کشنبه، ۱۵ آذر، ۱۳۸۸
شانزده آذر در راه است. روزی که آذران اهورایی بر اهریمنان تاختند و جانشان را باختند، اما نه باختی که به منزله از دست دادن باشد بلکه پاک بازی کردند تا چنین روزی به نام من، تو و آنها ثبت شود. روز دانشجو!
روزی که تا ابد با نام دانشجو قرین خواهد بود. دانشجویی که این روز به حرمت وجودش نامگذاری شده است، نه آنهایند که نان به نرخ روز می خورند و آب خود می برند و همچنان که نام دانشجو را به یدک می کشند، چماق در آستین دارند و چون تیرهای خشم و غضب بر سر خلق فرو می بارند. بلکه متعلق به آذرانی ست که خون دل می خورند و آب از آسیاب سیاه می کاهند و بر سبزی این مزرعه ی سرخگون می تراوند. سبز قامتانی که از هجمه ی آیین استبداد به سرخی گراییدند و همچون سرو با قامتی راست و نیالوده پای دربند آزادی دارند.
به یاد می آوریم سال 1332 پس از آن کودتای ننگین که موجب عزل رادمرد بزرگ تاریخ، دکتر محمد مصدق، از مقام نحست وزیری و محبوس شدن او گشت. کودتایی که نظامی های چکمه پوش، مستبدانه جریان امور را در دست گرفتند تا که آزادی خواهی و ظلم ستیزی مردم را در مسلخ منفعت طلبی و زیاده خواهی خویش قربانی نمایند. ولی آن ها فراموش کرده بودند که اینجا ایران است. فراموش کرده بودند که دانشگاه یعنی قلب آزادی خواهی همچنان می تپد و خون را در شریان جامعه به جریان می آورد.
این چنین بود که در 16 آذر همان سال، در دانشکده فنی دانشگاه تهران، آن سه آذر اهورایی، قندچی، بزرگ نیا و شریعت رضوی حجاب از رخسار دیو برداشتند و چهره ناموزون آن لکاته را نمایاندند و پیشاپیش سایر دانشجویان آزاده جان بر طبق اخلاص نهادند و حضور مقتدرانه ی نیکسون و کودتاچیان در دانشگاه را به باد سخره گرفتند. آری، وقتی که جانشان را سپر گلوله های خشم چنگیزی کردند، حماسه ای ساختند که ابدیت در مقابل عظمتشان کرنش نمود و نامشان بر آسمان گرد گرفته تاریخ همچون ماه و ستاره درخشید تا ما در روشنایی پرتو نورشان راهمان را گم نکنیم.
اکنون که شانزده آذر سال 88 است گویی تاریخ تکرار شده است. بازیگران صحنه ی ظلم و بیداد دوباره نقش افرینی کرده اند. دانشجو دربند است و دانشگاه داغدار.
اما آنچه روز دانشجوی امسال را از سال های گذشته متمایز می سازد حضور مردم سبز ایران در کنار دانشجویان و در راستای رسیدن به مطالباتی سا که مدت ها دانشجو به خاطر طرح و تلاش برای تحقق آنها هزینه های زیادی مانند زندان، شکنجه اخراج و محرومیت از تحصیل را متحمل شده است.
امسال روز دانشجو را در شرایطی برگزار می کنیم که تمامی مناسبت های دولتی که هرساله با هزاران خدعه و نینرنگ و با شانتاژهای فراوان دوربین های صدا وسیما برگزار می شد و دولتمردان را که درخواب خرگوشی خود آن را پیروزی عظیم دولت مهرورز بر مردم می پنداشتند مست می کرد، حالت عکس به خود گرفته و خواب خوش از چشم سرکوبگران ربوده است.
ناگهان سرکنگبین صفرا فزود روغن بادام خشکی می نمود
آنچه در روزهای پس از انتخابات، روز قدس و 13 آبان گذشت شاهد صادقی بر این مدعاست. اگر در گذشته حاکمیت انتخاباتی برگزار می کرد، به راست یا دروغ درصدی از میزان مشارکت در انتخابات را ارائه می داد و آن را به مثابه میدانی برای زورآزمایی و کم کردن روی دشمنان خیالی خود به کار می بست، اکنون چه خواهد کرد؟!
