران چهره امنیتی به خود می گیرد...حضور پلیس در 2000 نقطه تهران از فردا

امروز طی خبری از سوی ساجدی نیا فرمانده تهران بزرگ اعلام گشت که از تاریخ 8 آبان یعنی فردا نیروی انتظامی در 2000 نقطه در محدوده 375 محله تهران طرح گسترده ای را به اجرا در خواهد آورد.این طرح که تحت عنوان  "امنیت محله محور" نام گرفته بی شک آغازی است بر امنیتی شدن فضای تهران در آستانه اجرای هدفمند کردن یارانه ها .پیش از این فرمانده نیروی انتظامی خبر از آمادگی این نیرو برای مقابله با به قول خودش فتنه اقتصادی داده بود و جنتی نیز از جراحی بزرگی خبر داده بود .
مجموعه این اظهار نظرها و رفتارهای خاص در این مدت بیانگر عمق وحشت و ترس نیروهای سرکوبگر از حضور اعتراضی مردم پس از اجرای این طرح می باشد.به عبارتی از فردا تهران به حالت امنیتی در خواهد آمد و نیروهای سرکوبگر در محلات مستقر خواهند شد تا مانع از پیوستگی اعتراضات محله ای شوند .به احتمال زیاد نیز باید منتظر بود که محله هایی که پیوستگی بیشتری میانشان طی حوادث سال 88 شاهد بودیم در لیست حضور قرار گیرند.
حکومت که در پی سفر ناموفق خامنه ای به قم دچار وحشت فزاینده ای گشته برای ترمیم ترکهای عمیق خود تنها به ابزار ارعاب متوسل گشته و در پی یافتن مامنی امن می باشد.این حضور و این آرایش نظامی تهران احتمالا آغازی خواهد بود بر تحرکاتی آتی که با اجرای هدفمند کردن یارانه ها شیب آن به شدت تند خواهد شد .
کمربندها را باید بست و حضور خیابانی را برای پایان دادن به این وضعیت اسفبار برگزید تا نتیجه خونهای ریخته شده پای درخت آزادی میهن به ثمر نشیند.

۱۳۸۹ آبان ۲, یکشنبه

دانشگاه تهران فردا سنگی خواهد شد برای دندانهای تیز کرده کودتاچیان

احمدی نژاد فردا به دانشگاه تهران خواهد رفت.دانشگاه تهران که نماد و سمبل اعتراضات دانشجویی بوده است.فردا رییس دولت کودتا به دانشگاه می رود تا به فرض خود نشان دهد که دانشگاه کاملا در اختیار نیروهای کودتاچی قرار گرفته و سیطره کنترل آنها تمامیت دانشگاه های دولتی را که نماد و سمبلشان دانشگاه تهران است در بر گرفته است.
کودتاچیان خواهند آمد تا نشان دهند که دانشگاها را رام خود کرده اند و دگر ازآن هیاهو و تکاپوی دانشجویی خبری نیست.خواهند کوشید تا نشان دهند که دانشگاه محلی است امن برای حضورشان و دگر به مانند گذشته فضایی برای لگد مال کردن سخنرانان آنها مهیا نخواهد بود .
فردا دانشجویان دانشگاه تهران سبز شدن را مفهومی دگر باید بخشند .ترس دولت کودتا را یکبار دیگر به لرزی مبدل سازند که فرار را بر قرار ترجیح دهد .دانشگاه قلب تپنده جنبش فردا خواهد تپید تا خونی تازه به رگهای جنبش سرازیر سازد .فردا روز ماست.روز خروش و اعتراض به رفتار ننگین و کودتایی دولت کودتا .

۱۳۸۹ مهر ۲۷, سه‌شنبه

خاشاکمان نامیدی و اشک از چشمانت در آوردیم اینبار میکروب خطابمان کردی پس منتظر باش

سال پیش و پس از کودتای انتخاباتی بود که ریس دولت کودتا ملت ایران را  خس و خاشاک قلمداد کرد و چیزی نگذشت که این خاشاک چنان اشکی از چشمانشان درآورد که ماههای طولانی خواب بر چشم نداشتند و هر روز وحشت زده تر از روز پیش قشون کشی می کردند و پایتخت را مبدل به پادگان نظامی کرده بودند.برایشان عاشورایی رقم زدیم مثال زدنی که از رادان جنایتکار گرفته تا خود سردسته کودتاچیان همه و همه به لرزه افتادند و مرگ را پیش چشمان حقیرشان دیدند .حال اینبار در آستانه خروشی دگر باره دیکتاتور زمان و ضحاک دوران به دوره گردی افتاده و در قم یاوه هایی بر زبان رانده .ملت را میکروب های سیاسی خطاب قرار داده و فراموش کرده قدرت ملت بزرگ ایران را .
فراموش کرده که در آستانه اجرای طرح هدفمند کردن و یا به عبارتی چپاول ثرت ملی جامعه آبستن حرکتهای عظیمی گشته و انرژی نهفته در میان مردم به قدری انباشته شده که منتظر جرقه ای است و این جرقه نیز به زودی توسط رییس دولت کودتا زده خواهد شد تا آتشی پدید آید که خرمن کودتاچیان را بر باد دهد.
جناب ضحاک منتظر باش که روزهای سختی در پیش داری خس و خاشاک و بزغاله و آشعال و میکروب خطاب کردن را به یکباره برایت معنا خواهیم کرد

وقتی ملت ایران بیگانه باشند بی شک شجریان نه تنها حلقوم بیگانگان بلکه افتخار ما نیز می باشد

باز دهانی گشوده شد و یاوه ای برون زد .اینبار معاون اول دولت فخیمه کودتا جناب رحیمی همان سرکده خانه فاطمی و همان فاسد اقتصادی دانه درشت که در دنائت و پستی در حال رشد و ترقی است فرموده که شجریان حلقوم بیگانه است.از سویی این سبک مغز کودتاچی درست گفته .به عبارتی از دید خود کودتاچیان بی شک ملت ایران بیگانگانی هستند که انان به زور سرکوب و سرنیزه بر آنان حکم می رانند و هر لحظه نیز در حال نبرد با یکدیگر در اشکال متفاوت هستند.و این جمع بیگانه نیز صدایش از حلقومی که از جنس خودشان باشد برون می زند و چه حلقومی بهتر و رساتر از استاد آواز ایران شجریان.
شجریان عزیز ذره ای غمت مباد که یاوه سرایی این ابلهان تاریخ خود سند افتخاری است برای تو که همسو با ملتت صدای عظمت خواهی سر دادی و در میان این تند باد حوادث سکوت شکستی و این شکستن سکوتت چون تیری بر قلب این حرامیان نشست که این چنین هر از چند گاهی زبان به یاوه می سرایند و فضا را می آلایند.
شجریان عزیز این افتخار توست که حلقوم ملتت باشی.پس باش و همچنان این صدای پر غرور را فریاد کن

۱۳۸۹ مهر ۲۵, یکشنبه

آسید علی چنانچه خواستی استقبال مردمی در قم را بنگری نظری بر مراسم تشییع جنازه منتظری بیفکن

سیل خروشان جمعیت بود که از این سو بدان سو موج می زد .هجوم بی سابقه مردم ورودی های شهر قم را دچار ترافیک بی سابقه ای کرده بود ... هم آمده بودند لاییک و مذهبی ...سلطنت طلب و جمهوری خواه ..اصلاح طلب و اصولگرا همه و همه ...مراسم تشییع جنازه منتظری را میگویم . دختران بسیار را می توانستی ببینی که طرز چادر سر کردن را هم بلد نبودند و اما برای حضور در مراسم تن بدین کار سپرده بودند ...هم همه ای بر پا بود و شوری وصف ناپذیر ...کسی فکر این سیل خروشان جمعیت را نمی کرد .. حضوری بی سابقه در زمانی بی بدیل .
استقبالی اینچنین برایت رویایی غیر واقعی است که حتی تصورش هم برایت جذاب است.در حالیکه که در حال سفر به قم هستی که هفته هاست برایت تدارک این سفر را می بینند ..خرجها می کنند تا چهره لگدمال شده است را اندکی ترمیم بخشند اما زهی خیال باطل.
ضحاک زمانه ز یاد مبر که ما بسیار دیکتاتورها را دیده ایم که برایشان دستها تکان داده می شد و چه کف ها و سوت ها و تمجید ها نثارشان می شد .جناب ابلیس بدان که فرصتی برایت باقی نمانده و پلهای پشت سر یکی پس از دیگری ویران گشته و اکنون ستون های پوسیده این قصر پوشالیت چنان در حال شکستن است که صدایش را عالمیان شنیده اند.
حضرت امام که گویا عقده شنیدن این واژگان را داری ..چه حقیرانه به دست و پا افتاده ای از جیره خوارگانت طلب لقب و تمجید داری و دریغا نمی دانی که این ره که تو در حال گذرانش هستی پیشتر از تو بارها پیموده شده و تنها به یک سرمنزل ختم گشته است...سقوط
آ سید علی لابد عکسها و پوسترهای چاپ شده بی شمارت را در قم خواهی دید ...لابد تمجیدها و نوشته های بسیاری را بر در و دیوار شهر و روی ماشین ها و موتورها خواهی نگریست.لابد خواهی دید که جمعیتی دیوانه وار به استقبالت خواهند آمد لابد خواهی دید که متظاهرینی آتشی جانشان را (نه از برای تو بل از برای پولهای خرج شده )بر کف می نهند و یا اماما گویان به استقبالت می آیند همه اینها را خواهی دید و هزاران چاپلوسی دیگر را نیز اما دریغا و دریغا که یک چیز را نخواهی دید و نخواهی شنید.
آری نخواهی دید که ناله و خشم ملت به چه سان در حال فوران است.نخواهی دید که غضب همان مظلومینی که به نامشان ستم ها کردی به چه سان دامنت را خواهد گرفت.آ سید علی نخواهی شنید  فریادهای زنان و مردانی که عزیزانشان را در بند کرده ای و چه جائرانه حکم بر آنها راندی.
در آستانه ورودت شجره نامه ات را رونمایی خواهند کرد و لابد به سرعت به امامان نیز متصل خواهی شد اما احتمالا پیش از اتصال به امامانت ملت ایران شما را به درک متصل خواهند کرد
اما این دریغ و این افسوس نه برای ماست بلکه برای توست .تویی که در طلب لقب امام خامنه ای چون سگان ولگرد به اینجا و آنجا سرک می کشی و گرنه آزادگی ملت ایران بسیار نزدیک تر ازآن است که تو و امثال تو بتوانند درکش کنند.
در آستانه ورودت شجره نامه ات را رونمایی خواهند کرد و لابد به سرعت به امامان نیز متصل خواهی شد اما احتمالا پیش از اتصال به امامانت ملت ایران شما را به درک متصل خواهند کرد
 

۱۳۸۹ مهر ۱۱, یکشنبه

حضرات کودتاچی گویا دلتان هوای عاشورای دیگری و حماسه ای از جنس پل کالج را کرده ...اندکی صبر کنید وقتش می رسد

ترس و وحشت در مانورشان هم هویداست .مانوری برگزار کردند و نامش را اقتدار نهادند و در آن تنها چیزی که دیده نشد همان اقتدار بود .مانوری لبریز از وحشت و لودگی .
جنبش پر قدرت سبز ملت ایران چنان زخمی بر پیکره کودتا زدi که عقده های آن حضور حماسی را باید این کوته بینان بدین سان تخلیه کنند .
گویا یادشان رفته که زیر پل کالج چندین نفرشان همچون موشی به گوشه ای خزیده بودند و فریاد غلط کردنشان بر آسمان دود آلود و خون زده آن روز تهران جای گرفته بود .گویا فراموش کردند که تهران از دستشان خارج شده بود و در مصاحبه هایشان زبان برای تکلم از وحشت نمی چرخید.گویا فراموش کرده اید که به چه سان وحشت زده نیروهایتان را جابجا می کردید و به هر کجا می رفتید با سیل خروشان معترضین روبرو می گشتید .گویا زیاد برده اید که چه فجایعی را خلق کردید و چه ددمنشی ها و چه وحشیگیری هایی زخود بر جای گذاشتید.
خیر حضرات کودتاچی ما یادمان نمی رود .ما یادمان نمی رود چگونه ماشین نیروی انتظامی تن زخمی هموطنمان را زیر لاستیک هایشان نه یکبار بلکه چندین بار قرار می دهد و وحشیانه ترین و تلخ ترین صحنه ها را خلق می کند .ما یادمان نمی رود که در پل کالج به چه سان مغز هموطنمان بر آسفالت خیابان نقش بست و دگر صورتش دیده نمی شد .
اگر ذهن بیمار شما این حماسه ها و در مقابلش این رفتار ددمنشانه و وحشیانه را فراموش کرده باشد ذهن بیدار ملت ایران هیچگاه آن همه شجاعت و غرور و از سویی آن هم دنائت و وحشی گری را زیاد نخواهد برد .حضرات کودتاچی حواستان را جمع کنید و کم یاوه سرایی نمایید.
عاشورای 88 رخدادی نبود که دیگر نتوان تکرارش کرد .ما باور داریم که عاشورا را ملت ایران عاشورایی کرد و در صورت نیاز اصلا دور از ذهن نیست که عاشورایی دیگر در عاشورای 89 پدید آید.پس زبان در کام گیرید و به کنج تاریکخانه هایتان بخزید چرا که بوی رفتنتان دگر عالمگیر شده است .

