سال 89 سال صبر و استقامت را با پیام نوروزی میر حسین آغاز کردیم .پیامی که خبر از صبر و استقامت ملت می داد.پیامی که طلیعه های امیدش را همگان دیدند و بر آن باور داشتند.سال 89 از ابتدا با حضور سنگین نیروهای امنیتی آغاز گشت.حضوری که در 13 بدر شاهد آن بودیم .در پنج پارک پیشنهادی سبزها حضور انبوه نیروهای سرکوبگر چهره ای خاص به شهر داده بود .سیزده بدر ملت تفریح کردند و سرکوبگران ناظر این تفریح بودند.سالی که با حضور انبوه نیروهای سرکوبگر آغاز گشته بود همچنان با تداوم این حضور ادامه یافت.پس از سیزده بدر خرداد حماسی از راه رسید.خردادی که پیش تر وعده حضور داده بودیم .آمدیم و شاهد حضور بسیار متراکم نیروهای امنیتی و سرکوبگر در اقصی نقاط شهر بودیم.22 خرداد با حضور مجدد ما سپری گشت.تنها این روز نبود که وضع شهر نظامی شده بود .در تداوم آن 25 خرداد و 30 خرداد و 18 تیر نیز حکومت نظامی اعلام نشده ای در تهران برقرار بود.این روند ادامه یافت تا در هر مناسبتی همچنان تهران امنیتی گردد.در نیمه دوم سال نیز رخدادها همچنان تداوم داشت.از روز دانشجو گرفته تا عاشورا و 22 بهمن.
اما نقطه عطف مبارزات ملت در 25 بهمن رقم خورد.حماسه ای زاده شد از جنس ملت.حماسه ای که خبر از تعمیق جنبش می داد.حماسه ای که پدید آمد تا خواب را از دیدگان خواب آلوده دیکتاتور زمان برباید و بر این تصور که جنبش سبز به پایان رسیده خط بطلانی بکشد چرا که برای جنبش تا دست نیافتن به نیازهایش پایانی متصور نمی توان بود.25 بهمن با فراخوان این دو عزیز در بند به صحنه آمدیم و براستی چه آمدنی بود.آمدنی که همگان را به یاد روزهای توفنده 88 انداخت.یکبار دیگر ایران به سر خط خبرها منتقل شد.اینبار این تنها تهران نبود که در این حضور جانانه قدرت نمایی می کرد.شیراز و اصفهان و تبریز و چند شهر دیگر نیز در این حضور قدرتمندانه فریاد مرگ بر دیکتاتورشان را سر دادند.
25 بهمن حادثه ساز .چندین شهید گرانقدر جوان رشید ملت ایران در این روز بدست نیروهای سرکوبگر در خون خویش غلطیدند تا شاید درخت آزادگی ملت ایران با خون این جوانان برومندش آبیاری شود.شهید صانع ژاله و محمد مختاری به دیدار نداها و سهراب ها و ترانه ها رفتند.صانع و محمد رفتند تا پیام ایستادگی ملتشان را به ترانه ندا و سهراب برسانند .با سری افراشته و با صدایی رسا بگویند که پس از شما راهتان که همانا عظمت ملت ایران بود همچنان پر خروش در حال پیشروی است.
سال 89 ملت ایران توانست یکبار دیگر علیرغم تمام یاوه سرایی های آنانی که بر طبل سکون و مرگ جنبش می کوبیدند به صحنه بیاید و حماسه ای از جنس ملت بسازد.
اما کودتاچیان که تاب این پاسخ کوبنده را نداشتند تن به بازی دادند که تنها مرگشان را تسریع می بخشد.بازداشت موسوی و کروبی
با بازداشت این دو عزیز اعتراضات وارد فاز جدیدی شد .سه شنبه های اعتراض پدید آمد و در هر سه شنبه نمودی از حضور شکل گرفت.نمودی که نشان می داد جنبش به شدت در حال ریشه دواندن است.در پی تحرکات پس از 25 بهمن جنبش هر بار و در هر اعتراض بیشتر به مناطق جنوب شهر راه می یافت بصورتیکه در چهارشنبه سوری به خیابان رودکی و کمیل که در واقع در جنوب شهر تهران واقع شده اند رسید
آری سال 89 به پایان رسید و ملت باز هم پیروز صحنه بود.
پیشاپیش فرا رسیدن سال 90 سالی که خواهیم توانست را به ملت بزرگ ایران تبریک می گویم
اما نقطه عطف مبارزات ملت در 25 بهمن رقم خورد.حماسه ای زاده شد از جنس ملت.حماسه ای که خبر از تعمیق جنبش می داد.حماسه ای که پدید آمد تا خواب را از دیدگان خواب آلوده دیکتاتور زمان برباید و بر این تصور که جنبش سبز به پایان رسیده خط بطلانی بکشد چرا که برای جنبش تا دست نیافتن به نیازهایش پایانی متصور نمی توان بود.25 بهمن با فراخوان این دو عزیز در بند به صحنه آمدیم و براستی چه آمدنی بود.آمدنی که همگان را به یاد روزهای توفنده 88 انداخت.یکبار دیگر ایران به سر خط خبرها منتقل شد.اینبار این تنها تهران نبود که در این حضور جانانه قدرت نمایی می کرد.شیراز و اصفهان و تبریز و چند شهر دیگر نیز در این حضور قدرتمندانه فریاد مرگ بر دیکتاتورشان را سر دادند.
25 بهمن حادثه ساز .چندین شهید گرانقدر جوان رشید ملت ایران در این روز بدست نیروهای سرکوبگر در خون خویش غلطیدند تا شاید درخت آزادگی ملت ایران با خون این جوانان برومندش آبیاری شود.شهید صانع ژاله و محمد مختاری به دیدار نداها و سهراب ها و ترانه ها رفتند.صانع و محمد رفتند تا پیام ایستادگی ملتشان را به ترانه ندا و سهراب برسانند .با سری افراشته و با صدایی رسا بگویند که پس از شما راهتان که همانا عظمت ملت ایران بود همچنان پر خروش در حال پیشروی است.
سال 89 ملت ایران توانست یکبار دیگر علیرغم تمام یاوه سرایی های آنانی که بر طبل سکون و مرگ جنبش می کوبیدند به صحنه بیاید و حماسه ای از جنس ملت بسازد.
اما کودتاچیان که تاب این پاسخ کوبنده را نداشتند تن به بازی دادند که تنها مرگشان را تسریع می بخشد.بازداشت موسوی و کروبی
با بازداشت این دو عزیز اعتراضات وارد فاز جدیدی شد .سه شنبه های اعتراض پدید آمد و در هر سه شنبه نمودی از حضور شکل گرفت.نمودی که نشان می داد جنبش به شدت در حال ریشه دواندن است.در پی تحرکات پس از 25 بهمن جنبش هر بار و در هر اعتراض بیشتر به مناطق جنوب شهر راه می یافت بصورتیکه در چهارشنبه سوری به خیابان رودکی و کمیل که در واقع در جنوب شهر تهران واقع شده اند رسید
آری سال 89 به پایان رسید و ملت باز هم پیروز صحنه بود.
پیشاپیش فرا رسیدن سال 90 سالی که خواهیم توانست را به ملت بزرگ ایران تبریک می گویم
1 نظرات:
شهید خودش شاهداست بر همه چیز
ارسال یک نظر