زمانی که مردم دریافتند چه خیانتی به ارایشان شده تا پای جان ایستادند و همچنان با عهد خود با ندا، ترانه و سهراب مانده اند. دیگر عرصه ی انتخابات نه آن میدان مبارزه ایست که حاکمیت پیروز حتمی آن باشد. چراکه انتخابات های دیگری را هم در پیش رو داریم و خواهیم دید که پیروزی از آن کیست؟
دیدیم که مراسم هایی هم چون روز قدس و 13 ابان با چه شکوهی برگزار شد و عزم استوار ملت ایران در مبارزه با جعل و دروغ و سیاه نمایی را به جهانیان نمایاند و هراس حاکمیت را دوچندان کرد. تا حدی که دوربین های صدا و سیما برخلاف سال های پیشین جرات حضور در میان ملت سبز ایران را که به خس و خاشاک ملقب شدند را نیافتند.
هول و ولای کاربدستان دستگاه سرکوب و ارعاب در آستانه ی روز دانشجو نشان دیگری از ترس و هراس دولت است که مذبوحانه آن را دلیلی بر اقتدار پوشالی خود می پندارد و بدون کوچکترین ملاحظه ای با دستگیری های برنامه ریزی شده و زندانی کردن دانشجویان بر خفت و خواری خود افزودند. گویا از تاریخ درس نگرفته اند و گویا حضور میلیونی زنان و مردان این سرزمین که چند صباحی از آن نگذشته و هنوز هم ادامه دارد را فراموش کرده اند. مردمی که راه خود را یافته و قدر خود را دانسته اند. و به حرمت تن های بیجان هم وطنان به خون خفته خودپاپس نمی کشند. آنان حقیقت را دریافته اند و به خوبی می دانند که چه بر سرشان آمده است.
ما دانشجویان سبز دانشگاه تربیت معلم ضمن تجدید میثاق با شهدای 16 آذر و پافشاری بر مطالبات برحقمان و محکومیت آنچه طی این مدت پس از کودتا بر فعالین سیاسی- مدنی و مطبوعات رفته است خواستار پایان دادن به این کج سلیقگی ها و آزادی دانشجویان دربند از جمله شبنم مددزاده دانشجوی دانشگاه تربیت معلم می باشیم و از دانشجویان و همه مردم می خواهیم تا با حضور سبز خود در روز دانشجو باری دیگر به ظلم و استبداد نه بگویند.
دانشجویان سبز دانشگاه تربیت معلم
روزی که تا ابد با نام دانشجو قرین خواهد بود. دانشجویی که این روز به حرمت وجودش نامگذاری شده است، نه آنهایند که نان به نرخ روز می خورند و آب خود می برند و همچنان که نام دانشجو را به یدک می کشند، چماق در آستین دارند و چون تیرهای خشم و غضب بر سر خلق فرو می بارند. بلکه متعلق به آذرانی ست که خون دل می خورند و آب از آسیاب سیاه می کاهند و بر سبزی این مزرعه ی سرخگون می تراوند. سبز قامتانی که از هجمه ی آیین استبداد به سرخی گراییدند و همچون سرو با قامتی راست و نیالوده پای دربند آزادی دارند.
به یاد می آوریم سال 1332 پس از آن کودتای ننگین که موجب عزل رادمرد بزرگ تاریخ، دکتر محمد مصدق، از مقام نحست وزیری و محبوس شدن او گشت. کودتایی که نظامی های چکمه پوش، مستبدانه جریان امور را در دست گرفتند تا که آزادی خواهی و ظلم ستیزی مردم را در مسلخ منفعت طلبی و زیاده خواهی خویش قربانی نمایند. ولی آن ها فراموش کرده بودند که اینجا ایران است. فراموش کرده بودند که دانشگاه یعنی قلب آزادی خواهی همچنان می تپد و خون را در شریان جامعه به جریان می آورد.
این چنین بود که در 16 آذر همان سال، در دانشکده فنی دانشگاه تهران، آن سه آذر اهورایی، قندچی، بزرگ نیا و شریعت رضوی حجاب از رخسار دیو برداشتند و چهره ناموزون آن لکاته را نمایاندند و پیشاپیش سایر دانشجویان آزاده جان بر طبق اخلاص نهادند و حضور مقتدرانه ی نیکسون و کودتاچیان در دانشگاه را به باد سخره گرفتند. آری، وقتی که جانشان را سپر گلوله های خشم چنگیزی کردند، حماسه ای ساختند که ابدیت در مقابل عظمتشان کرنش نمود و نامشان بر آسمان گرد گرفته تاریخ همچون ماه و ستاره درخشید تا ما در روشنایی پرتو نورشان راهمان را گم نکنیم.