۱۳۸۹ مهر ۹, جمعه

سپاه امنیت داخل را بر عهده می گیرد..هشدارها برای آغاز طرح هدفمندکردن یارانه ها فزونی می گیرد...خبری در راه است

سکوتی سهمگین و غریب پیش رویمان است .درآستانه اجرای هدفمند کردن یارانه ها قرار داریم و از تریبون های مختلف کودتا خبرهای آماده باش به گوش می رسد .از سویی جنتی این پیر کودتاچی پیشتر بیان داشت که مردم برای یک دوره مشقت بار آماده باشند .و امروز احمدی مقدم در پیش خطبه نماز جمعه از فتنه اقتصادی پیش رو خبر می دهد .سپاه امنیت داخل کشور را بصورت رسمی براساس مصوبه شورای عالی امنیت ملی بر عهده می گیرد .گویی از هر سوی کودتا در حال آرایش و چیدمان خاص نیروهایش است .براستی خبری در راه است .
کنترل احزاب و گروهها و تمامی فعالان سیاسی داخل کشور همه در زمره اختیارات سپاه قرار گرفته تا مشکلات چند بخشی سال گذشته تکرار نشود .روند تحرکات خبر از روزهای پر تنشی در ماههای آتی می دهد. اعلام آمادگی نیروی انتظامی و سپاه برای مقابله با بحرانهای اقتصادی پیش رو که بی شک دامنه بسیار گسترده آن موجب چنین آرایشی گشته بارها بیان شده است.اما از سویی دیگر دولت کودتا که با مشکلات عدیده ای مواجه گشته نیازمند یک پالایش جدی و عمیق دیگر می باشد .پالایشی که شاید با اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها و آغاز اعتراضات خیابانی فرصت آن پیش آید.
کودتای دومی که پیشتر بارها و بارها زنگ خطرش به صدا در آمده بود این روزها بسیار نزدیک گشته است.کودتایی که این بار برای یکدست کردن و قلع و قمع کامل مخالفان بدون توجه به تبعات آن به میدان خواهد آمد.
این سکوت و این آرامش طوفانی در خود نهفته دارد که شاید آغازکنندگانش را یارای دیدن پایانش نباشد.سونامی عظیمی که احتمالا با اجرای این طرح پر حاشیه به حرکت در خواهد آمد بخشهای گوناگونی از جامعه را در بر خواهد گرفت.مقارن سازی اجرای این طرح با آغاز دانشگاه ها نیز خود جای بسی تامل دارد.آیا اجرای هدفمند کردن یارانه ها مبدل به طرح تسویه و پاکسازی گسترده مخالفان(مخالفان باقیمانده) خواهد شد ؟

۱۳۸۹ شهریور ۳۰, سه‌شنبه

خروش شب گذشته یک پیام قاطع داشت:جنبش سبز پویا وقدرتمند در حال رشد و نمو است

شب گذشته تهران را خروشی در بر گرفت .بسیاری پیش از این خروش عظیم تردیدها داشتند و نگرانی ها که مبادا عدم استقبال موجب تصعیف روحیه سبزها شود .اما همت فعالان این عرصه در ترویج اطلاع رسانی و پیوند برق آسای افراد در انتقال سینه به سینه این خبر موجبات پدیدار شدن موجی گشت که نفیر اعتراضش آسمان تهران را سبز کرد.
آری دیشب در جای جای آسمان سیاه و غم آلود تهران امیدهای سبز را برافراشتیم که نشان می داد  آن یاوه سرایانی که بر طبل توهم خویش می کوفتند که جنبش سبز تمام شده و مرده است بار دیگر زبان در کام گیرند و تن به یاوه و دروغ هایی دگر دهند.
در این میان سایت متوهم جهان نیوز در خبری آورد:"بیش از یک هفته است که سایت های سبز تلاش می کنند دوشنبه شب را برای حمایت از سران جنبش فتنه و سردادن شعار الله اکبر تبلیغ کنند.به گزارش جهان این درحالی است که شب گذشته هیچ خبر خاصی در تهران و صدای الله اکبر نبود."
 در حالیکه صدای این فریادها را نه تنها فعالین بلکه عامه مردم نیز شنیدند و برخی نیز که بی خبر از علت و چرایی این فریاد بودند بدنبال پاسخ می گشتند .فریادهای اعتراضی در بسیاری از نقاط شهر شنیده شد و یکبار دیگر نشان داد که آتش زیر خاکستر سبزها آتشی نیست که در گذر زمان و کم شدن شعله خاموش گردد و این آتش ریشه در نهاد تک تک افرادی دارد که دل در گرو این سرزمین دارند و در اولین فرصت پیش آمده بی شک همچون شب گذشته نمود عینی خواهد یافت.

۱۳۸۹ شهریور ۲۸, یکشنبه

فریادم را سر خواهم داد اگرچه مانع از تبلیغش شوند...فریاد بلندم بغضی است فرو مانده در گلو

فراخوانی صادر شده است که شاید آغاز گر جریانی باشد .شاید امتحانی باشد برای پیوندی دگر باره .پیوندی که اگرچه قطع شدنش را هیچگاه باور نکردم  اما بسیاری سرد شدنش چماقی کردند بر پیکره نحیف و یکساله اش کوبیدند.بسیاری توقع ها داشتند و یادشان رفت که آری یکسال و اندی است این جوانه سر از خاک برون آورده و در مقابل این تندبادهای عظیم تنی نحیف و باوری عظیم دارد.
رسانه ها و سایت های سبز در فراخوانی مشترک که بی شک مورد حمایت موسوی و کروبی نیز بوده (اعلام سایت هایشان)بیان داشتند که از روز دوشنبه فریاد اعتراضی مان را برای حمایت از سران جنبش بصورت هماهنگ سر دهیم و در این راستا بسیاری در تلاش هستند تا این صدای نوخواسته را به گوش افراد بیشتری رسانند .حال نکته جالب اینجاست که رسانه ای همچون بالاترین که نقشی بی بدیل در جریان رخدادهای سال 88 داشت به کدامین سو در حرکت است؟آیا به بهانه عدم ارائه برنامه می توان رخدادی را که در حال شکل گیری است و بسیاری از آن حمایت کرده اند منکر شد .ای کاش دوستان و مدیران عزیز بالاترین روندی شایسته و در خور نام بالاترین را پیش گیرند .اما جدای از این جریان بی شک فریاد آزادیخواهی ملتی چه با رسانه و چه بی رسانه به گوش خواهد رسید و در این میان رسانه ها با همراهی با ملت نام خواهند یافت.پیش بسوی فریادی رسا در دوشنبه 29 شهریور 1389

۱۳۸۹ شهریور ۱۴, یکشنبه

پایگاه کودتاچیان در فلسطین به شدت به لرزه درآمد ... موضعی که شاید پس لرزه هایش در ماههای آتی نمایان شود

نماینده دولت خودگردان فلسطین در اقدامی جالب و تاثیر گذار دولت برآمده از کودتا را دولتی نامشروع نامید .این اقدام که در پی سخنان اخیر رییس دولت کودتا در روز قدس بیان گردید نشان از عمق ریزش بدنه ی آموزش دیده و خاص جمهوری اسلامی در فلسطین است.اینکه تا کنون چنین موضعی شفاف و قاطع پیرامون رخدادها گرفته نشده بود و در این برهه حساس و در آستانه مذاکرات فلسطین واسراییل چنین موضعی اتخاذ می گردد  بیانگر ریزش شدید نیروهای حامی جمهوری اسلامی در فلسطین می باشد .امری که بی شک احتمال دارد در ماههای آتی در لبنان نیز شاهد آن باشیم.
صدای فریاد آزادیخواهی ملت ایران که از فردای 22 خرداد جهانیان را مبهوت کرده بود چنان ریشه هایش عمیق گشته که تاثیرات آن اندک اندک در حال نمود یافتن است.روز قدس امسال علیرغم تمام تلاشها و کوششهای دولت کودتا بسیار ضعیف تر ازآنچه برخی منتظر بودند برگزاv گردید و همگان شاهد بودند که سیمای کودتایی نیز بجز جمعه شب نتوانست مانوری جدی و سنگین برای این حضور دهد .آرایش نظامی خاص و حضور سنگین نیروهای سرکوبگر در روز قدس چنان چهره ای از توانمندی دولت کودتا به بیرون مرزها مخابره کرد که شاید تاثیرش کمتر از تظاهرات خیابانی نبود.یورش وحشیانه به منزل شیخ شجاع و رفتار ددمنشانه عده ای یاغی به مسجد قبا در شیراز و نمایش مضحک روز قدس خبر از چنان برهم ریختگی در اردوگاه کودتاچیان می دهد که شاید بسیاری نتوانند آن را باور کنند.
مجموعه رخدادهای روز قدس و چند روز پیشتر از آن علاوه بر درایت و نکته سنجی سبزها و راهبرانشان از ضعفی سخن می گوید که تاثیراتش را در آینده نه چندان دور شاهد خواهیم بود.رفتاری که در طی این یکسال و اندی سپری شده از سبزها و راهبرانشان در اذهان باقی مانده موجب گشت که امروز چنین سخنانی تند و تاثیر گذار از سوی دولت خودگردان فلسطین شاهد باشیم.آری این است سخن ملت فلسطین و این است تاثیر جنبش مردمی ملت ایران .
حضرات از خواب برخیزید که عدم مشروعیتتان در نزدیکترین پایگاه برون مرزی تان اینچنین رو به اضمحلال نهاده و هر روز نیز روندی تندتر می یابد.پس از شکست پایگاه های کودتاچیان در عراق و به قدرت رسیدن ایاد علاوی سکولار اینبار صدای پاره شدن زنجیره ها و پیوندهای کودتا از فلسطین به گوش می رسد که آری ما نیز شنیدیم صدای عظمت خواهی ملت ایران را..
شک نداشته باشیم که دور نیست آن روزی که چنین سخنانی از لبنان نیز شنیده شود و این سه پایگاه سی ساله حضرات در طول یکسال اینچنین بر باد رود.
بر قدرت تاثیر جنبش سبز باید بالید و با تمام تلاش در راه احقاق حوق ملی مان باید کوشید

۱۳۸۹ شهریور ۱۰, چهارشنبه

حسایست سنجی جامعه برای کودتای دوم...پیامی که باید در پی تعرض های پی در پی اخیر شنید

چند وقتی است تعرضها نسبت به شخصیت های سبز در نقاط مختلف کشور رشدی جدی داشته است.چندی پیش رنگ پاشی به درب دفتر آیت الله دستغیب خبری بود که بسیاری شنیدیم و بدون واکنش خاصی ازآن گذشتیم و چیزی نگذشت که در دفتر آیت الله صانعی رفتاری مشابه به وقوع پیوست.طی روزهای  گذشته نیز بصورت متوالی چندین شب منزل کروبی را محاصره کردند و مانع از خروج شیخ شدند و امروز نیز خبری آمد که در بیرون منزل رهنورد بصورتی خاص به وی تعرض کرده اند و به نوعی بازجویی خیابانی و تحقیر شخصیت به راه انداخته اند؟ هدف از این رفتارهای سلسه وار و مشابه در فاصله زمانی محدود و پیوسته چیست؟
آیا بخشی از بدنه کودتا در پی تعمیق شکاف موجود در حاکمیت برای رهایی از این فشار نیازمند رفتاری تند گشته تا از این طریق هم فشار را به مکانی دیگر منتقل نماید و هم یکبار برای همیشه خیالش را از وجود سران معترض راحت نماید.
و یا اینکه این تعرضها خواهان میزان سنجش حساسیت افکار عمومی نسبت به شخصیتهای خاص است؟به عبارتی با دقت به روند این تعرضها می توان به رشد تعرضها بصورت پیوسته دقت نمود.در صورت وقوع رفتاری مشابه برای میر حسین و خاتمی طی روزهای آتی دیگر می توان این پازل را کامل شده دریافت که تصمیمی جدی مبنی بر ایجاد فضایی خاص در پشت پرده رقم خورده است.پدید آمدن چنین فضایی دو سود برای کودتاچیان دارد:
1)ابتدا اینکه در صورت وقوع چنین فضایی اینبار جریان سبز را (البته در سطح سران)بصورت گسترده و پیش از آغاز فعالیت مجدد احتمالیشان در جریان هدفمند کردن یارانه ها سرکوب می نماید. و در این فضای ملتهب همزمان با آغاز هدفمند کردن یارانه ها و نزدیکی انتخابات مجلس با دست بازتری اقدام به سرکوب گسترده تر می نمایند.
2)انتقادات فزاینده ای که نسبت به مجموعه دولت بصورت روز افزون در حال رشد و گسترش می باشد در صورت ایجاد چنین فضایی حتی برای مدت محدودی هم شده از میزان انتقادات خواهند کاست و در این صورت دولت شاید به یک تصفیه درونی نیز اقدام نماید تا حلقه ای دیگر از مخالفان را به بیرون از کشتی نظام هدایت کند.
اما در این میان احتمالات و مولفه ها ی فراوانی وجود دارد که هر یک می تواند به گونه ای جدی روند تحولات را تغییر دهد و به سمت و سویی نامشخص و تعیین نشده بکشاند .از اینرو حساسیت رخدادهای ماههای آتی چندین برابر فزونی می یابد و لزونم هوشیاری بیشتر فعالین سیاسی را می طلبد.

