یادمان است که شب انتخابات چه گفتی.یادمان است که چه قاطعانه از پیروزیت در انتخابات سخن بر زبان راندی.حضورت را قاطعانه جان بخشیدی و بر طبل تداوم این حضور چه با صلابت کوبیدی.به نیکی می دانستی که با چه کسانی طرف هستی.میدانستی که صحنه آرایی خطرناک یعنی چه.به میدان آمدی و چه جانانه آمدی و ملت همراهت شدند و چه جانانه همراهیت کردند.در طول این بیست ماه هیچ گاه ملت را تنها نگذاشتی.هر روز و هر ساعت خود را به ملت نزدیک تر کردی و پروسه تغییر را چه با سرعت پیمودی.همگام شدن با ملت را به زیبایی درک کردی و جانانه به پایش ایستادی.اما ملت نیز به عهد نانوشته خود مردانه وفا کرد.آمد و ایستاد و کتک خورد و بازداشت شد چرا که گفته بود در حمایت از تو خواهد آمد .گفته بود که می آید و آمد.از صحنه آرایی ها همچون تو نترسید و تسلیم آن نگشت.میر حسین عزیز این چند سطر را می نگارم تا پیامی را به تو دهم پیامی که ایستادگی تو و ملت بزرگ ایران که تو نیز قطره ای از آن هستی پایه های ظلم و جور را به شدت لرزانده است.میر حسین عزیز تو و همسر همراهت و شیخ شجاعمان و همسر باوفایش نیک بدانید که آزادی میهن نزدیک است.10 اسفند آمدیم و فریاد برآوردیم که خواهان آزادیتان هستیم .کودتاچیان همچون بیست ماه پیش حمله کردند و زدند و نعره کشیدند و بازداشت کردند و بازهم همچون گذشته ایستادیم.اما یک تفاوت این بار پدید آمده بود .باور به پیروزی و ایمان به شکست کودتا امری که شاید تا یک ماه پیش بدان باور نداشتیم.سقوط را در رفتارهای بی برنامه شان به وضوح نگریستیم و اکنون در آستانه دومین سه شنبه هستیم.اما باورمند تر از همیشه به سقوط کودتا.
17 اسفند ساعت 5 بار دیگر در صحنه خواهیم بود
17 اسفند ساعت 5 بار دیگر در صحنه خواهیم بود
0 نظرات:
ارسال یک نظر