۱۳۸۹ تیر ۲۳, چهارشنبه

سه شبی که مادرمان ایران خون گریست تا قطعه 302 آرامگاه فرزندانش شود

تاریخ ایران این شبها و روزها را زیاد نخواهد برد .ایران این شبها و روزها خون گریست و چه فجایع دردناکی را که به دیدگان خون آلودش نظاره گر نبود.عزیزترین فرزندانش را خون آلود و مخفیانه به دامانش سپردند و چه رذیلانه تن به این جنایت دادند تا شاید بتوانند جنایت دیگر شان را بپوشانند.آری در همین روزها بود که یکسال پیش دهها عزیز هموطن را خون آلود و زخمی و کاملا مخفیانه به بهشت زهرایشان بردند و به خاک سپردند.براستی زمین آن شب چه صحنه های دردآوری را دید ... تن تکه پاره شده عزیزان و جوانان این مرزو بوم را که تنها فریاد آزادیخواهی سر داده بودند از سلاخی کهریزک و سایر دخمه های شیطانی شان آوردند تا این نامداران را به خیال خود بی نام و نشان به خاک بسپارند.بی شک خاک ایران بر خود خواهد بالید که چنین فرزندانی را در آغوش گرفته و ننگی ابدی بر حرامیانی خواهد فرستاد که این چنین ددمنشانه به جان این گوهرهای انسانی افتادند .
در آن سه شب فراموش نشدنی مگر کسی می تواند احساس مادران این عزیزان را درک کند.آنانی که بدنبال جگرگوشه هایشان از این زندان به آن زندان و از این بازداشتگاه به آن بازداشتگاه فرستاده می شدند و نمی دانستند که پاره های تنشان تکه و پاره شده و یخ زده به این جا آورده شده اند و مخفیانه در خاک آرمیده اند.
آن سه شب فراموش نشدنی مگر از حافظه ملت برون خواهد رفت .مگر می توان زیاد برد وقتی حدود 40 عزیز آزاده را مخفیانه به خاک می سپارند و به یکباره در فردای آن روز گورهایی ظهور می کند که نه نامی دارند و نه نشانی چرا که نام و نشانشان آزادگی و آزادی میهن بود.
نمی دانم چه بنویسم که شاید ذره ای بسیار کوچک از دریای دل این مادران را گفته باشم اما براستی که قلم می ایستد و زبان واژه ای نمی یابد تا بتواند آن درد عظیم و جانکاه را بیان کند .دردی که شاید تصورش هم بسیاری را آزار دهد.مادران و پدران این عزیزان انسانهایی با شرف و بزرگوار هستند که غمی عظیم را بر دوش می کشند.
این جنایت هولناک در شبهای 21 تا 24 تیرماه سال 1388 خورشیدی زمانی به وقوع پیوست که در اثر اعتراضات مردمی تعداد کثیری از آزاد اندیشان میهن به ضرب گلوله و چاقو عده ای انسان نما ی وحشی به شهادت رسیدند .برخی دیگر نیز که بازداشت شده بودند در سلاخی کهریزک زیر شدیدترین شکنجه های این حرامیان جان به جان آفرین تسلیم کردند و خونشان در راه آزادگی میهنشان بر خاک این مرز پر گهر جاری گشت.اندکی پس از رخدادن این فاجعه هولناک در بهشت زهرا سایت نوروز فیلم های منتشر کرد که نشان از گورهای می داد که همه بیشنان بودند .گورهای که با اعداد نشانه گذاری شده بودند و زیر هر یک جگر گوشه ی مادری خفته بود .در سالروز این جنایت هولناک یاد تمام آن عزیزان گمنام را گرامی میداریم و راهشان را تا نیل به مقصود نهایی که همانا آزادی میهن است ادامه خواهیم داد.روان تک تک شان شاد باد
این دو بیت را از وبلاگ "هر چی"برگرفتم تا اندکی بیان آن رخداد هولناک را نماید

عزیز مهربان، با من بگو در قطعه چندی

ردیف چندم این گورها را با خود آکندی

تن یخ بسته‌ات را بی‌کفن، بی غسل آوردند

و در تاریکی شب دفن کردند و تو می‌خندی



0 نظرات:

ارسال یک نظر

Newer Posts Older Posts