۱۳۸۹ شهریور ۷, یکشنبه

حضرت کوچکف صیغه زیبنده توست و لذتش برازنده ات ... بنیان خانواده ایرانی بر پایه شرافت است نه لذت

۱۳۸۹ شهریور ۴, پنجشنبه

نوشدارویمان را به شیوا زودتر برسانیم تا شاهد رخ دادن فاجعه ای دیگر نباشیم.

این روزها اخبار ناگوار دیگر گویی سهمیه روزانه مان گشته است.دیگر روزی نیست که اخبار را با بازداشت و اعدام عزیزی سپری نکنیم.چندی پیش نیز خبری دیگر آمد که غمی نوین بر جانمان افزود .خبر حکم محاربه شیوا نظر آهاری .شاید باورش برای همگان و بخصوص مادر شیوا دشوار باشد که بدین سادگی چنین حکم سنگینی صادر گشته است .
رفتارهای اخیر دولت کودتا نشان می دهد در نهایت سردرگمی و بی برنامگی طی طریق می کند اما این امر نگرانی از جان شیوا را فزونی می بخشد.چرا که هر لحظه امکان دارد جان این دخت ایرانزمین ابزاری در جهت رفتارهای نابخردانه حاکمان گردد.موضع گیری اخیر آقای موسوی و خانم رهنورد تاثیر بسزایی در کنترل این رفتار کودتاچیان داشته است.اما در این میان وظیفه ماست که نام شیوا را با تمام توان فریاد زنیم تا نگذاریم نوشداروی تاریخی مان بار دیگر در زمان لزوم نرسد و فاجعه ای دیگر رخ دهد .بر ماست که بکوشیم تا فشار بر کودتاچیان فزونی یابد و این فزونی فشار باعث گردد آن حکم قرون وسطایی شکسته شود .به هر طریق که می توان باید کوشید تا نوشدارو را نه همچون فرزاد کمانگر که به موقع بر سهراب زمانمان رسانیم تا عزیزی دیگر بر دار کشیده نشود.

شوک آنی ;راه منتخب دولت برای اجرای هدفمند کردن یارانه ها

طرح هدفمند کردن یارانه ها که ماههای طولانی است اخبارش بصورت مداوم اغلب رخدادهای اقتصادی کشور را تحت تاثیر خود قرار داده وارد فاز جدیدی می شود.بر اساس بیانات مسولین دولت کودتا ابتدای مهر زمان آغاز اجرای این طرح بیان گشته .طرحی که بارها موعد اجرایش به تعویق افتاد .گاهی به نام عدم آمادگی پذیرش از سوی ملت و گاهی به نام عدم مهیا بودن شرایط اجرا .
اما نوبت جدید در حال رسیدن است.اول مهر زمان اجرایی شدن این طرح قلمداد گشته .طرحی که هر گوشه ی آن فرصتی است برای اعتراض. طرحی که بدون شک بنیان های اقتصادی را بر هم خواهد ریخت و اقتصاد بیمار و فاسد کشور را که بر لبه پرتگاه در حال افتان و خیزانی بیمار گونه است با شوکی ناگهانی به کمای درازمدت خواهد برد.
بسیاری از آگاهان اقتصادی بر این باورند که بدلیل عدم آمادگی جامعه برای پذیرش چنین طرح سنگینی بی شک تبعات حاصله از اجرای این طرح در سطح کشور بسیار گسترده خواهد بود .دولت کودتا نیز خود به خوبی بر این موضوع آگاه است و در مصاحبه های رییس دولت کودتا بارها اشاره شده که "شاید این طرح در زمان اجرا شاهد مخالفت هایی  باشد اما چندان جدی نخواهد بود"
اما جدی بودن این مخالفتها را می توان در اظهارات اخیر وزیر بازرگانی یافت که از به راه افتادن سونامی قیمت آرد ونان خبر داد.وی افزود: "تاکنون آرد یارانه‌ای به قیمت ۷۵ ریال و آرد آزاد به قیمت 4500 ریال عرضه می‌شد که با اجرای این قانون قیمت آرد به قیمت جهانی و بین این دو قیمت عرضه می‌شود"
این رشد غول آسای قیمت نان تنها بخش بسیار کوچکی است از تبعات اجرایی شدن این طرح .بی شک  قیمت بنزین نیز با توجه به تحریمهای اخیر و عدم کفایت مسولین کودتایی در مهار بحران و اجرایی شدن طرح مذبور دچار جهشی بزرگ خواهد شد .در کنار این چند مورد بیان شده دهها مورد دیگر نیز وجود دارد .از افزایش بهای برق مصرفی که نمونه هایش را در اخبار منتشر شده در استان گلستان شاهد بودیم تا به جزیی ترین اقلام مصرفی همه و همه تحت تاثیر این سونامی عظیم خواهند بود.اما راهکار دولت برا ی مقابله با این تبعات سنگین یک راه اعلام گشته و آن آنی بودن اجرای طرح است.کودتاچیان بر این باور هستند که با ضربتی اعلام کردن طرح و اجرای سریع و یکباره آن و در صورت اعتراض سرکوب شدید و سریع و آنی معترضین می توان از این بحران عظیم نیز عبور نمود اما باید بدانند که شعله های فروزان گشته در این میان چنان بنیان های کودتایی را به لرزه در خواهد آورد که شاید دیگر راهی برای جبران خطاها و آشتی های ملی باقی نماند.

۱۳۸۹ مرداد ۳۱, یکشنبه

قانون حمایت از خانواده یا قانون به ابتذال کشاندن خانواده ؟


کمیسیون قضایی مجلس حامی کودتا دز اقدامی نه چندان عجیب لایحه ای را به صحن علنی فرستاد با نام لایحه حمایت از خانواده .لایحه ای که به واقع بنیان های خانواده را تحت شدیدترین مخاطرات و طوفان های نابود کننده قرار می دهد.از آن رو که خانواده یکی از بنیان ها ی مقدسی است که در برگیرنده تمامی شئون رفتاری و کرداری فرد است و بی شک هسته اصلی شکل گیری شخصیت افراد در همین محیط تشکیل می یابد و به تبع آن نقش بسزای خانواده در تاثیرات اجتماعی نقشی بسیار پر رنگ و حائز اهمیت است.اما گویی کودتا کمر بسته بر نابودی بنیان های خانواده .ترویج تفکرات متحجرانه ای همچون مهریه که به واقع جز تبدیل خانواده به بنگاه معاملاتی و نابودی ارزشهای معنوی و مبدل ساختن آن به تفکرات مادی که متاسفانه به مفهوم حمایت از زنان در حال ترویج عمیق آن هستند خود از معضلات بزرگی است که گریبان خانواده های ایرانی را گرفته است.تضعیف روابط زناشویی از طرق مختلف ، ترویج اختلاف سطح میان مرد و زن در تمامی شئون و بسیاری از رفتارهای ناشایست دیگر خود گویا کم بوده که اینک مجلسیان در خواب رفته و کارمند دولت گشته اینبار به سراغ بنیان خانواده رفته اند و کمر بر نابودیش بسته اند .
تثبیت چند همسری تیری است کشنده بر پیکره نحیف و ضعیف گشته خانواده .
تیری که گویا در حال آزاد شدن از زه مجلسیان است تا مستقیم بر قلب خانواده ها فرو نشیند و تاثیر بسزایی در نابودیش گذارد.رشد چنین تفکراتی که ذهن ایرانی را مشوش کند از نیازها ی امروز جامعه است برای کودتاچیان  اما این لایحه مخاطره آمیز بحثش جداست .ارتباط مستقیم این لایحه و تبعات سهمگینش بر بنیان خانواده ،چنان نقشی در آینده جامعه دارد که شاید به سادگی  نتوان از کنارش گذشت.

۱۳۸۹ مرداد ۱۶, شنبه

ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد... سیزدهمین روز اعتصاب اسرای دربندمان

اعتصاب غذا همچنان تداوم دارد ...عزیزان در بند جانشان در خطر است.بیانیه ها صادر شده است.شخصیت ها پیام داده اند.اعتصاب را بشکنید .بشکنید اعتصاب را ...اما اعتصاب همچنان ذره ذره، وجود عزیزانمان را به نیستی می کشاند.17 عزیز در بندی که سیزدهمین روز اعتصاب را پشت سر گذاشته اند و از آن میان 3 عزیزی که اعتصاب خشک کرده اند در آستانه خطر جدی قرار دارند .هر چقدر حساسیت این امر بیشتر گوشزد گردد تاثیر شنوایی کودتاچیان فزونی می یابد .مباد گمان کنیم که نگاشتن مطلب به چه کار آید ؟هر مطلبی و هر پیامی که صادر می شود بی شک تاثیر خواهد داشت.تاثیری که شاید مجموعه آنها فشاری بر گرده کودتاچیان وارد سازد و این اعتصاب شکسته شود.عزیزان درنگ جایز نیست .در هر کجا و هر جایگاه که هستیم بنویسیم ...طراحی کنیم..تبلیغ کنیم تا شاید همین رفتارها که حداقل کاریست که می توان انجام داد به منصه ظهور برسد.کمپین تشکیل دهیم و گروه بسازیم و هر فکری که به ذهن خطور می کند انجام دهیم چرا که 17 تن جانشان در خطر است.17 اسیری که فراموشیشان ظلمی است در حق بشریت .ظلمی است عظیم .چگونه می توان در چشمان مادران این عزیزان نگریست و شرمنده نشد.هر روز که می گذرد امکان شنیدن آن خبر دردناک است پس از همین لحظه باید کوشید .آنانیکه می کوشیدند بیشتر بکوشند و آنانیکه نکوشیدند شروع کنند .امریست که همگان باید در آن کوشا باشند تا شاید بتوان جان این عزیزان را نجات داد.عزیزان خارج از کشور میتینگ های شما و به حرکت وا داشتن سازمانهای بین المللی بسیار حائز اهمیت است.همچون یکسال پیش در این امر خطیر این فرزندان درون میهن را تنها مگذارید.سازمانهای بین المللی را زیر فشار گذارید.تجمع و میتینگ برگزار کنید و هر چه از دست برمی آید که خود بهتر می دانید آن کنید تا این اعتصاب بشکند.

۱۳۸۹ مرداد ۱۲, سه‌شنبه

یکسال پیش بود آری یکسال پیش ...روزی که بر حکم تقلب و جنایت و دروغ مهر تایید زدی و شانه های ضحاک گونه ات را ابلیس زمان بوسید

یکسال پیش در چنین روزی بود که تصویری، داغ ملت را تازه کرد .بوسه ابلیس زمان بر شانه های ضحاک و تایید سند دروغ و تقلب و تجاوز متجاوزین به جان و مال ملت.یکسال پیش در چنین روزی بود که مترسک خود خوانده ات را فراخواندی و چه مضحک در مقابل هم پیالگی هایت حکمش را تایید کردی و چه مفتضانه مراسمش را برگزار نمودی.آسد علی آن روز را یادت است .آن روز که با دستان علیلت حکم خونی را که صادر نموده بودی به کوتوله ی اهلیت دادی و از او تقدیر کردی ...تقدیر کردی و یادت رفت  آه مادرانی که جگر گوشه هایشان را یخ زده در قطعه 302 بهشت زهرا یافته بودند....تقدیر کردی و یادت رفت چه بر سر آن همه جوان برومند در کهریزک آوردی...تقدیر کردی و ندانستی که تاریخ بارها و بارها افرادی را که مانند تو پشت به ملت کرده اند به زباله دانی فرستاده و تو نیز بی شک در همان مسیر خواهی رفت.آسد علی یکسال از تفیذ حکم تقلب و جنایت می گذرد و شک ندارم که در این یکسال چه فشاری بر تو آمده و زین پس چه فشارها بر تو خواهد آمد ..حتم دارم نه تو این روز را زیاد خواهی برد و نه مادران داغداری که آن تاییدیه تو را بر صفحات سیمای ناتوانت نگریستند و آه از نهادشان برآمد.
آن روز چقدر ذلیل گشتی و اطرافت چقدر خالی بود و امروز چندین برابر ذلیلت گشته ای چندین برابر اطرافت تهی تر گشته و این تنها بخشی از ثمره آن همه آهی است که پشت سرت بر جای گذاردی...منتظر باش که روزهای سخت تری در پیش داری ...روزهای ذلیل تر شدن و به عمق رذالت رهنمون گشتن.آسد علی سالروز تایید صدور حکم سقوطت را تبریک می گویم

پیشنهاد ملتمسانه مذاکره با امریکا خبر از میزان فشاری می دهد که طی روزهای آتی نمود بیرونی خواند یافت

روز گذشته رییس دولت کودتا در اقدامی عجیب پیشنهاد مذاکره مستقیم با اوباما را مطرح نمود .پیشنهادی که شاید اولین واکنش نسبت به آن از سوی سایت آلف متعلق به احمد توکلی از اصولگرایان مجلس داده شد .سایت الف در مطلبی ابراز چنین آورد:"علاقه عجیب آقای احمدی نژاد و بی محلی طرف آمریکایی به این مساله که تاکنون بارها از جانب ایشان مطرح شده، ضمن اینکه تعجب آور و قابل تحلیل است، چندان عزتمندانه نیست. اگر اين يك سياست واقعي نظام است، بايد از مجاري ديپلماتيك پيگيري شود و اگر صرفا جنبه تبليغاتي دارد، تكرار آن شايسته رئيس جمهور اسلامي ايران نيست. سیاست های کلی سیاست خارجی نظام، به ویژه در این سطح، چه گفتگو و چه مناظره و چه تحت هر عنوان دیگر، از جانب رییس جمهور تعیین نمی شود و ایشان حق ورود در این حوزه را ندارد."
از این رو این باور شکل می گیرد که این پیشنهاد عجیب و غیر دیپلماتیک تنها از مجرای دولت تهیه و ابراز داشته شده و ارکان دیگر از آن دلخوشی ندارند .به عبارتی شخص خامنه ای بارها در موضع گیریهای خود ابراز داشته که خود وی تنها نظر نهایی را پیرامون رابطه با امریکا خواهد داد و حتی در سخنرانی معروفش در مشهد در لحظه تحویل سال نو که مصادف با پیام اوباما بود نیز با احتیاط قدم برداشت .
اما وضعیت خاص ایران امروز و فروپاشی مشروعیت داخلی و تشدید تحریمهای بین المللی به قدری برای دولت سنگین بوده است که گویا بدون توجه به این ساختارها و این سخنان به یکباره وارد این بازی شده تا به زعم خود با ارتباط مسقیم بتواند از پس این مشکلات عظیم برآید.اما در این میان با توجه به قرائن و شواهد موجود شاید بتوان باور داشت که این پیشنهاد با موجی از مخالفت روبرو گردد و نتیجه ای هم در بر نداشته باشد.
تنها وجه این پیشنهاد نمایان شدن فشاری است که بر گرده کودتا وارد آمده و نشان می دهد که تشدید تحریمها به چه سان تاثیر داشته که این چنین روی به مذاکره آورده اند.

