در خبرها خواندیم که معمر قذافی دیکتاتور دیوانه لیبی پس از کشتار وحشیانه چند هفته اخیر و با توجه به عدم تواناییش در کنترل اوضاع موافقت مشروطی بر کناره گیری از قدرت منتشر کرده است.
این امر تنها یک پیام را به بیت رهبری فرستاد و آن این نکته بود که بی شک کشتار و سرکوب هر چه وسعت بخشیده شود سرعت سقوط نیز سریع تر خواهد شد.هیچ نیروی نظامی و سرکوبگری توان ایستادگی در مقابل خیزش و حضور ملت را نداشته و نه خواهد داشت.
نکته ای که باید به جد به دیکتاتور گوشزد کرد این امر است که به هیچ عنوان نمی توان قدرت سرکوب دیکتاتور لیبی و حمایت مزدوران تحت امرش را با قدرت دیکتاتور ایران یکی دانست.جامعه ایلیاتی لیبی و وضعیت بسیار خاص آن این امکان را برای قذافی مهیا می کرد که علیرغم کشتار وحشیانه نیروهای تحت امرش همچنان فرمانبردارش باشند.به عبارتی این حجم وسیع کشتار در لیبی شاید اگر در ایران اتفاق می افتاد در عرض 24 ساعت سقوط شکل می گرفت.
البته نباید فراموش کرد که رفتار وحشیانه و سبعانه کودتاچیان در ایران به لحاظ شنیع بودن دست کمی از لیبی ندارد اما بحث اصلی اینجاست که نیروهای سرکوبگر تحت لوای دیکتاتور هیچ باوری به رفتار خود ندارند و تنها در پس منافع مالی خود در این میدان حاضر می شوند.
این تفاوت سرکوبگران با نیروهای سرکوبگر لیبی بسیار حائز اهمیت است.در لیبی نیروهای سرکوبگر با باور به جریانی همچون قذافی بدون ترس و واهمه و با شور و اشتیاق (گرچه همراه با منافع مادی باشد)در کشتار سهیم می شوند و هیچ ابایی از اعلام این حضور ندارند اما در ایران نیروهای سرکوبگر با پوشاندن چهره خود در تلاشند تا این حضورشان را در پس نقاب مخفی نگه دارند تا مبادا همگان از حضورشان مطلع شوند.به عبارتی تنها منافع موجود باعث این حضور می گردد و در اولین حالتی که این احساس پدیدار شود که سقوط جدیست بسرعت اطراف کودتا تهی خواهد شد .امری که در روزهای اخیر حضور شاهدش بودیم .پس از 25 بهمن نیروهای سرکوبگر به نوجوانان 15 -16 ساله تغییر چهره دادند .این تغییر رفتار تنها خبر از ریزش عمیق آنانی است که خطر را جدی حس کردند و در عرصه حاضر نشدند و اینان نیز که جایگزینشان شدند بسرعت دچار لغزش خواهند شد.از همین رو باید به بیت رهبری گفت که هر چه در سرکوب ملت شدت بیشتری به خرج دهند بر سرعت سقوط تنها افزوده اند.
این امر تنها یک پیام را به بیت رهبری فرستاد و آن این نکته بود که بی شک کشتار و سرکوب هر چه وسعت بخشیده شود سرعت سقوط نیز سریع تر خواهد شد.هیچ نیروی نظامی و سرکوبگری توان ایستادگی در مقابل خیزش و حضور ملت را نداشته و نه خواهد داشت.
نکته ای که باید به جد به دیکتاتور گوشزد کرد این امر است که به هیچ عنوان نمی توان قدرت سرکوب دیکتاتور لیبی و حمایت مزدوران تحت امرش را با قدرت دیکتاتور ایران یکی دانست.جامعه ایلیاتی لیبی و وضعیت بسیار خاص آن این امکان را برای قذافی مهیا می کرد که علیرغم کشتار وحشیانه نیروهای تحت امرش همچنان فرمانبردارش باشند.به عبارتی این حجم وسیع کشتار در لیبی شاید اگر در ایران اتفاق می افتاد در عرض 24 ساعت سقوط شکل می گرفت.
البته نباید فراموش کرد که رفتار وحشیانه و سبعانه کودتاچیان در ایران به لحاظ شنیع بودن دست کمی از لیبی ندارد اما بحث اصلی اینجاست که نیروهای سرکوبگر تحت لوای دیکتاتور هیچ باوری به رفتار خود ندارند و تنها در پس منافع مالی خود در این میدان حاضر می شوند.
این تفاوت سرکوبگران با نیروهای سرکوبگر لیبی بسیار حائز اهمیت است.در لیبی نیروهای سرکوبگر با باور به جریانی همچون قذافی بدون ترس و واهمه و با شور و اشتیاق (گرچه همراه با منافع مادی باشد)در کشتار سهیم می شوند و هیچ ابایی از اعلام این حضور ندارند اما در ایران نیروهای سرکوبگر با پوشاندن چهره خود در تلاشند تا این حضورشان را در پس نقاب مخفی نگه دارند تا مبادا همگان از حضورشان مطلع شوند.به عبارتی تنها منافع موجود باعث این حضور می گردد و در اولین حالتی که این احساس پدیدار شود که سقوط جدیست بسرعت اطراف کودتا تهی خواهد شد .امری که در روزهای اخیر حضور شاهدش بودیم .پس از 25 بهمن نیروهای سرکوبگر به نوجوانان 15 -16 ساله تغییر چهره دادند .این تغییر رفتار تنها خبر از ریزش عمیق آنانی است که خطر را جدی حس کردند و در عرصه حاضر نشدند و اینان نیز که جایگزینشان شدند بسرعت دچار لغزش خواهند شد.از همین رو باید به بیت رهبری گفت که هر چه در سرکوب ملت شدت بیشتری به خرج دهند بر سرعت سقوط تنها افزوده اند.
0 نظرات:
ارسال یک نظر