اکنون که شانزده آذر سال 88 است گویی تاریخ تکرار شده است. بازیگران صحنه ی ظلم و بیداد دوباره نقش افرینی کرده اند. دانشجو دربند است و دانشگاه داغدار.
اما آنچه روز دانشجوی امسال را از سال های گذشته متمایز می سازد حضور مردم سبز ایران در کنار دانشجویان و در راستای رسیدن به مطالباتی سا که مدت ها دانشجو به خاطر طرح و تلاش برای تحقق آنها هزینه های زیادی مانند زندان، شکنجه اخراج و محرومیت از تحصیل را متحمل شده است.
امسال روز دانشجو را در شرایطی برگزار می کنیم که تمامی مناسبت های دولتی که هرساله با هزاران خدعه و نینرنگ و با شانتاژهای فراوان دوربین های صدا وسیما برگزار می شد و دولتمردان را که درخواب خرگوشی خود آن را پیروزی عظیم دولت مهرورز بر مردم می پنداشتند مست می کرد، حالت عکس به خود گرفته و خواب خوش از چشم سرکوبگران ربوده است.
ناگهان سرکنگبین صفرا فزود روغن بادام خشکی می نمود
آنچه در روزهای پس از انتخابات، روز قدس و 13 آبان گذشت شاهد صادقی بر این مدعاست. اگر در گذشته حاکمیت انتخاباتی برگزار می کرد، به راست یا دروغ درصدی از میزان مشارکت در انتخابات را ارائه می داد و آن را به مثابه میدانی برای زورآزمایی و کم کردن روی دشمنان خیالی خود به کار می بست، اکنون چه خواهد کرد؟!
زمانی که مردم دریافتند چه خیانتی به ارایشان شده تا پای جان ایستادند و همچنان با عهد خود با ندا، ترانه و سهراب مانده اند. دیگر عرصه ی انتخابات نه آن میدان مبارزه ایست که حاکمیت پیروز حتمی آن باشد. چراکه انتخابات های دیگری را هم در پیش رو داریم و خواهیم دید که پیروزی از آن کیست؟
دیدیم که مراسم هایی هم چون روز قدس و 13 ابان با چه شکوهی برگزار شد و عزم استوار ملت ایران در مبارزه با جعل و دروغ و سیاه نمایی را به جهانیان نمایاند و هراس حاکمیت را دوچندان کرد. تا حدی که دوربین های صدا و سیما برخلاف سال های پیشین جرات حضور در میان ملت سبز ایران را که به خس و خاشاک ملقب شدند را نیافتند.
هول و ولای کاربدستان دستگاه سرکوب و ارعاب در آستانه ی روز دانشجو نشان دیگری از ترس و هراس دولت است که مذبوحانه آن را دلیلی بر اقتدار پوشالی خود می پندارد و بدون کوچکترین ملاحظه ای با دستگیری های برنامه ریزی شده و زندانی کردن دانشجویان بر خفت و خواری خود افزودند. گویا از تاریخ درس نگرفته اند و گویا حضور میلیونی زنان و مردان این سرزمین که چند صباحی از آن نگذشته و هنوز هم ادامه دارد را فراموش کرده اند. مردمی که راه خود را یافته و قدر خود را دانسته اند. و به حرمت تن های بیجان هم وطنان به خون خفته خودپاپس نمی کشند. آنان حقیقت را دریافته اند و به خوبی می دانند که چه بر سرشان آمده است.
ما دانشجویان سبز دانشگاه تربیت معلم ضمن تجدید میثاق با شهدای 16 آذر و پافشاری بر مطالبات برحقمان و محکومیت آنچه طی این مدت پس از کودتا بر فعالین سیاسی- مدنی و مطبوعات رفته است خواستار پایان دادن به این کج سلیقگی ها و آزادی دانشجویان دربند از جمله شبنم مددزاده دانشجوی دانشگاه تربیت معلم می باشیم و از دانشجویان و همه مردم می خواهیم تا با حضور سبز خود در روز دانشجو باری دیگر به ظلم و استبداد نه بگویند.
دانشجویان سبز دانشگاه تربیت معلم
0 نظرات:
ارسال یک نظر