۱۳۸۹ مرداد ۸, جمعه

ساکنان دیروز خاوران و خفتگان امروز بهشت زهرا همه فرزندان ایرانند که در راه عظمت و آبادانی میهن به شهادت رسیدند...یادشان گرامی

۲۲ سال پیش فاجعه ای هولناک همچون ابری تیره آسمان ایران را در بر گرفت و در تاریکی آن فضای حزن انگیز و درد آور فرزندان رشیدی از تبار ایران در خاک آرمیدند .22 سال پیش در آستانه جابجایی قدرت و رهبری حاکمیتی که بر دوش جوانان میهن استوار گشته بود و هزاران وعده آبادانی و آزادی میهن را با صدایی رسا به گوششان رسانیده بود، به جایی رسید که شعارهایش را تحقق نیافته دید و پس از طی هشت سال جنگ خانمانسوز به یاد زندان اوین و حاضرینش افتاد.
در آن فضای رعب انگیز دهه شصت که بی شک اغلب جوانان امروز یاد و خاطره هایی از آن دوران سیاه در اذهانشان دارند فاجعه ای در حال وقوع بود.شاید وحشت قطع شدن برق در آن دوران سیاه که مصادف بود با یورش های همه جانبه برای بازداشت افراد از خاطر بسیاری نرفته باشد.چگونه میتوان خود را در کنار عزیزانی که در شهریور 67 در اوین بودند و اکنون نیستند قرار داد؟چگونه می توان آن شبها و روزهای دهشتناک را با قلم به تصویر کشانید؟چگونه می توان احساسی را که وقتی می بینی که تپه ای از کفش های زندانیان در گوشه ای از بند پدید آمده و از صاحبان آنها خبری نیست را متصور بود؟آری 22 سال پیش نیز در سال شوم 67 که شاید شومیش را باید بر متصدیان کشور نسبت داد ایرانمان عزادار بود.جمع کثیری از مخالفین حاکمیت با دلیل و بی دلیل ،با دادگاهی شدن و بی دادگاهی شدن ،بصورت فله ای و یکباره جانشان چه ساده  از تن درآمد و چه ساده از جان دادن آدمی سخن بر زبان می رانیم..
دردی جانکاه است که روان آدمی را مشوش می کند.دردی که شاید 21 سال بعددر سال 88 به دیدگانمان در خیابانهای تهران نه در زندان اوین و در مقابل دیدگان همگان و نه مخفیانه و شبانه نظاره گر بودیم.دردی که دیدیم به چه سان خون جوانانمان بر سنگفرش خیابانها جاری گشت و چه صحنه های درد آوری را شاهد بودیم که شاید تا عمرمان باقیست تمام این صحنه ها همچون نواری در مقابل دیدگانمان باشد.
ظلم و جفایی که در حق بازماندگان آن وافعه هولناک می گردد چه ناجوانمردانه است .چقدر سخت است که هر بار به مزار عزیز از دست داده ات می روی شاهد باشی که همچون زمین کشاورزی آن مزار را شخم زده اند .چقدر سخت است که نتوانی سنگ قبری مشخص برای عزیز از دست داده ات داشته باشی و مجبور گردی که با علایمی خاص نشانه گذاری کنی تا فراموش نکنی که عزیزت اینجا خفته .اگر چه وجب به وجب آن مکان آرامگاه همه این عزیزان است اما براستی سخت است و سخت است و سخت....
آری ایرانمان در ماتم است...در ماتم از دست دادن عزیزانش ...در آستانه بیست دومین سالگرد آن کشتار عظیم و هولناک که تاریخ ایران هرگز زیاد نخواهد برد.آری خاوران آرام گیر که همچون تو بسیار داریم ..خاوران عزیز مهمانی نوین داری بنام 302 ...مهمانی که  غنچه های نوشکفته بسیاری را همراه دارد.خاوران، بهشت زهرا در جای جای خود امثال تو را پذیرفته و چه بسا باز هم بپذیرد اما شک نداریم که خون آنانی که در آغوش تو و اینانی که در آغوش بهشت زهرا آرمیدند پایمال نخواهد شد . روان تمام عزیزانی که در راه عظمت این ملت گام برداشتند شاد باد و یادشان هماره گرامی باد.

۱۳۸۹ مرداد ۱, جمعه

آقای خاتمی، رخدادهای اخیر ترازوی سنجش شرافت و میزان دنائت و پستی افراد می باشد نه نظر رهبرتان

احمد خاتمی در اظهار فضلی جدید بیان داشت که آینده سیاسی آقای هاشمی به تصمیم رهبری و انتخابات آتی هیات رئیسه مجلس خبرگان رهبری بستگی دارد.
.تحولات یکساله اخیر موجب چنان رشد و افزایش سطح بینش مردم گشته که دیگر محال است بازگشت به دوران پیش از 88 را بتوان متصور بود.این جهش حیرت انگیز و این حضور غرور آفرین و این شهامت مثال زدنی مردم در طول تمام رخدادهای پس از انتخابات 88 می باشد که تعیین کننده وضعیت افراد است.رخدادهای اخیر ترازوی سنجش شرافت و میزان دنائت و پستی افراد می باشد که هر یک را نسبت به موضع گیری ها و رفتارهای خود در طول این یکسال و اندی مورد بررسی قرار می دهد .چه بسیار افرادی که با پیشینه آلوده خود تاثیری شگرف بر این جهش عظیم فکری ملت ایران داشتند و چه بسیار افرادی که سکوت و سهم خواهیشان آنان را به زباله دانی تاریخ سپرد.این امر تنها مختص به سیاستمداران و فعالان سیاسی نیست .بلکه در این میان هنرمندان نیز با پالایش عظیم روبرو گشتند و برخی با پیراهن سبز خود در مسجد قبا و برخی با حضور خود بر مزار ندا ذره ای از همراهی با مردم عدول نکردند .برخی نیز با عدم همراهی و ساخت سریالهای پر مخاطب خویش به سانی دیگر همسو با ملت شدند .اما در میان بودند هنرمند نماهایی که به آغوش کودتا رفتند تا ذره ای نانشان را چرب تر کنند و غافل از آن گشتند که نانی که نزد ملت نباشد برایشان چون سنگی خارا خواهد گشت.آنانی که در تفیذ کودتاچیان حاضر شدند و آنانی که تب دار به دیدار بیماران روانی تاریخ این ملت رفتند.همه و همه بایستی از صافی ملت عبور کنند و این صافی نیز بی شک همان عامل همراهی با ملت است.پس همگان منتظر خواهند بود تا به نسبت همراهی با ملت پرونده شان مورد بررسی قرار گیرد.

۱۳۸۹ تیر ۳۱, پنجشنبه

هدفمند کردن یارانه ها ;طرحی که بصورت مداوم اجرایش به تاخیر می افتد...علت وحشت است یا ناتوانی؟

طرح هدفمند کردن یارانه را شاید بتوان از جنجالی ترین طرحها دانست.طرحی که بارها و بارها موعد اجرای آن تغییر نمود.از دی ماه 88 بود که اظهار نظرها حاکی از اجرای قریب الوقوع این طرح را خبر می داد و اندکی بود که اجرایش به فروردین 89 موکول شد و پس از درگیری که میان دولت و مجلس پدید آمد و مشکلاتی (شما بخوانید تبعات عظیم اجرای طرح و ایجاد بستر مناسب برای اعتراض توسط سبزها)سبب گشت که این طرح به نیمه دوم امسال موکول شود.به عبارتی دولت اعلام کرده که از مهر ماه اجرای طرح را آغاز خواهد کرد و در چندین استان (البته بصورت صوری)اجرای طرح را آغاز نمودند و بیان داشتند که همه چیز روبراه است .
اما چند روزیست که بصورت مداوم خبرهایی منتشر می گردد که گویا دولت کودتا باز هم قصد عقب نشینی از اجرای طرح را دارد و بازهم تاخیری دیگر در راه است.بی شک اجرای چنین عملی تبعات بسیار سهمگینی را در بر خواهد داشت .در این وضعیت اسفناک اقتصادی که همسو با تحریم ها شکل و شمایلی نوین به خود گرفته است .در این اوضاع نابسامان و درگیرهای درونی به اصطلاح اصولگرایان و بعد بیرونی آن که اعتصابات بازار بود بی شک آغاز این طرح یعنی آغاز دور جدید تحولات عظیم در کشور.از سویی دیگر نیز دولت بودجه مورد نیاز خود را برای آماده نگه داشتن نیروهای سرکوب گر و ارضای هوسهای لجام گسیخته فرماندهان سرکوب را ندارد و برای نیل بدین مقصود نیازمند اجرای این طرح و بدست گرفتن مابه التفاوت این یارانه ها می باشد.امری که تبعات اعتراضیش نه به گفته معترضین که به گفته عقلای خودشان کشور را در بر خواهد گرفت.

۱۳۸۹ تیر ۲۹, سه‌شنبه

پاسخی به خامنه ای و فتوایش :هر چه پست تر خود بزرگ بین تر

اظهار فضلی نمودی و نامش را فتوا گذاردی و به خیالت عالمی را تکان دادی؟فتوای رسوای شهر منتشر گشت که از عدم مشروعیت پریشان بود و می کوشید به هر ترفندی و به هر روشی اندکی آن را گدایی کند و در این بازار مکاره راهی جز صدور فتوا ندید.فتوایش صادر شد که ای مردم بدانید و آگاه باشید که من بعنوان ولی فقیه شما ،ولی فقیهی که نایب بر حق امام زمان است حکومت می کنم نه بعنوان یک فرد سیاسی .من رسوای شهر نیستم و نیازی به مشروعیت ندارم چرا که آن را نه از طریق شما که از طریق ارتباطات متافیزیکی بدست می آورم .رسوای شهر فتوا داد تا بگوید که اگر چه در اطرافش لرزه هایی با ریشتر بالا پدید آمده و ویرانی های جبران ناپذیر از خود بجای گذاشت اما وی خواهد کوشید تا بر این ویرانه ها کاخهایش را مجددا بنا کند اما غافل است که زمین زیر پایش چنان آب به خود گرفته و سست شده که دیگر توانی برای ماندن ندارد و روزی نیست که بخشی ازان ریزش نکند.
رسوای شهر پیام داد که اوست که بر دلها حکم می راند و همه دانستند که مقصودش کدام دلهاست؟همه دانستند که از دل مادر سهراب و ندا آگاه  است و بر دل زخم خورده این مادران داغدار مرحم.اما این پندار اوست نه واقعیت ماجرا .چرا که نام وی چنان در این جنایات عجین گشته که شاید نتوان آن را از این جنایات جدا نمود.
گویند آنگاه که ترس و وحشت بر انسان مستولی می شود چنان مخیله اش از کار می افتد که دیگر در عالم وهم خود، سخنها می گوید که به سختی بتوان آن را پذیرفت و اینک این رسوای شهر ما نیز دچار این توهمات گردیده است.
آسد علی روزگاری سخت می گذرانی چرا که هنوز تاوان خونهای به ناحق ریخته را پس ندادی و منتظر باش که تاوان بسیار سنگینی باید پس دهی .این سخنان وهم آلودی که برون می دهی تنها بیان کننده میزان وحشت و عمق سردرگمی ات است و بس .

۱۳۸۹ تیر ۲۳, چهارشنبه

سه شبی که مادرمان ایران خون گریست تا قطعه 302 آرامگاه فرزندانش شود

تاریخ ایران این شبها و روزها را زیاد نخواهد برد .ایران این شبها و روزها خون گریست و چه فجایع دردناکی را که به دیدگان خون آلودش نظاره گر نبود.عزیزترین فرزندانش را خون آلود و مخفیانه به دامانش سپردند و چه رذیلانه تن به این جنایت دادند تا شاید بتوانند جنایت دیگر شان را بپوشانند.آری در همین روزها بود که یکسال پیش دهها عزیز هموطن را خون آلود و زخمی و کاملا مخفیانه به بهشت زهرایشان بردند و به خاک سپردند.براستی زمین آن شب چه صحنه های دردآوری را دید ... تن تکه پاره شده عزیزان و جوانان این مرزو بوم را که تنها فریاد آزادیخواهی سر داده بودند از سلاخی کهریزک و سایر دخمه های شیطانی شان آوردند تا این نامداران را به خیال خود بی نام و نشان به خاک بسپارند.بی شک خاک ایران بر خود خواهد بالید که چنین فرزندانی را در آغوش گرفته و ننگی ابدی بر حرامیانی خواهد فرستاد که این چنین ددمنشانه به جان این گوهرهای انسانی افتادند .
در آن سه شب فراموش نشدنی مگر کسی می تواند احساس مادران این عزیزان را درک کند.آنانی که بدنبال جگرگوشه هایشان از این زندان به آن زندان و از این بازداشتگاه به آن بازداشتگاه فرستاده می شدند و نمی دانستند که پاره های تنشان تکه و پاره شده و یخ زده به این جا آورده شده اند و مخفیانه در خاک آرمیده اند.
آن سه شب فراموش نشدنی مگر از حافظه ملت برون خواهد رفت .مگر می توان زیاد برد وقتی حدود 40 عزیز آزاده را مخفیانه به خاک می سپارند و به یکباره در فردای آن روز گورهایی ظهور می کند که نه نامی دارند و نه نشانی چرا که نام و نشانشان آزادگی و آزادی میهن بود.
نمی دانم چه بنویسم که شاید ذره ای بسیار کوچک از دریای دل این مادران را گفته باشم اما براستی که قلم می ایستد و زبان واژه ای نمی یابد تا بتواند آن درد عظیم و جانکاه را بیان کند .دردی که شاید تصورش هم بسیاری را آزار دهد.مادران و پدران این عزیزان انسانهایی با شرف و بزرگوار هستند که غمی عظیم را بر دوش می کشند.
این جنایت هولناک در شبهای 21 تا 24 تیرماه سال 1388 خورشیدی زمانی به وقوع پیوست که در اثر اعتراضات مردمی تعداد کثیری از آزاد اندیشان میهن به ضرب گلوله و چاقو عده ای انسان نما ی وحشی به شهادت رسیدند .برخی دیگر نیز که بازداشت شده بودند در سلاخی کهریزک زیر شدیدترین شکنجه های این حرامیان جان به جان آفرین تسلیم کردند و خونشان در راه آزادگی میهنشان بر خاک این مرز پر گهر جاری گشت.اندکی پس از رخدادن این فاجعه هولناک در بهشت زهرا سایت نوروز فیلم های منتشر کرد که نشان از گورهای می داد که همه بیشنان بودند .گورهای که با اعداد نشانه گذاری شده بودند و زیر هر یک جگر گوشه ی مادری خفته بود .در سالروز این جنایت هولناک یاد تمام آن عزیزان گمنام را گرامی میداریم و راهشان را تا نیل به مقصود نهایی که همانا آزادی میهن است ادامه خواهیم داد.روان تک تک شان شاد باد
این دو بیت را از وبلاگ "هر چی"برگرفتم تا اندکی بیان آن رخداد هولناک را نماید

عزیز مهربان، با من بگو در قطعه چندی

ردیف چندم این گورها را با خود آکندی

تن یخ بسته‌ات را بی‌کفن، بی غسل آوردند

و در تاریکی شب دفن کردند و تو می‌خندی



آیا فرمان سقوط دولت کودتا از طریق بازار و موتلفه صادر گشته است؟

اعتصاب بازاریان تداوم می یابد و بازار تهران همچنان تعطیل است.بعد روانی این جریان به قدری سنگین است که بدون تبلیغات خاصی اغلب مردم عادی از آن مطلع گشته اند.امروز چهارشنبه 23 تیر نیز بازار طلا فروشان و چند بخش دیگر از بازار بزرگ تهران تعطیل است .این تعطیلی ها بر اساس شواهد موجود نه تنها در ظاهر امر تمام شدنی نیست بلکه به شدت در حال گسترش و همه گیر شدن است.اما سوالی که اینجا مطرح است اینست که آیا براستی بازار برای عدم پرداخت مالیات اینچنین یکدست عمل می نماید؟
سوالی که شاید پاسخ دادن بدان اندکی نیازمند زمان باشد اما تنها پاسخ قاطعانه ای که می توان بدین امر داد همین مسئله است که بی شک بازار بصورت هدفمند و جهت دار وارد این بازی شده است.حال سود و زیان تعیین شده در این بازی در کجا رقم خواهد خورد پاسخش را در روزهای آتی خواهیم گرفت .به عبارتی دستانی در کارند چرا که بازار در طول 31 سال فعالیت خود نشان داده که ذره ای از حاکمیت عدول نکرده و نخواهد کرد و این رفتار اخیر شاید در طول 31 سال بی سابقه بوده باشد و این وسعت اعتصاب و تداوم آن نشان می دهد که هدف تنها مالیات نیست .
آیا می توان دستان موتلفه را در بیرون این بازی دید؟آیا دستوری از بالا برای زمین زدن دولت کودتایی صادر گشته است؟آیا بازار و مشکلات اقتصادی که پاشنه آشیل این دولت است ابزاری گشته برای زمین زدن دولت نامشروع ؟و هزاران هزار سوال دیگر که می بایست در رفتار روزهای آتی بازاریان و موضع گیریهای جریان موتلفه آنها را کنکاش نمود.

۱۳۸۹ تیر ۲۰, یکشنبه

هفت سال از تاریخی که دستان ننگین مرتضوی به خون زهرا کاظمی آغشته گشت می گذرد

هفت سال پیش در 20 تیر ماه سال 1382 بود که خبر کشته شدن زهرا کاظمی خبرنگار ایرانی کانادایی منتشر شد.خبری که همچون اخبار پلید دیگر، دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی فاسد حاکمیت در ابتدا با لاپوشانی و پنهان کاری سعی در تحریف واقعیت داشت تا اینکه در اثر واکنش های شدید جهانی ابعاد این فاجعه بیشتر روشن شد.در آن روزگار محسن آرمین نماینده مجلس که اکنون در بند اوین خود گرفتار است گزارشی از فجایعی که بر سر این زن شجاع ایرانی آمده بود پشت تریبون مجلس قرائت کرد.آرمین در آن نطق خود از شخص مرتضوی بعنوان مسول اول این فاجعه یاد کرد و رسما اعلام داشت که عامل اصلی قتل ایشان کسی جز مرتضوی نیست.اما این گزارش به کجا ختم شد؟مرتضوی ارتقاءگرفت و دستان پلیدش بازتر گشت تا فاجعه کهریزک را بیافریند.این دمل چرکین که در اثر عدم معالجه بازتر شد فرزندان بیشتری را به کام مرگ کشاند.آری اخبار منتشر شده پیرامون ایشان خبر از نهایت ددمنشی و وحشی گری یک انسان نما می داد .زهرا کاظمی 55 ساله در مدت 18 روز بازداشت در اوین مورد تجاوز جنسی قرار می گیرد و در اثر رفتارهای وحشیانه بازجویانش کشته می شود.عمق دنائت و پستی را می توان در این رفتار مرتضوی شاهد بود .او و همراهانش  به این مادر ایرانی تجاوز کردند و شک نداشته باشند که خون این شیر زن ایرانی و تمامی عزیزانی که در وقایع پس از انتخابات دچار شکنجه ها و تجاوزها و کشتار وحشیانه این حرامیان تاریخ قرار گرفتند دامانشان را خواهد گرفت.یاد این زن ایرانی دلیر را گرامی می داریم.

۱۳۸۹ خرداد ۲۸, جمعه

ندای سبزایران با نگاه نافذ خود در قلب ملتی جاودانه شد...30 خرداد روزی که جهان مبهوت شد

۳۰ خرداد یادآور شنبه خونینی است که هیچ کس از ذهنش آن را دور نخواهد کرد .۳۰ خرداد تهران یکپارچه غرق خون و آتش شد تا فصل الخطاب اهریمنان را به هیچ انگارد .30 خرداد بیانگر روح عظمت خواهی ملتی است که خود را در بند سخنان پوچ و تهدید آمیز ظالمان ندانست و فریاد آزادیخواهی خود را علیرغم تمام ددمنشی های کودتاچیان به گوش جهانیان رسانید تا نشان دهد که اسیر تهدید ها و قدرت نامشروع نخواهد شد.30 خرداد ملت ندایش را جهانی کرد تا این سمبل آزادیخواهی ایرانیان پا را فراتر از مرزها بنهد و جهانی را مبهوت نگاه خویش کند. تصاویر منتشر شده از رخدادهای این شنبه خونین چنان تاثیری شگرف بر جهانیان نهاد که بی شک اثرات آن همچنان ادامه دارد .30 خرداد یکساله شد و ندای ایران جهانی شد و قدرت ملت ایران و روح عظمت طلبانه آن زبانزد همگان گردید و در این میان کودتاچیان مفلوک هر روز خود را ضعیف تر و محدودتر از دیروز دیدند.نگاه ندای سبز ملت در آن روز تاریخی چنان پیوندی میان ملت ایران با جهان برقرار کرد که بی شک هر بار دیدن آن فیلم کوتاه این پیام ملت را رساتر به گوش همگان می رساند که ایرانیان ملتی هستند آزاده و این فیلم همچون پتکی است بر پیکره کودتاچیان.آنان که هراسیمه و وحشت زده یکبار شهادت ندای ملت را دروغ خواندند و از آن با سناریویی مضحک یاد کردند و بار دیگر پذیرفتند که آری وی را عناصر موساد و منافقین و امریکا کشته اند و چندی بعد یادشان آمد که وی اصلا کشته نشده و در این اواخر نیز فهمیدند که آری ندا کشته شده اما نه توسط عباس جاوید تهرانی عضو بسیج بلکه توسط زنی ناشناس ... تمام این سخنان ابلهانه که هر بار رنگ و بویی جدید به خود می گیرد نشان می دهد که آن نگاه معصومانه چنان وحشتی بر پیکره شان انداخته که اینچنین هراسان تن به دروغ های پی در پی می دهند و هر بار نیز فراموش می کنند که چه یاوه ای بافته اند و چه سخنی بر زبان رانده اند.30 خرداد فریاد ملتی بود و هست که تا تحقق خواسته هایش که همانا آزادی میهن است از پای نخواهد نشست.

۱۳۸۹ خرداد ۲۵, سه‌شنبه

موسوی عزیز حضور احزاب و فعالیت آنها با گرایشات مختلف می تواند سخنانتان دراین بیانیه را به سوی نیازی یکصد ساله سوق دهد.

میر حسین در بیانیه هجدهم خود از تکثر گرایی و مخالفت با انحصار طلبی سخن به میان آورد.بی شک فعالیت قانونمند و آزادانه احزاب گوناگون می تواند تنها دریچه ی برای نیل بدین مقصود تلقی شود.حضور احزاب در یک چهارچوب نوین طراحی شده که از نیازهای آتی جنبش می باشد می تواند راهگشا و کمک مهمی در به نتیجه رسیدن خواسته ها و مطالبات ملت باشد .مطالباتی که در یک بستر مناسب شکل گرفته و فارغ از شور وهیجان کاذب در حال رشد و نمو است و این کودک یکساله که قدمتی صد ساله دارد اکنون توانایی های بیشماری را در خویشتن می بیند .از اینرو یکی از نیازهای مبرم برای به نتیجه رسیدن این بستر مناسب فعالیت آزادانه احزاب نه در یک قانون پوسیده و متحجر همچون ماده  10 قانون احزاب می تواند کمک بزرگی در جهت  پیشرفت جنبش نماید.
حضور احزاب گوناگون و فعالیت آنها با گرایشات مختلف می تواند این سخن و این بیانیه را به سوی واقعیتی ایده آل و نیازی یکصد ساله سوق دهد .شما که تا کنون با رفتار خود این تکثر گرایی را مفهومی واقعی بخشیده اید امیدوارم برای آینده جنبش آزادی احزاب را در دستور کار خود قرار دهید تا همین روند تضارب افکار بتواند نیاز امروز ملت مان را پاسخگو باشد.بی شک در این میان احزابی که مقبولیتی مردمی دارند رشد و پیشرفتشان چشمگیرتر خواهد بود و این خود متضمن آینده ای درخشان برای میهن خواهد بود

۱۳۸۹ خرداد ۲۱, جمعه

حماسه سازان میهن درود بر شرفتان...خروش امشب پیامی بود برای حضور فردا

امشب نه تنها مناطق و محله هایی که معمولا الله اکبر گفتنشان برای همگان محرز شده بصورت بسیار توفنده و چشمگیر بانگ و ندای اعتراضشان گوش بسیاری را کر کرد بلکه مناطقی همچون جمالزاده جنوبی و آذربایجان و جمهوری که خیلی کمتر این رفتار را از خود بروز می دادند نیز صدای الله اکبرشان بسیار رسا به گوش می رسید.این اتفاق خجسته خبر از اطلاعی عمومی برای حضوری جدیست .امشب این فریادها خواب از چشمان کودتاچیان ربود که مذبوحانه خرسند بودند که فردا خبری نخواهد شد .امشب این فریادها شوری وصف ناپذیر در همگان پدید آورد .فردا بیشک روز ماست .روز خروش ملت .روزی که دیگر این حرامیان جرات نکنند که قاتل ندایمان را در سیمای کودتاییشان به تصویر بکشند و چه بسا مدالش نیز دهند.

۱۳۸۹ خرداد ۱۹, چهارشنبه

برای گرفتن حق خود هیچگاه منتظر اجازه دولتی نخواهیم شد که در تقلب و تجاوز و جنایت مقام نخست را داراست

22 خرداد خواهیم آمد چرا که نیازی به صدور مجوز از سوی دولتی که سراپا تقلب و دروغ و تجاوز و ددمنشی است نداریم.22 خرداد خواهیم آمد و ذره ای از تلاشمان برای این حضور نخواهیم کاست چرا که از یکسال پیش که عهدی بستیم نیز مجوزی برای آمدنمان نداشتیم.22 خرداد برای نگاه خیره به دوربین ندایمان حضور خواهیم یافت و این وحشت فزاینده موجود در صورت کودتاچیان را به جهانیان نشان خواهیم داد.22 خرداد خواهیم آمد تا نشان دهیم که یاوه سرایی هایی که برخی بر زبان می راندند که جنبش سبز به پایان رسیده سخنی است که تنها در توپخانه های دروغ و ریا متبلور گشته و پخش شده است.آری 22 خرداد روز ماست .روز ملت آزادیخواه ایران است.22 خرداد روز حماسه سازی است .روز نشان دادن زخمی است که سالیان متمادی بر پیکره این ملت تعمیق می یابد و هر بار که اندکی مرهم یافته دگر باره دژخیمی بر آن می تازد  و آن را تکه و پاره می کند.22 خرداد روز تبلور ارده ای است که یکسال پیش در خیابانهای تهران به منصه ظهور رسید و آوازه اش نه در تهران و نه در ایران بلکه جهانیان را در بر گرفت.22 خرداد برآیندی است از حضوری یکساله با تمام سختی ها و زیبایی هایش .با تمام دردهای و رنج هایش .با تمام شکنجه ها و تجاوزهای و جنایت ها و زندانی هایش و بالاخره 22 خرداد روز ملت ایران است .

هراس از حضور سبزها در 22 خرداد تهران را به شدت امنیتی کرد

امروز 19 خرداد اغلب نقاط پر جمعیت و استراتژیک تهران شاهد حضور چشمگیر نیروهای امنیتی و انتظامی بود.حضوری که شاید هیچ دلیلی برای آن نتوان یافت جز ترس و وحشت.
در اغلب میادین اصلی شهر از جمله امام حسین و فردوسی و انقلاب و در نقاط پراکنده دیگر اکیپ های موتور سوار و خودروهای ضد شورش آرایشی کاملا نظامی گرفته و مستقر شده اند.بی شک این حضور گسترده یا برای انجام عملی پیش از 22 خرداد طراحی شده و یا بیان کننده ترس و وحشتی است  که در آستانه 22 خرداد و پس از شکست سنگینی که در 14 خرداد بر کودتا تحمیل شد بروز نموده است.
به هر روی تبلیغات وسیع 22 خرداد خود عاملی است برای فزونی این ترس و کودتا نیک می داند که حضور مردم در این روز پتکی خواهد بود بر قصر شیشه ای که از پایه متزلزل است.

۱۳۸۹ خرداد ۱۱, سه‌شنبه

بازشناسی رفتار حکومت در قبال معترضین

برگرفته از وبلاگ رسمی سازمان جوانان حزب پان ایرانیست 
روشن است که دولت مستقر خود از نظرات جین شارپ و انقلابات مخملی برای مقابله با مطالبات مردمی بهره می گیرد و همینطور بحران موجود را در چارچوب آن می فهمد.فرآیند ونتایج انتخابات شرایط امکانی برای بروز اعتراضات گسترده بویژه در تهران فراهم آورد.وجود عناصری از مولفه های دموکراتیک از جمله مکانیسم انتخابات در بافتار سیستم ، اجبار ملزومات و ضرورت شرایطی برای تحقق آن بویژه در جامعه ی فعلی ایران،برای زمانی حداقل محدود توان ماشین سرکوب را کاهش و در نتیجه مجالی برای ظهور نارضایتی های ژرف و سرکوب شده فراهم کرد.اعتراضات مردم ایران تنها نتیجه ی مجموعه کنشهای هیات حاکمه در فرآیند انتخابات نیست بلکه ریشه ی نارضایتی ها در نقطه ایست که فرآیند انتخابات یکی از نمودهای آن بنیادهاست.این بنیاد ها با ماهیتی مدام در حال هست شدن است که با نمود یافتن در نسبتی که با زندگی واقعی مردم می یابد،موجبات نارضایتی تدریجی و سلب اعتماد پایه ای از نظام را سبب و بحرانهایی دامنگیر آن می شود.
از این نقطه و درجهت حذف مساله ی اصلی ، حکومت می کوشد تمام اعتراضات را صرفا به نتیجه انتخابات پیوند زده و آنرا نیز نتیجه فریب افکار عمومی از راه "دروغ بزرگ"مطرح کند و به سمت مهندسی افکار و جنگ نرم پیش برود; در حالی که مردم ایران به آستانه فهمی رسیده اند که قابل بازگشت نیست!آنها به این فهم رسیده اند که نظام حاضر- بصورت سیستماتیک و ذاتی -بالقوه و بالفعل با ارائه ی فرمولهای تثبیت یافته توان کنترل و حذف آراء را داراست و آگاهانه با طرح شعار "رای من کجاست" به دهلیزی توجه دارند که این آراء در مسیر آن می تواند اثر خود را از دست بدهد.

کیانوش عزیز امروز همکلاسیهایت واژه شجاعت را مفهومی دگر بخشیدند و چه دلیرانه یادت را گرامی داشتند


امروز ۱۱ خرداد بود مراسم بزرگداشتی برای کیانوش آسا در دانشگاه برگزار گردید.همکلاسی های کیانوش گرد هم آمدند و یادش را گرامی داشتند و  با صدایی بر خواسته از عمق وجودشان نامش را در فضای  دانشگاه علم و صنعت آکندند و یادش را چه دلیرانه گرامی داشتند.این است پیمان بستن و بر سر عهد و پیمان بودن آقای خامنه ای .این است که قدرت و شجاعت دانشجویانمان که علیرغم تمام فشارها و وحشی گریها و کشتارها باز هم پیشتر اعلام برنامه می کنند و باز هم با شجاعتی وصف ناپذیر حاضر می شوند چرا که باور دارند پیمانی که یکسال پیش همه در کنار هم بر آن پای فشردند امروز مستحکم تر از دیروز و باور مند تر از همیشه پابرجاست.
امروز این حضور دانشجویان تنها بیانگر یک تجمع دانشجویی نبود .در فیلم های منتشرشده  همه دیدیم که چه سان زیر فشار هستند و به چه شکلی از آنها فیلم برداری می کنند که در آینده بیشتر اذیشتان کنند اما واژه شجاعت مفهومی دیگر یافت و هیچ فردی از جایش تکان نخورد و مترسک کودتایی آن وسط چرخید و چرخید و پس زده شد .کیانوش عزیز این چند سطر را نگاشتم تا بگویم که هر یک از این همپیمانانت برابر با میلیونها نفری است که با هزار وعده و وعید و امکانات تجدید پیمان می کنند.درود بر شرف همه این عزیزان که این چنین به پیشواز 22 خرداد می روند.

۱۳۸۹ خرداد ۷, جمعه

جنبش دانشجویی قلب تپنده جنبش سبز به پیشواز 22 خرداد می رود


 در روزهای اخیر از اول خرداد شاهد شکل گیری تجمعات اعتراضی دانشجویان در نقاط مختلف کشور هستیم .گویی خرداد ماه نیز برای دانشجویان که پایه جنبش سبز تلقی می شوند نیز مفهومی دیگر داشت .چرا که از ابتدای آن تجمعات دانشجویی شکلی دیگر گرفت.اعتراضات و اعتصابات پی در پی در دانشگاه های گوناگون خبر از رشد و گسترش فعالیتهای اعتراضی دانشجویان در روزهای آتی میدهد.حرکت اخیر دانشجویان امیر کبیر در دفاع از مجید توکلی و بیانیه‌ی دانشجویان حقوق دانشگاه فردوسی مشهد در اعتراض به بیست روز بازداشت غیرقانونی «زهرا شمس» و از سویی بیانیه و فراخوان تعدادى از دانشجويان دانشگاه علم وصنعت که اعلام كردند، روز ۱۱ خرداد ۱۳۸۹ به ياد كيانوش آسا كه در جريان نا آرامى هاى پس از انتخابات رياست جمهورى كشته شد لباس سياه به تن مى كنندهمه و همه نشان از آمادگی و خیزشیدگر باره در جنبش دانشجویی دارد. در  بيانيه دانشجویان  دانشگاه علم و صنعت آمده است " كه اين دانشجويان روز ۱۱ خرداد راس ساعت ۱۲ در برابر دانشكده مهندسى شيمى گرد هم مى‌آيند و با حركت به سمت پارك شهيد آسا، زندگی کیانوش‌ها را فریاد می‌زنند." 
مجموعه این رفتارها و کنش های دانشجویی که در روزهای گذشته و پیش رو نمایان شده است نشان می دهد که حرکتهایی در پیش است که همین تحرکات دانشجویی خودمی تواند موتور خیزش مردم در 22 خرداد را پر قدرت تر نماید و جنبش دانشجویی با این حرکات همسو با ملت سبز ایران به استقبال 22 خرداد بزرگ می رود

۱۳۸۹ خرداد ۶, پنجشنبه

اگر 22 خرداد در صحنه نباشیم شک نداشته باشید که وضعیت امروز مجید توکلی وضعیت فردای تک تک ماست...به خاطر ایران بکوشیم و تبلیغات را وسعت ببخشیم

این روزها هیچ تفاوتی با زمان جنگ ندارد .این روزها ایرانمان غرق جنگی خانمانسوز گشته که هر روز جوانانش را به مسلخ می برد و به وحشیانه ترین طریق ممکن با آنان برخورد می کند.مگر حتما باید در جنگ دشمن خارجی به میهن تجاوز کند تا ما حالت اضطراری و فوق العاده بگیریم وضعیت کنونی میهن چیزی کم از یک جنگ خانمان سوز ندارد.سرمایه های کشور به شدت در حال تاراج شدن است و اقتصاد میهن را به ورشکستگی کامل رساندند.میراث تاریخی مان را به نحو غیر قابل باوری تاراج کردند و منابع طبیعی کشور را به نابودی کشاندند.دیگر چه اتفاقی باید بیافتد تا بفهمیم که آری ایران در حال جنگی دردناک است.مادر میهن هر روز ضربه ای را می پذیرد .فرزندانش را به اسارت می برند .دخترانش را به وقیحانه ترین وجهی تحقیر می کنند و در جواب شکایت جز سرکوب چیزی نمی یابد.
عدم درک رسالت خویش در این برهه حساس و خطرناک خیانتی است در حق عزیزان از دست رفته مان.ظلمی است در حق نگاه ندایی که تنها ندایش آزادی ایران بود.ظلمی است در حق جوانی سهراب و تن سوخته ترانه .ظلمی است در حق تمام پنج هزار اسیری که روزهای متمادی در سلولهای این بی خدایان بسر بردند و تن به خفت نسپردند.ظلمی است در حق جوانی مجید توکلی که این روزها خبر از عدم تکلمش به گوش می رسد و ابوالفضل عابدینی که با 28 سال سن باید 11 سال حبس را تحمل کند.مباد آن روز که سکوت ما در 22 خرداد چشم بستنی باشد بر تمام این وقایع دردناک .عزیزان هموطن حساسیت وضعیت ایران امروز را دریابیم .این وضعیت تنها یک مبارزه سیاسی برای تغییر یک کاندید و یا تغییر محدود یک روش نیست .این وضعیت جنگ بر سر ماندن و یا نابودی میهن است.این دشمنان ملت که این روزها دیگر بصورت علنی کمر به جنگ بسته اند را بهحال خود گذاشتن برابر است با تایید رفتارشان.
شک نداشته باشیم که وضعیت امروز مجید توکلی وضعیت فردای تک تک ماست اگر 22 خرداد در صحنه نباشیم

۱۳۸۹ خرداد ۵, چهارشنبه

صدای شکستن ستونهای کودتا به وضوح شنیده می شود ...آقای خامنه ای این است نتیجه دشمنی با ملت

این روزها خبرهای گوناگون از اقصی نقاط جهان به گوش می رسد که نشان از سقوط رسمی جمهوری اسلامی در معادلات جهانی است.سقوطی که شاید پس از 22 خرداد 88 رقم خورد و هر روز بر سرعتش افزوده شد.در عرصه سیاست خارجی به جرات می توان گفت که دیگر هیچ کشوری که در عرصه بین الملل حرفی برای گفتن داشته باشد در کنار ایران نمی ایستد.این حضور ظاهری ترکیه و برزیل را نیز به سادگی می توان از نحوه حضور آنان و حتی از دلیل حضورشان رد یابی کرد.بی شک ترکیه و برزیل حال که دست  روسیه را از این سفره پر نعمت کوتاه دیدند فرصت را غنیمت شمردند تا شاید بهره ای از این خوان پر نعمت  به یادگار برند.امروز نیز دوست دیرینه کودتا و دشمن دیرینه ملت ایران روسیه نیز پشت پایی بر پیکره کودتا زد چرا که بوی رفتن را به خوبی استشمام کرده بود.هیچگاه از خاطرمان نمی رود روزهای پیش از جنگ عراق و امریکا را که روسیه به یکباره زیر پای صدام را خالی کرد و دست از حمایتش برداشت .این دوست دیرینه کودتا و دشمن دیرینه ملت ایران بارها و بارها در مناست های بسیار تاریخی زخمی بر پیکره ملت نهاده است و این بار نیز در زمانی که احساس خطر کرد و صدای شکستن ستونهای کودتا را شنید دیگر ماندن را جایز ندانست و دولت کودتا را عوامفریب قلمداد کرد.آقای خامنه ای این سزای سزای دشمنی با ملت .بشنوید صدای شکستن ستونهای پوشالیتان را.اگر هنوز هم در خواب هستید پس بخوابید و خوش باشید .بخوابید و در 14 خرداد هم بر این دشمنی تان با ملت ادامه دهید اما نیک بدانید که آنانی که برایتان شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه سر می دهند در فردای سقوط ستونهای نظامتان پیدایشان نخواهید کرد.اینست صدای ملت ایران .پس بنشینید و بشنوید

۱۳۸۹ اردیبهشت ۳۱, جمعه

خرداد می آید و هزاران خاطره با خود می آورد...از گلوله و باتوم وکارد تا حماسه و عشق و شهامت

آری خرداد باز از راه می رسد و خبر از یکسالگی خیزش عظمت خواهانه ملت ایران می دهد.خرداد از راه می رسد و به یادمان می آورد که چه روزهایی را پشت سر گذاشتیم.روزهایی که هر یک از ما که خانه خارج می شد نمی دانست که براستی به خانه برخواهد گشت یا خیر.یادمان نمی رود باتوم ها و کاردهایی را که مزدوران کودتاچی در هوا می چرخاندند و بر سر و سینه فرزندان این مرز و بوم فرود می آوردند.یادمان نمی رود خونهایی را که بر آسفالت گرم خرداد لخته زده بود و ما نیز در حال گریز از رویشان رد می شدیم.یادمان نمی رود اشک ها و ناله های عزیزان زخمی شده مان در شب 26 خرداد در خیابان گاندی را .یادمان نمی رود شلیک ددمنشان تاریخ از پایگاه بسیج و پشت بام مسجد لولاگر را که گلوله های منحوسشان سینه های جوانان پاک این دیار را به خون آغشته کرد و آنان را مظلومانه نقش بر زمین ساخت.یادمان نمی رود شکنجه هایی را که در حق دختران و پسرانمان روا داشتند و وحشیانه ترین اعمال تاریخ را که شاید دشمنان خارجی بر فرزندان این دیار روا نمی داشتند روا ساختند.و هزاران هزار درد و غم و اندوه دیگر که بی شک هیچگاه ذره ای ازآنها را از یاد نخواهیم برد چرا که چنان آغشته به خون و جانمان گشته و شب و روز همه فکرو ذهنمان را به خود مشغول ساخته که هیچگاه از ما جدا نخواهد شد.
اما از سویی دیگر خرداد می آید و خبر از حماسه سازیهای بیکرانمان می دهد .حضور حماسی و جاودانه ملت در کنار هم در 25 خرداد روزی که هیچ فرد حاضری از ذهنش نخواهد رفت .آن همه شور و عشق و صداقت را که براستی نمی توان با واژگان توصیف کرد در کنار یکدیگر آفریدیم و چه زیبا بود تصاویر آن روز و آن حضور و آن پیوند که قطره قطره و فرد فرد ملت چون به یکدیگر پیوستند دریای خروشان و مواجی را پدید آوردند که لرزه بر اندام دشمنان این مرزو بوم می انداخت.آری خرداد از راه می رسد این ماییم که تاریخ  را خواهیم ساخت .

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۸, سه‌شنبه

موسوی آیینه تمام قدی است که ملت ایران روح عظمت خواهی خود را به وضوح در آن مشاهده نموده است

طی روزهای اخیر پس از اظهارات دادستان تهران روندی صعودی را در مورد خبر بازداشت و محاکمه موسوی و کروبی شنیده ایم.روندی که با اظهارات دادستان تهران آغاز گشت و اندک زمانی بعد نمایندگان مجلس طی نامه ای به قوه قضائیه خواهان محاکمه آنها شدند .این روند که با شتاب دهی از سوی سایت ها و رسانه های دولت کودتا بصورت فزاینده در حال رشد است خبر از وقوع تحولاتی بزرگ در آینده ای نزدیک می دهد.
در همین وضعیت شب گذشته سایت کلمه خبر بازداشت محافظ ارشد موسوی را منتشر کرد .محافظی که بر اساس اخبار منتشر شده یکی از اعضای خانواده موسوی تلقی می شود و نزدیکی وی به مهندس پیشینه ای 25 ساله دارد.وقوع این رخداد گمانه زنی ها را نسبت به احتمال بازداشت این دو رهبر معترض  فزونی بخشید .احتمالی که شاید کسی نتواند فردای وقوع آن را پیش بینی نماید.
در اینجا بد نیست کودتاچیان را به گذشته تاریخی ملت ایران رجوع دهیم.بد نیست آقایان بدانند که ملت ایران ملتی غیر قابل پیش بینی است و این گمان باطل را در ذهنشان نپرورانند که این آتش زیر خاکستر دگر توان برخواستن ندارد .چرا که این ققنوس ایرانی از خاکستر خویش هزاران هزار ققنوس برون خواهد داد و مباد آن روزی که دست بدین حماقت ریشه کن بزنید.
میر حسین موسوی اکنون دیگر یک کاندیدای انتخاباتی نیست نمادی است از آزادیخواهی ملتی در بند.موسوی آینده روشنی است از نیازهای و خواسته های ملتی که 100 سال است در تکاپوی دست یافتن بدین نیازها مسیرهای پر تنش و سختی را پشت سر گذاشته و اینبار با علم و آگاهی و تدبیر راهش را یافته و نمود عظمت خواهی خود را در این آیینه تمام قد به وضوح دیده است.
آری آقایان کودتاچی نیک بدانید که هر گونه تعرض به موسوی و کروبی عواقبی در بر خواهد داشت که شاید دیگر کسی از عهده  ی پیش بینی و توانایی کنترل آن بر نیاید.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۲, چهارشنبه

حماسه آفرینان 25 خرداد ،30 خرداد و عاشورا حماسه ای دیگر در راه است.

خرداد پیش رو  فرا رسیدن روزهای حساسی را خبر می دهد.روزهایی که شاید در تاریخ این مرزو بوم کم نباشد.روزهایی که می تواند یادآور روزهای خونین دوران مشروطه باشد .دورانی که فساد  روز افزون دولت مستبد وضعیت وخیمی برای کشور رقم زد ، دورانی که بیگانگان به مال و ناموس وشرف ملتی دست یازیدند و چه فجایعی که ببار نیاوردند .در ان زمان بود که دلیرانی از جنس ایران به پا خواستند و حماسه ها آفریدند تا ریشه این ظلم و تعدی را بخشکانند و انصافا چه دلاوری ها که در تاریخ ثبت کردند.اما در نهایت به دلایلی که در این مقال مورد بحث نیست این نهال نوخواسته نتوانست به درختی تنومند مبدل گردد.
اکنون نیز که جنبش آزادیخواهی ملت ایران در راستای جنبش مشروطیت پا به عرصه گذاشت تا آزادی و آزادگی را به ایرانیان تقدیم کند، دورانی حساس و سرنوشت ساز در مقابلمان قرار گرفته است.در یکسال پیش در چنین روزهایی حماسه ای آفریده شد .حماسه ای از جنس خون وآتش ،حماسه ای که بنیان های جامعه ای را به لرزه درآورد و حماسه آفرینانش صدای ملتی را به گوش جهانیان رساندند.
عظمت این خروش ملت در آگاهی و شعور حاضرین بود،دیگر تنی چند این خیزش را رهبری نمی کردند و رهبران پراکنده و وسیع آن ،همان خرد جمعی شان بود که آفریننده این حماسه ها گشت.اما اکنون که در آستانه سالگرد این خیزش غرور آفرین هستیم حساسیت حضورمان فزونی یافته است.
مبادا در سالگرد این خروش جانانه و تاریخ ساز در غفلت بسر بریم ،مبادا آن روزی که همچون حرکات جنبش های پیشین مان عرصه را از حضورمان تهی کنیم ،خداوندا مباد آن روزی که حرمت خون شهیدانمان را زیا ببریم و فراموش کنیم که چه ها بر سرمان آوردند و چه جنایتها و ددمنشی ها در طول این مدت بر ما روا داشتند.مبادا مشکلات عدیده موجود در کشور را مشکلات خود ندانیم چرا که مطمئن باشیم کهروزی این مشکلات گریبان تک تک مان را خواهد گرفت.دیروز تو ،امروز من ، فردا ....
این درد ،دردی همگانی است و تنها را ه علاجش پیوند و من و تو و ایجاد مایی قدرتمند است.
عزیزانی در بند داریم که سکوت و عدم حضورمان جواز اعدام گسترده آنها را صادر خواهد کرد .

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۱, سه‌شنبه

بیدادگاه تجدید نظری که به سرعت حکم قرون وسطایی 11 سال حبس ابوالفضل عابدینی را تایید کرد

حکم دادگاه بدوی مبنی بر محکومیت 11 ساله ابوالفضل عابدینی نصر روزنامه نگار وطن پرست و از اعضای حزب پان ایرانیست توسط دادگاه تجدید نظر تایید شد.
براستی اگر این بیدادگاه  تجدید نظررایی جز دادگاه بدوی برای عابدینی می داد جای تعجب و شک را بر می انگیخت .نمی دانم عشق به میهن و آتش برخواسته از این علاقه به ایران چه فشاری و دردی بر این دستگاه قضایی وارد آورده که این چنین حکمی قرون وسطایی برای این جوان نحیف اما شجاع ایرانی صادر نموده اند.
بی شک شجاعت ابوالفضل عابدینی این جوان خوزستانی در مقابل تجزیه طلبان و ایستادگی وی همچون خاری در چشمان دشمنان ایران بود و به دنبال فرصتی برای ضربه زدن بر وی .عابدینی بارها و بارها برای دفاع جانانه اش از تمامیت ارضی و خلیج فارس زیر انواع فشارها بود و براستی که وی را باید نگهبان آبهای نیلگون خلیج فارس دانست.
او که با درد کارگران به خوبی آشنا بود .او بود که بارها برای کمک به کارگران نیشکر هفت تپه خود را بدانها می رسانید تا بتواند در راستای وظیفه ی خبرنگاری و ملی خویش حرف آنان را به گوش جهانیان برساند و در این مسیرنیز سربلند برون آمد.
آری او بود که درد و شکم گرسنه کارگران را نه با شعار بلکه با عمل خویش درک کرده بود و مصاحبه های جنجالی وی با کارگران هفت تپه و سایر نقاط و حمایت بی شائبه وی از فعالیت های کارگری نشان از عمق بینش و نگرش ملی وی داشت.صدور چنین حکم قرون وسطایی  را به این فرزند غیور ملت بزرگ ایران از سویی باید تبریک گفت.باید تبریک گفت که وی توانسته خاری بزرگ در چشم دشمنان ملت باشد. خاری که موجب گشت کودتاچیان برای بازداشت این جوان خوزستانی لشگری را روانه خانه اش کنند و بر مادر پیرش بتازند و حرمت هیچ کس را نگه ندارند تا آنانیکه دست به بازداشتش یازیدند اینگونه برای جبران زخمهای خود حکمی یازده ساله برایش صادر کنند و در تجدید نظر بسرعت آن حکم اولیه را تایید نمایند.
اما ای جوان وطن پرست ، ایران و ایرانی به امثال تو افتخار خواهد کرد و مطمئن باش که روزی ایرانزمین از شجاعت و ایستادگی تو و امثال تو سخنها بر زبان خواهد راند.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۹, یکشنبه

حضور سبز ما در تجمع فردا مانعی بزرگ برای گسترش اعدامها خواهد بود...این اعدامها را جدی تلقی کنیم

فردا ساعت ۱۱ در مقابل دانشگاه تهران حضور به هم خواهیم رساند .حضوری که از نان شب واجب تر است چرا که سکوت ما در قبال این فجایع رخ داده می تواند سرآغازی بر یک طرح خطرناک همچون تابستان ۶۷ گردد.از سویی دیگر امروز چند تن از زندانیان سرشناس از جمله عیسی سحر خیز و حشمت الله طبرزدی را به کرج منتقل کردند .حساسیت این موضوع به حدی بالاست که گر سکوتمان را تداوم بخشیم در تاریخ و فردای ایران خود را ملامت و سرزنش خواهیم کرد.فرزاد جوانی بود که بصورت رسمی در مصاحبه ای تجزیه طلبی خود را منکر گردیده بود .اعدام دردناک این پنج تن در روز گذشته چنان فضای سنگینی را بر محیط مجازی پیدی آورده که کمتر قلمی می تواند به حرکت در آید از این درد جانکاه سخن بر زبان نراند.
فردا حضورمان مهم است چرا که باور داریم هر فردی سرمایه ی این کشور است و اعدام آن ضربه به منافع کشور و از سویی در آستانه خرداد حساس و آمادگی جنبش سبز برای گسترش اعتراضات علیه دولت کودتا . در این راستا کودتاچیان دست به دامان سیاست رعب و  وحشت شده اند تا با  اعمال قرون وسطایی خود بتوانند ممانعت از حضور معترضین به عمل آورند.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۸, شنبه

18 اردیبهشت روزی که خلخالی دستان ننگینش را به خون عاملی تهرانی آغشته کرد

سی سال پیش در چنین روزی بود که خلخالی آن جانی ددمنش دستان ننگین خویش را بر ماشه سرد آهنین ابزار کشتارگرش فشرد و جان  اندیشمندی را به باور خود گرفت.
آری 18 اردیبهشت سال 1358 در حالیکه پایه های حکومت اسلامی در حال بنا شدن بر پیکره فرزندان این مرزو بوم بود.درکالیکه  نابودگران تاریخ این ملک در حال تهیه طرحهای گسترده برای نابودی کشور بودند خلخالی این جلاد انسان کش که دستان ناپاکش به خون هزاران تن از عزیزترین فرزندان این مرزو بوم آغشته است ماشه سلاح اهریمنی خویش را بر چهره پاک دکتر محمد رضا عاملی تهرانی فشرد تا تمام حقارت خویش را به تصویر بکشد.
18 اردیبهشت سال 58 دکتر محمد رضا عاملی تهرانی از اعضای بلند پایه حزب پان ایرانیست به شهادت رسید .وی که در جریان آتش سوزی سینما رکس آبادان اسراری محرز را به دست آورده بود باید تاوان این افشاگری  محدود خویش را می پرداخت .بی شک جانشینان امروز خلخالی درک نمی کنند که اگر چه آنان دکتر عاملی را از ایران گرفتند اما فرزندان وی که همه عاشقان این مرزو بوم هستند سی سال پس از شهادت وی به چه سان در خیابانها حاضر شدند و حماسه ها آفریدند .اگر چه از ددمنشی جانشینان خلخالی چیزی کم نشده اما از سوی از شجاعت ادامه دهندگان راه عاملی نیز چیزی کاسته نشده است.
یاد وروان این بزرگ مرد تاریخ گرامی باد.
دکتر عاملی تهرانی در لحظه تیرباران خویش به نقل از نوری زاده چنین گفته است:
زین پس به من نیاندیشید به ایران بیاندیشید

آیا دستانی در کار است تا تهران را بسوی نا امنی پیش ببرد ؟

در روزها و هفته های اخیر رخدادهای بحث برانگیز و جنجالی در تهران روی داده است که محفل سخن هر جمع گردیده .بحث سرقت سریالی مجسمه ها ی شهر تهران و پس از آن سرقت کابلهای تلفن و قطعی تلفن جمع کثیری در محلات گوناگون.
این دو رخداد را به جرات می توان دیگر امری فردی و یا غیر سازمانی نداست .به عبارتی این سرقت های سریالی که از میزان و نحوه عمل آنان و عدم دستگیری آن مجموعه تا کنون می توان به عمق برنامه ریزی و حرکت هدفمند آنان پی برد.
اما سوالاتی در این باره مطرح گردیده که از سوی هیچ مرجعی پاسخی متناسب با آن داده نشد.آیا سرقت مجسمه های مبنای اقتصادی داشته یا امری دیگر در پس پرده بوده است؟در همین راستا سرقت کابلهای تلفن تنها به خاطر مس موجود در آن کابلها رخداده یا هدف دیگری را مجریان  این طرح در ذهن داشته اند؟براستی آیا آنانی که توانایی به سرقت بردن این حجم کابل را دارند با فرض مبنای اقتصادی این عمل  نمی توانستند به یک طلا فروشی دستبرد بزنند ؟و هزاران هزار سوال دیگر.
اما تصور یک امر بیشتر می تواند ذهن را آماده پذیرش این رخدادها نماید و آن هم اینکه دستی در کار است تا تهران را به سوی نا امنی بکشاند .در صورت جدی شدن این فرضیه احتمالا بایستی منتظر رشد این نوع تحرکات و حتی گسترش آن به وادی های دیگر را داشت.در واقع در پس این تحرکات اخیر علیرغم مشکلات اقتصادی مشکلات نا امنی و قطعی تلفن نیز بر دشواریهای افزوده شده است و این امریست که نمی توان به سادگی از آن گذشت و فرض را تنها بر مسائل اقتصادی گذاشت.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۴, سه‌شنبه

وحشت از حضور سبزها در نمایشگاه موجب شد تا تهدیدها آغاز گردد...سناریویی پوسیده و نخ نما

در حالیکه نمایشگاه کتاب تهران از فردا آغاز می گردد امروز محسن پرويز - رييس بيست‌وسومين دوره‌ي نمايشگاه بين‌المللي كتاب تهران - نسبت به هرگونه سوء‌ استفاده‌ي سياسي از نمايشگاه هشدار داد.هشداری که بارها بارها از سوی نهادها و شخصیت های گوناگون ابراز می شده است این بار از دهان ایشان برون جهیده است.
آقای پرویز خاطرشان نیست که پیش از تمام تجمعات همواره خط و نشانهایی از این دست برای معترضین کشیده می شد و باز هم این حضور دندان شکن معترضین بود که پیروز میدان بود.اینبار نیز بر همان روال وحشت فزاینده از حضور چشمگیر معترضین در نمایشگاه موجب شده تا دست به دامان دوربین مدار بسته و نیروهای محسوس و نا محسوس شوند اما زهی خیال باطل که آمدنمان همراه با رفتنتان خواهد بود .پس خموش باشید و بنشینید و نظاره گر این حضور باشید.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۱, شنبه

آقای دیکتاتور نیروهایت را بسوی مصلی گسیل کن که نمایشگاه کتاب در راه است...امروز ترس را در وجودت دیدیم.

امروز نه تنها تهران که بسیاری از شهرهای میهن شاهد حضور نیروهای سرکوبگر به انحاء مختلف بود.در تهران این حضور بقدری چشمگیر  بود که هر آنکس را که در خیابان حضور داشت به یاد آن روزهای طوفانی خرداد 88 می انداخت روزهایی که بصورت مداوم گشت و حرکت نیروهای سرکوبگر را شاهد بودیم.
از نکات برجسته و پر اهمیت مراسم روز کارگر شاید همین وحشت و ترس آغاز موج جدید اعتراضات بوده است.موجی که از امروز آغاز شد و در ادامه تا چند روز دیگر با افتتاح نمایشگاه کتاب شدت بیشتری به خود خواهد گرفت و در خرداد حماسی نمود عینی تری خواهد یافت.
یاوه سرایانی که خبر از اتمام اعتراضات مردمی داشتند گویی نمی خواهند بفهمند که این اعتراضات تا نیل به مقصود نهائی تمامی ندارد.دیکتاتور کوتوله ای که با وحشت وصف ناپذیر ،خود را به دانشگاه تهران قلب تپنده جنبش دانشجویی می رساند و بدون کوچکترین تبلیغاتی برای ادای مهملاتی دیگر بدانجا می رود با خیل عظیم این موج آگاهی دهنده و این فرزندان غیور میهن روبرو می گردد و این چنین که در فیلمها دیدیم رسوا می شود .آری امروز روزی بود برای آغازی دوباره...

۱۳۸۹ فروردین ۲۸, شنبه

نمایشگاه کتاب فرصتی مناسب برای حضوری کم خطر ولی پر اثر... تمرینی برای حضور چشمگیر در خرداد

نمایشگاه کتاب بعنوان مجموعه ای فرهنگی فرصتهای های بسزایی را در اختیار معرضین قرار داده که می بایستی از به بهترین شکل ممکن بهره برد .به عبارتی در مدت 10 روزه برگزاری این نمایشگاه فرصت گردهم امدن دگرباره مهیا می گردد.فضای پرازدحام نمایشگاه و حضور گسترده نسل جوان و دانشجویان و شرکت هر ساله شخصیتهایی همچون خاتمی و چه بسا موسوی و کروبی می تواند نشانگر حضور سبزها تلقی گردد.
نمایشگاه کتاب از سویی دیگر بدلیل وجود رسانه ها و غرفه های خارجی مورد توجه بسیاری ازخبرنگاران نیز هست وهمین امر خطرات احتمالی درگیری را به شدت کاهش می دهد.ضمنا نباید فراموش کرد که در این نمایشگاه دانشجویان سراسر نقاط کشور حضور می یابند و این تلاقی حضور خود می تواند منجر به حرکاتی عظیم گردد.تجربه نمایشگاه مطبوعات علیرغم عدم ازدحام آن بسیار موفقیت آمیز بود و در نمایشگاه کتاب نیز می توان بر مدت زمان کوتاهی حرکتی بزرگ را سامان داد.این فرصت حضوری کم خطر ولی پر اثر را برایمان مهیا کرده بکوشیم آن را نه تنها از دست ندهیم بلکه به بهترین وجه از آن بهره ببریم.
جرقه حضور پررنگمان را در همین نمایشگاه بزنیم تا آتشی پدید آوریم که هیزمش را 9 ماه است فراهم کرده ایم .آتشی که بتواند  بساط پلیدی های ظالمان زمان را نابود نماید .
در این باره بیشتر سخن خواهیم گفت چرا که این فرصت از پتانسیل و قدرت بالایی برخوردار است 

۱۳۸۹ فروردین ۲۵, چهارشنبه

اجرای هدفمند کردن یارانه ها = رشد و گسترش اعتراضات...بی صبرانه درانتظار اجرای این طرح هستیم

این روزها شاهد درگیری و بحث های داغی میان دولت و مجلس برای اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها هستیم .طرحی که در صورت اجرا براساس اظهارات خود اصولگرایان رشد افسار گسیخته تورم و شوک ناگهانی اقتصادی بسیارعظیمی بر قیمت ها را در بر خواهد داشت.عاملی که جامعه معترض و بحران زده ایران را وارد فاز نوینی از تحرکات خواهد کرد.اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها می تواند تقویت جنبش اعتراضی ملت ایران را در بر داشته باشد .امری که یکی ازعلل به تاخیر افتادن اجرای این طرح می باشد چرا که بسیاری از به ظاهر عاقلان این قوم بر این باورند که این طرح چون بنزینی بر آتش زیر خاکستر خواهد بود و اجرای آن شعله های آتش را غیر مهار خواهد کرد .
امیدواریم با اجرای هر چه زودتر این طرح بنیان کن این بار سیل اعتراضات نه تنها تهران ، که ایران را در بر بگیرد و با این اشتباه خانمان براندازانه شان بساط ظلم و جورحاکمان نالایق برچیده گردد.رشد مشکلات اقتصادی می تواند بسیاری از خانواده ها را درگیر این مسئله نماید .مسئله ای که شاید دیگر حل کردن آن بسیار پیچیده گردد و کسی را یارای حل آن نباشد .پس بی صبرانه انتظار داریم تا پیش از خرداد این طرح احمقانه را اجرایی کنید تا تبعات عظیم آن را نظاره گر باشید.

۱۳۸۹ فروردین ۲۳, دوشنبه

11 سال زندان کودتاچیان را آرام نکرد...ابوالفضل عابدینی بر اثر ضرب و شتم شدید به بهداری منتقل شد

دردی عظیم و رنجی جانکاه وجود آدمی را می آزارد .در حالیکه چند وقتی از صدور حکم ددمنشانه کودتاچیان برای ابوالفضل عابدینی عضو حزب پان ایرانیست و از اعضای مجموعه فعالان حقوق بشر نگذشته بود که روز گذشته خبرگزاری هرانا خبری منتشر کرد که بغضی سنگین بر گلوی آزادیخواهان برجای گذاشت.ا
بنا بر اطلاع گزارشگران هرانا،  این فعال حقوق بشر  از همان ساعات اولیه ورود به بند 2 الف زندان اوین به شدت مورد ضرب و شتم نیروهای امنیتی قرار گرفته و بعد از چند ساعت مقاومت در برابر شکنجه های فیزیکی و به دلیل  عارضه شدید قلبی "افتادگی دریچه میترال" و تاب نیاوردن در مقابل ضربات شدید جسمی راهی درمانگاه زندان اوین شد.
مگر چه کرده بود و چه بر سرتان آورده که اینچنین وحشیانه و کینه ورزانه این جوان وطن پرست را مورد بی رحمی های جلادانه تان قرار می دهید؟براستی به کدامین جرم پرسیدن سوالی خنده دار گشته چرا که در دولت کودتا وطن پرستی و آزادی و آبادی ایران را خواستن جرمی نابخشودنی است.ابوالفضل عزیز اگر چه دور از ما هستی اگر چه نمی دانم در چه وضعی قرار داری اگر چه با نامت بر اثر همین زندان رفتنهایت آشنا شدم اما در مقابل این دریای شجاعت و این همه دلیریت سر تعظیم فرود می آورم.عابدینی عزیز نمی دانم مادر و خواهر و پدر و برادرت چه می کشند اما نیک بدان که ایرانت و همه هموطنانت آن روز را که تو با سرفرازی از این دخمه تاریک اندیشان برون خواهی آمد فریاد می کنند.

Newer Posts Older Posts